ایران، یک تحول یا آغاز یک سقوط

نویسنده

» تحلیل ایل کوتیدیانو

ایران به دنبال سیاست های ترقی خواهانه دهه ۸۰، قربانی گزینه های اتخاذ شده ازسوی اسلام گرایان تندرو شد و یک دیکتاتوری تاریک اندیش اسلامی، از خمینی گرفته تا احمدی نژاد، با گذر از خامنه ای، شکل گرفت. گشایش حسن روحانی، شخصیت اعتدال گرا، به عنوان نشانه ای برای رفع تنش، مورد قبول سازمان ملل واقع شده. این درحالی است که اسراییلی ها به عنوان اولین قدرت منطقه، اتمی شدن ایران را چندان نمی پسندند.

حتی اگر برنامه ایران برای استفاده از انرژی باشد، که البته اسراییلی ها به آن اعتقاد چندانی ندارند، ایالات متحده نسبت به آن به شدت موضع گیری کرده. آیا گفتگوی ۲۸ سپتامبر یک نقطه عطف در روابط محسوب می شود یا صرفاً یک بلوف بوده است؟

فرهاد، یک دانشجوی ایرانی مقیم لندن، به برخی سؤالات در این خصوص پاسخ گفته است.

 

آیا شما انتظار روی کار آمدن یک دولت میانه رو در ایران را داشتید؟

بله، شاید از نظر کشورهای غربی، دولت فعلی ایران دارای وجهه ای مستقل و قابل اعتماد باشد، ولی با توجه به تحریم های شدید اقتصادی، آشفتگی ها و بی ثباتی سیاسی حاکم بر کشور، به روی کار آمدن چنین دولتی دور از ذهن نبود. ایران همواره کشوری مملو از منابع مختلف بوده، ولی طی سال های اخیر [به ویژه پس از انتخاب مجدد محمود احمدی نژاد]، تأثیر تحریم های غیرقابل تحمل باعث ایجاد تورم شدید و کمبود مایحتاج اولیه زندگی شده است. به همین دلیل من همیشه فکر می کردم که دولت ایران بالاخره یا به مانند کره شمالی منزوی ترین دولت جهان خواهد شد، یا اینکه به سوی اعتدال و میانه روی گام برخواهد داشت. به چند دلیل معتقد بودم که یک دولت اعتدال گرا پس از حکومت محافظه کارانه احمدی نژاد قابلیت عمل بیشتری خواهد داشت.

 

منظورتان چیست؟

برای توضیح آن باید کمی به تاریخچه مذاکرات هسته ای رجوع کنیم. در زمان محمد خاتمی، ایران اطلاعات مهمی درخصوص نبرد با طالبان برای ارتش آمریکا تأمین کرد و همچنین در جنگ با عراق پیشنهاد کمک داد. به دنبال بهتر شدن روابط با ایالات متحده، محمد خاتمی تلاش کرد تا ازطریق سفرای اروپایی به مذاکرات هسته ای با آمریکا پایان دهد. این درحالی بود که دولت بوش این طریقه را نپذیرفت و کاندولیزا رایس اعلام کرد که دولت آمریکا تمامی گزینه ها را در قبال ایران مد نظر دارد. این بدین معنی است که روابط میان ایران و آمریکا در دوران خاتمی نیز چندان جالب نبوده. درواقع می توان گفت که خصومت با ایران بیش از دوستی با ایران برای آمریکا منفعت دارد. به همین دلیل ایران مجبور بود در شرایط سخت و در برابر تمامی هشدارها و تحریم ها مقاومت کند تا به اهداف هسته ای خود برسد. اکنون دولت ایران می خواهد برای حل و فصل مسأله اتمی با دولت آمریکا بر سر یک میز بنشیند، ولی این بار پیشرفت هایی را در زمینه هسته ای به انجام رسانده که نمی توان از ادامه روند آنها جلوگیری کرد.

 

آیا شما به حسن نیت ایران اطمینان دارید؟

خیر من به حسن نیت آنها اطمینان ندارم. جهان، جهان سیاست است و پس از این همه مدت می توان گفت که موضوع اطمینان بی معنی است، به ویژه در زمینه سیاست خاورمیانه. هر دو طرف برای چیزی تلاش می کنند و همین تنها دلیل مذاکرات شان است. ایران برای کاهش یا لغو تحریم ها به بهبودی روابط با ایالات متحده و اروپا نیاز دارد تا وضعیت اقتصادی خود را بهتر سازد. در صورتی که دموکرات ها پیروز انتخابات شوند، ممکن است روابط ایران و آمریکا روز به روز بهتر شود.

منبع: ایل کوتیدیانو، ۲۷ اکتبر