انحصارطلبی و نیاز جامعه‌ ایرانی

نصرالله لشنی
نصرالله لشنی

نمایش‌هایی چون همایش “دلواپسیم” و اعتراض خیابانی به پدیده‌ بی‌حجابی! و… ترجمان چند دلواپسی جدی در جریان انحصارطلبی است که با مواضع و رویکردهای دولت یازدهم و شخص رئیس‌جمهور جدی شده است. آقای حسن روحانی بر دو مقوله‌ استراتژیک که از قضا و نسبت به جریان انحصارطلبی و جامعه‌ ایرانی، در پیوند با یکدیگر نیز هستند، تاکید داشته و بنای عملکرد خویش را بر حل، و مرتفع کردن بحران‌های منتج از آنها کرده است. یکی بحران هسته‌ای و تلاش جهت به توافق رسیدن با ۵ + ۱ و دیگری بسامان کردن اقتصاد متلاشی و حل بحران معیشتی مردم است؛ تلاش‌هایی که راست افراطی را دلواپس نموده است. آنان که به گفته‌ رئیس‌جمهور “به بهانه‌ ایستادگی در مقابل ابرقدرت‌ها جیب مردم را خالی کرده‌اند”، از توافقات احتمالی دلواپس‌اند. چراکه منافع خویش را در تحریم‌ها می‌بینند و در کاخ نشستن خویش را حاصل به کوخ نشستن مردم می‌دانند. از این روست که با قیل و قال و داد و فریاد بر آنند که اذهان را از واقعیات، و دولت را از مسیر درستی که برگزیده، منحرف کنند. حسن روحانی نیز این را می‌داند و در فرصت‌هایی که مقتضی است هشدارهای لازم را می‌دهد. اینکه می‌گوید “باید حواسمان را جمع کنیم که حاشیه سازان حواس ما را پرت و مسیر ما را منحرف نکنند.” از این دست هشدارهاست. روحانی همچنین می‌داند که وضعیت اقتصادی امروز که بس اسفناک است، نقطه ضعف جدی انحصارطلبان است. اینکه آقای روحانی در سخنرانی خود می‌گوید: “در یک کشور و جامعه‌ای که بخش بزرگی از مردم ما نیازمند هستند یا به تعبیری زیر خط فقر زندگی می‌کنند، در جامعه‌ای که ما هنوز برای مواد غذایی اساسی نیاز به واردات داریم…“، انگشت گذاردن بر نقطه ضعف افراطیون و نیاز جامعه‌ ایرانی است و تاکید موکد می‌کند که نباید از این مسیر منحرف شویم. آنان که حال و روز امروز مردم نتیجه‌ سیاست‌ها و برنامه‌های آنان است و احمدی‌نژاد را به عنوان رئیس‌جمهور منتخب امام زمان به مردم تحمیل کردند، دل‌تنگ روزهای گذشته‌اند و دلواپس آینده‌ای که از دستش خواهند داد. آنان نیک می‌دانند که تعامل منطقی با دنیا منافع اقتصادی آنان را به خطر می‌اندازد و توجه به معیشت مردم نیازمند کنکاش در ویرانی‌های اقتصادی‌ای است که آنان به بار آورده‌اند. پس دلواپس‌اند و این را نمی‌خواهند. آقای روحانی تاکید و توجه خود را چون دوران اصلاحات تنها بر نیازهای فرهنگی و سیاسی متمرکز نکرده و بیش و پیش از هر چیز اقتصاد و معیشت مردم را در اولویت قرار داده است و این اولویت‌بخشی دست وی را در گستردن پایگاه اجتماعی‌اش به واسطه‌ نیازهای اقتصادی جامعه‌ ایرانی باز کرده و بهانه‌ها را از دلواپسان ستانده است. این است که از سر نیاز به بهانه‌هایی واهی و غیرواقعی چون حجاب و عفاف و… چنگ می‌زنند. کشف فسادهای گسترده و عمیق با ارقام نجومی، بسیاری را که در آنها نقش داشته و صاحب منفعت بوده‌اند، دلواپس کرده است. بنابه گفته‌ آقای جهانگیری، واریز ۷۰۰ میلیون دلار پول شرکت مس به بهانه‌ دور زدن تحریم‌ها به حساب دو ایرانی که تابعیت کشوری دیگر را نیز دارند، نمونه‌ای از این دست فسادهایی است که کشف و پیگیری آنها برخی را دلواپس کرده است. و از آن‌جا که وضعیت اسفبار اقتصادی و معیشت ناامن مردم، نتیجه این فسادهای گسترده و بی‌برنامگی و ولنگاری اقتصادی انحصارطلبان است، انگشت گذاردن روی آنها مردم را در مخالفت بیش از پیش و البته آگاهانه‌تر با این گروه و جریان مصرتر و حمایت وسیع از روحانی به عنوان مخالف جدی فسادگستران و انحصارطلبان و تشنج‌آفرینان و نیز حامی صلح و امنیت و آسایش اقتصادی و رفاه اجتماعی را روزافزون می‌کند. در واقع توافقات هسته‌ای و توجه به فسادهای اقتصادی و وضعیت معیشت مردم هم نقطه ضعف انحصارطلبان و هم نیاز امروز جامعه‌ ایران است که آقای روحانی و تیم وی نیک بر آن انگشت گذارده و متمرکز شده‌اند.