نظامیان اجاره ای در سوریه

رضا تقی زاده
رضا تقی زاده

تجارب حاصل از تجهیز حزب الله در جنوب لبنان، حضور نظامی در عراق و افغانستان، و همچنین تجهیز گروهها و گردانهای اجاره ای در کردستان برای مقابله با کردهای مسلح جدایی طلب، نیروهای برون مرزی سپاه را درتجهیز گروههای نظامی مدافع اسد یاری داده است. نحوه آموزش، تجهیز و فرماندهی جریانهای مسلح موازی با القاعده، مانند الشباب در آفریقا، و طالبان در جنوب آسیا نیز در شکل دادن گروههای مسلح اجاره ای برای جنگ در سوریه مورد مطالعه و استفاده نیروهای قدس قرار گرفته است.

به نسبت گریز نیروهای منظم نظامی از صفوف ارتش سوریه، نیروهای قدس تجهیز تا ۴۰ هزار نیروی غیر منظم برای مقابله با ارتش آزاد سوریه و گروههای نظامی مخالف اسد را هدف قرار داد. بنا بر گزارشهای منابع باز اطلاعاتی، شمار بزرگی از جنگجویان اجاره ای در داخل ایران و بخصوص در قرار گاه نظامی امیر المومنین، (محل استقرار موشکهای بالستیک سپاه پاسداران)، برای شرکت در عملیات میدانی و پشتیبانی آموزش دیده اند.

در ابتدای سال جاری مسیحی که موازنه قدرت در جبهه های جنگ داخلی سوریه به نفع ارتش آزاد و زیان نیروهای اسد در حال تغییر بود، و شمار آموزشی های اجاره ای نیازهای جنگ نیابتی سپاه در سوریه را پاسخگو نبود، سپاه علاوه بر اعزام نیروهای ایرانی بیشتر، به نیروهای حزب الله در جنوب لبنان متوسل شد تا از سقوط کامل حلب و سپس دمشق بدست نیروهای مخالف اسد پیشگیری کند.

نیروهای حزب الله پیش از آغاز، طرح انهدام تدریجی سلاحهای شیمیایی سوریه مناطق بازپس گرفته از نیروهای اسد منجمله شهر قصیر، مناطقی در حاشیه حمص و شهر درعا را بدست گرفتند. بدون حضور سپاه و حزب الله لبنان در جنگ سوریه، رژیم اسد در شرف سقوط قرار گرفته و خطر دسترسی گروههای اسلام گرای افراطی مخالف اسد به ذخایر سلاحهای شیمیایی او یک خطر جدی بود. در عمل نیروهای قدس با تثبیت موقت اسد امکان استفاده از سلاحهای آن کشور در اقدامات تروریستی احتمالی علیه اسرائیل و غرب را خنثی ساختند. مطابق برآوردهای منابع اطلاعاتی، این اقدامات طی دو سال گذشته برای جمهوری اسلامی بیش از ۲۰ میلیارد هزینه در بر داشته، حال آنکه بر اساس بودجه رسمی دولت، اعتبارات ارزی مجموعه نیروهای مسلح ایران سالانه در حدود ۱۰ میلیارد دلار است.   

به این ترتیب، حضور نظامی جمهوری اسلامی در سوریه که تا هفته های اخیر و پیش از تصمیم به خودداری از حمله نظامی آمریکا علیه اسد، (به تلافی استفاده از سلاح شیمیایی)، چالش استراتژیکی رو به رشد دولت اوباما در مناطقه بشمار میرفت، با حضور روحانی در دولت تهران و فراهم آمدن زمینه معامله بزرگ مابین تهران و واشنگتن، به فرصت استراتژیکی تبدیل شد؛ تغییری که جواد ظریف از آن به عنوان فرمول “برد ـ برد” یاد میکند.

 

تقویت خط مقدم جنگ

جمهوری اسلامی در گیر یک رقابت منطقه ای در دو سوی خط جدایی شیعه و سنی با عربستان سعودی است. بحرین، یمن و لبنان از دیگر صحنه های رویارویی خشونت آمیز دو رقیب عمده است، اما، قاسم سلیمانی، فرمانده نیروهای قدس، سوریه را “ خط مقدم مقاومت” می خواند و اصرار دارد که “ ما دفاع از سوریه را تاانتها ادامه خواهیم داد”.

 نفوذ جمهوری اسلامی در سوریه و حضور سپاه در آن کشور از سال ۲۰۰۰ که بشار جانشین پدرش حافظ اسد شد، رو به افزایش نهاد. بعضی ناظران نیروهای قدس و سپاه را گردانندگان واقعی سوریه میدانند. ابعاد گسترده حضور نظامی مستقیم سپاه در جنگ سوریه طی ماه اوت سال ۲۰۱۲ با دستگیری ۴۸ ایرانی توسط مخالفان اسد در حومه دمشق که سپاه آنان را “نیروهای بازنشسته” خود معرفی کرد، آشکار تر شد.

بجز حزب الله لبنان که شمار نیروهای آن در سوریه از ۱۰ تا ۳۰ هزار، طی مراحل مختلف، برآورد شده، سپاه به نسبت نیازهای جبهه جنگ در سوریه، شماری از نیروهایی را که پیشتر در عراق سازمان داده بود به آن کشور منتقل کرد.

گردان های حزب الله عراق، که از آنها با نام “کتائب حزب الله فی عراق” یاد میشود، (مستقل از حزب الله لبنان) از جمله گروههایی است که برای حمایت از اسد به آن کشور منتقل شده اند. فرماندهی عملیاتی این نیروها با عوامل شیعه عراقی و مرکب از پیروان مقتدا صدر است. فرماندهی بالاتر این گروهها را عوامل قدس هماهنگی میکنند.

 

ترکیب گروههای اجاره ای

این نیروها از سال ۲۰۰۳ به بعد علیه نیروهای آمریکایی و طی عملیات بمب گذاری و جنگ و گریز در عراق درگیر بوده اند. در سال ۲۰۰۵ نمایندگان قدس و سفیر وقت ایران در بغداد ( و عضو پیوسته سپاه-قدس) در موارد محدودی با نیروهای آمریکایی به توافقهایی دست یافتند.

گروه نظامی دیگری که توسط سپاه در عراق سازمان داده شده و اینک شمار قابلی از نیروهای آن به سوریه منتقل شده است، “عصایب اهل حق” نامیده میشود. جمهوری اسلامی طی سالهای اخیر با استفاده از الگوی حزب الله لبنان در صدد ایجاد شاخه سیاسی برای عصائب اهل حق در عراق برآمده است. در جهت رسیدن به این هدف با تحمل هزینه های سنگین برای این گروه دفتر های سیاسی در نقاط مختلف نیز عراق ایجاد شده است.

نیروهای عصائب اهل حق غالبا مرکب از شیعیان عراقی پناهنده به ایران اند که بعد از سقوط صدام، و سازمان داده شدن مقدماتی به عراق باز گشته اند. شمار بزرگی از این نیروها قبلا در “ارتش المهدی” به رهبری مقتدی صدر حضور داشتند و اینک از صدر و ارتش المهدی جدا شده و مستقل عمل میکنند.

سومین گروه مسلح شیعی که توسط سپاه پاسداران در عراق تجهیز شده، و بخشی از کادر های عملیاتی آن برای دفاع از اسد اینک به سوریه منتقل شده اند “تیپ روز موعود” نامیده میشود. تیپ روز موعود به نسبت “عصائب اهل حق” و “حزب الله عراق نیروی کوچک تری است.

گروهی از ناظران در مقایسه با مشارکت پر هزینه و پر تلفات آمریکا و ناتو در افغانستان و عراق، شاید حضور نظامی نیروهای قدس را در منطقه “موفق” معرفی میکنند. اما با توجه به طبیعت این حضور در جنگهای نا متقارن، و شیوه تهاجمی آنها، نیروههای قدس و گروههای اجاره ای های آنان در عراق و سوریه، بیشتر به سازمان و عملیات القاعده و شاخه های وابسته به ان شبیه اند تا ارتشهای منظم خارج از منطقه در درگیری های منطقه ای. آنچه شاید این دو نوع حضور نظامی را به گونه ای شبیه میسازد، تحریک خشم عمومی نسبت به حامیان و سازمان دهندگان آنها است.