دیوید کریست
مواجهه شناورهای کوچک سپاه پاسداران انقلاب ایران با ناوگان های دریایی آمریکا در خلیج فارس ممکن است برای مردم تعجب آور باشد، اما برای من نه. من پنج سال قبل یعنی زمان هجوم نظامی آمریکا به عراق شاهد اتفاق مشابهی در شط العرب بودم. 4 آوریل 2003 بود و چهار قایق گشتی، تحت فرماندهی ناوگانی که در آن خدمت می کردم، به منظور حمایت از حمله انگلیس به بصره به شط العرب اعزام شدند. افسر ارشد یا همان فرمانده ناوگان که دوران نوجوانی خود را در تهران گذارنده بود و فارسی روانی داشت، دریاسالار باتجربه ای بود. ما که کاملا ً در آب های ساحلی عراق قرار داشتیم و حتی بر روی یکی از شناورها به نشانه اهداف صلح آمیزمان پرچم ایران را زده بودیم، به شدت تلاش کردیم مانع از درگیری شویم.
سپاه پاسداران با اعزام چهار شناور کوچک پرسرعت به سمت ما واکنش نشان داد. شناورها ما را محاصره کردند، پوشش خمپاره انداز خود را کنار زدند و مستقیما ً آن را به سمت قایق راهنمای ما نشانه رفتند. فرمانده ما تلاش کرد از طریق بی سیم به ایرانیان بفهماند که ما صرفا ً از حقمان برای عبور در آب های عراق استفاده می کنیم، هیچگونه قصد ورود به آب های ساحلی ایران را نداریم و دنبال درگیری نیستیم. ایرانیان نیز با انگلیسی بسیار غلیظ و دست و پا شکسته جواب می دادند. پس از چند دقیقه پرتنش، مافوق هایمان به ما دستور عقب نشینی دادند؛ شناورهای ایران قبل از اینکه از ما جدا و وارد آب های خود شوند، تا یک مسافت طولانی ما را تعقیب کردند.
اما این پایان ماجرا نبود. دو هفته پس از این موضوع، نیروهای آمریکا و نیروهای ائتلاف مستقر در شط العرب به کرات از طرف خاک ایران مورد هجوم سلاح های سبک قرار گرفتند. اگرچه این قبیل حوادث ممکن است برای آنهایی که هرگز در یک ناوگان مدرن خدمت نکرده اند، نگران کننده بنظر نرسند، اما مطابق با الگوی نگران کننده و استراتژی نظامی ایران ظرف دو دهه اخیر برای مقابله با حضور آمریکا در خلیج فارس هستند.
به منظور جلوگیری از بروز مواجهه دیگری که به نفع ما نخواهد بود، آمریکا باید اقدامات بیشتری را اتخاذ کند. واشنگتن باید حمایت متحدان خود را جلب کند، متحدانی که کشتی های آنها هم اکنون در خلیج فارس مستقر هستند و ممکن است خود را در مواجهه خطرناک دیگری بیابند. دولت بوش باید از این ائتلاف بخواهد از طریق مجاری دیپلماتیک خود به ایران بفهماند که با هرگونه تلاش سپاه پاسداران برای مداخله در عبور و مرور آزاد کشتی ها در آب های بین المللی به مانند یک حمله تروریستی رفتار خواهد شد.
انگیزه های ایران کاملا ً مشخص نیستند، اما این قبیل مزاحمت های سیستماتیک می توانند تلاشی برای پی بردن به قوانین عملیاتی آمریکا باشند، یا اینکه ابتکارعمل فرماندهان ایران باشند که بدون اجازه دولت ایران دست به عمل می زنند. اگرچه سرمنشأ دستورهای سپاه پاسداران، حکومت ایران است، اما فرماندهان سپاه استقلال فراوانی دارند. انگیزه های ایران هر چه که باشند، آمریکا و متحدانش باید این موضوع را روشن کنند که مسئولیت کنترل تمامی نیروهای ایران به عهده حکومت است و حکومت پاسخگوی اقدامات آنها خواهد بود.
اگر ایران مصمم است در دریا درگیر شود، واکنش نظامی ما باید قاطعانه و دقیق باشد، واکنشی که با کاهش احتمال درگیری و جنگ فراگیر، تهدید خطوط دریایی را مرتفع می نماید. تاریخ نشان می دهد که این نوع بکارگیری حساب شده زور نه تنها ممکن است بلکه می تواند موثر باشد.
در صورتی که مواجهه فعلی به درگیری های پراکنده تبدیل می شد، جزیره ابوموسی و جزیره پارسی. اهداف منطقی حمله حساب شده آمریکا بودند. این دو جزیره که پایگاههای سپاه پاسداران در آنها قرار دارند، مدت هاست که مهره های اصلی دستگاه نظامی ایران در خلیج فارس به شمار می روند.
اگرچه برخی از آمریکایی ها نگرانند که اقدام محدود نظامی باعث تشدید حملات تروریستی ایران شود، اما ایران در گذشته با تعدیل اقدامات خود و تسلیم شدن در برابر فشارهای آمریکا واکنش نشان داده است. از آنجا که ارتش آمریکا در سال 1988 از حمله به خاک ایران صرفنظر کرد، ایران به طبیعت محدود جنگ پی برد و با محدودیت مشابه عمل کرد.
جنگ تمام عیار با ایران به نفع آمریکا نخواهد بود. اما واکنش به اقدام تحریک آمیز شناورهای سپاه پاسداران با بمباران خاک این کشور بسیار متفاوت است. تاریخ نشان می دهد که واکنش شدید و حساب شده نظامی در مقابل مزاحمت های ایران می تواند احتمال یک درگیری بسیار بزرگتر را کاهش دهد.
منبع: نیویورک تایمز، 20 ژانویه