در پی تظاهرات ضد دولتی دانشجویان در جریان سخنرانی روز دوشنبه محمود احمدی نژاد در دانشگاه تهران، امنیت معترضان، مهمترین موضوعی است که بایستی ذهن فعالان حقوق بشر را به خود مشغول سازد.
تظاهرات فوق، تا این لحظه از نظر سیاسی مورد توجه گسترده رسانه ها مختلف قرار گرفته است. اما تمام کسانی که این تظاهرات را نشانه ای از پیشتازی دانشجویان در اعتراض به اقتدارگرایی می دانند و از بابت زنده بودن دانشگاه هیجان زده اند، نباید اجازه دهند که تمرکز بر جنبه های سیاسی اعتراض اخیر، دغدغه های حقوق بشری مرتبط با معترضان را تحت الشعاع قرار دهد.
واقعیت آن است که باید نگران بود. باید نگران تک تک دانشجویانی بود که روز دوشنبه در دانشگاه تهران، علیه رئیس جمهور شعار دادند. این دانشجویان در عرف جهان متمدن، طبیعی ترین کار را انجام داده اند: آنها از کسی که مسوولیت قوه مجریه کشورشان را به عهده دارد، در مورد سیاست هایش توضیح خواسته و مخالفت خود را با این سیاست ها بیان کرده اند. اما نکته نگران کننده اینجاست که طرف اعتراض گروهی دانشجویان، “محمود احمدی نژاد” بوده، و او و حامیانش کسانی نیستند که از چنین اعتراضاتی به سادگی بگذرند.
تجربه ثابت کرده که سیاست اصلی و یگانه سیاست دولت احمدی نژاد در برخورد با مخالفانی که “خطوط قرمز” خودخوانده این دولت - و در رأس آنها تجمع اعتراضی - را پشت سر بگذارند، یک چیز بیشتر نبوده است: “نسق کشی” از معترضان، به نحوی که سرنوشت آنها، مایه عبرت سایرین شود. سایرینی که چنانکه یکی از نظریه پردازان امنیتی دولت نهم گفته، اگر نخستین مورد اعتراض گروهی “بی هزینه” را در سطح جامعه مشاهده کنند - به گفته این نظریه پرداز- برای انجام اعتراضات بعدی جسور خواهند شد.
نحوه برخورد دولت احمدی نژاد با تجمعات اعتراضی معلمان، کارگران و دانشجویان و از همه مشخص تر، نحوه برخورد با اعتراض گروهی دانشجویان پلی تکنیک به رئیس جمهور، تجربیات آموزنده ای هستند که رویکرد امنیتی دولت نهم را به اعتراضات جمعی نشان می دهند. فراموش نکرده ایم که وقتی دانشجویان پلی تکنیک، در حضور احمدی نژاد شعار “مرگ بر دیکتاتور” سر دادند، با چه حوصله، خدعه و خشونتی از آنها انتقام گرفته شد. از یاد نبرده ایم که چگونه رئیس جمهور در جلوی دوربین رسانه های داخل و خارج اعلام کرد که کسی حق برخورد با دانشجویان معترض را ندارد، و سپس چند ماه بعد، معترضین به واهی ترین اتهامات (به ویژه توهین به مقدسات مذهبی در نشریات دانشجویی، که بارها و بارها توسط دانشجویان تکذیب گردید) تنبیه و حتی زندانی شدند. همچنین، از خاطر نرفته است که چطور در داخل زندان، تعدادی از دانشجویان بازداشتی به میزانی مورد شکنجه قرار گرفتند که در سال های گذشته، بی سابقه بوده است. دانشجویانی که اخیراً دادگاه رسیدگی کننده به پرونده هایشان، بدون پرده پوشی “توهین به رئیس جمهور” را از جمله اتهامات قضایی مطرح علیه آنها شمرده، و این در حالی است که اقای احمدی نژاد، که زمانی در مقابل رسانه ها از عدم برخورد با دانشجویان معترض سخن گفته بود (و برخی خبرنگاران خارجی هم با آب و تاب این موضع وی را مخابره کرده بودند) تاکنون حتی خود را ملزم به کلامی پاسخگویی به تظلم خانواده های دانشجویان شکنجه شده ندیده است.
دانشجویان معترض حاضر در دانشگاه تهران، دیروز دوباره علیه همین شخص است که به اعتراض پرداخته اند. اگر فکر کنیم لحن ظاهرا بی تفاوت دولتمردان در روزهای پس از مراسم دوشنبه، به معنی تعدیل تمایل آنان به به “نسق کشی” از معترضان گروهی خواهد بود، یا اگر در این تصور باشیم که اظهارات مدارا جویانه اخیر آقای احمدی نژاد در حضور دانشجویان آمریکایی، او و همکارانش را در برخورد با دانشجویان ایرانی دچار “رودربایستی” کرده است، سخت در اشتباهیم.
مختصر کنیم: معترضین گردهم آیی دیروز دانشگاه تهران، از ناحیه دولت آقای احمدی نژاد در معرض خطر قرار دارند. تمام مدافعان حقوق بشر باید از همین اکنون، خطرات تهدید کننده معترضین را جدی بگیرند و برای بازداشتن دولتمردان از انتقام گیری از آنان، هر آنچه را در توان دارند به انجام برسانند. در این میان، حساب کردن روی احتمال “مدارای” آقای احمدی نژاد با مخالفان سیاسیش، چیزی بیش از یک ساده اندیشی غیر مسوولانه نخواهد بود.