روزنامه “لس آنجلس تایمز” در کمال زشتی و پلیدی و ضدیت با خون پاک آریایی و هزار تا چیز بد دیگر، نوشته “ایرانی‌ها به نماز باران متوسل می‌شوند.” من پیشنهاد می‌کنم همه ایرانیان غیور حتما یک کمپین علیه لس آنجلس تایمز کثیف و مزدور تشکیل بدهند و خشتک این مزدوران عزیز را بکشند سرشان تا بفهمند به سرزمین کورش و داریوش اهانت نباید بکنند. اصلا ما چه ربطی داریم به نماز باران و این جور خرافات الکی که اصلا مال ما نیست. به همین دلیل احمد خاتمی امام جمعه عبور موقت تهران، گفت: “مسئله حجاب باعث شده که نماز باران نتیجه ندهد.” یعنی بطور طبیعی اگر مردم نماز باران بخوانند، حتما نتیجه می‌دهد، فقط باید همزمان با خواندن نماز باران، زنان حجاب را هم رعایت کنند.
ولی فقط رعایت حجاب کافی نیست، برای اینکه باران بیاید، علاوه بر رعایت حجاب، بقول احمد خاتمی “باید مردم روزه بگیرند و تضرع وزاری کنند”، اما به گفته آیت الله مکارم، فقط رعایت حجاب و گرفتن روزه هم باعث نتیجه دادن دعای باران و افزایش بارندگی نمی‌شود، بلکه بقول آیت الله مکارم “علت خشکسالی و نباریدن باران و اثر نکردن دعای باران، افزایش گناه است”. منتهی گناه نکردن هم کل مشکل را حل نمی‌کند، بقول آیت الله صدیقی “در کشوری که مردمش شهید می‌دهند، باید باران ببارد”.
حالا فرض کنیم که شما گناه نکردید، حجاب‌تان را با اینکه ممکن است مرد باشید رعایت کردید، روزی هم سه ساعت به ارتفاع ۳۰۰ میلی متر در سال گریه و زاری کردید، با این حال نماز باران که به این سادگی اثر نمی‌کند. آیت الله حائری یزدی گفته که “اگر من طلبه بگویم قانون چک و قانون بانکداری بدون ربا و رفتار اصولگرا و اصلاح طلب موجب خشکسالی است، در گمراهی کهنه‌ام دست و پا می‌زنم؟” یعنی برای اینکه نماز باران ببارد این همه باید کارهای مختلف بکنیم؟
حتما با خودتان فکر می‌کنید این آخوندها چقدر موجودات عقب مانده و پپه‌ای هستند و اگر اینها نباشند ملت زا این خزعبلات و اباطیل ول نمی‌کنند وسط زندگی‌شان، ولی از این خبرها نیست. به دنبال خشکسالی گسترده‌ای که از سال ۱۳۸۶ شروع شده، و قرار بود تا سال ۱۳۹۰ تمام شود و خشکسالی چهارساله باشد، اما سه سال اضافه ادامه پیدا کرده و ممکن است سی ساله بشود و راست و دروغش گردن راوی، رئیس سازمان هواشناسی کشور در اسفند سال ۱۳۸۶ در عصر معجزه هزاره سوم رسما از روحانیون خواست که برای افزایش بارندگی نماز باران بخوانند، وزارت نیرو هم در کمال نبوغ، با داشتن صدها متخصص نیرو، از مردم خواست حتما نماز باران بخوانند. حالا نماز خواندن را می‌شود یک جوری توجیه کرد، ولی آقای حیدرزاده مدیرکل محیط زیست استان تهران رسما به حجت الاسلام تقوی رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه نامه نوشت و از او درخواست کرد که نماز باران بخواند. یعنی واقعا چرا من؟ چرا اینجا؟
باران در ایران نمی‌بارد فراوان
به گزارش بارگاه الهی بخشنامه زیر از سوی بارگاه الهی صادر شد.
امت شهید پرور ایران!
ضمن پذیرش طاعات و عبادات شما، از آن ملت شهیدپرور و دچار خشکسالی درخواست می‌شود کلیه موارد زیر را در هنگام دعای باران درنظر گرفته و تا زمانی که پیش نیاز‌های زیر برطرف نشود، این بارگاه الهی از استجابت دعای باران معذور خواهد بود.
یک: بارش باران کمتر از ۲۰۰ میلی متر در سال موکول به خواندن نماز باران می‌باشد. تا این میزان بارندگی رعایت پیش نیاز ضروری نیست. داشتن وضو و باطل نشدن آن قبل از پایان نماز کافی است. با توجه به خشکسالی تیمم بدل از وضو هم با نصف قیمت پذیرفته می‌شود.
دو: برای بارندگی بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیمتر در سال، نماز باران همراه با رعایت حجاب مورد قبول است، در صورت استفاده داشتن مانتو و روسری و ساپورت، مانتوی کوتاه، شلوار تنگ و پاره، شلوار لی فاق کوتاه، مانتو چاکدار، اکلیل زیر چشم، اکستنشن صورتی و آرایش خلیجی، لنز سبز و رنگ موهای بلوند نقره‌ای پلاتینه، بلوند شکلاتی، نسکافه‌ای، دعای باران فقط تا زیر ۲۵۰ میلیمتر اجابت می‌شود، اما در صورت پوشیدن حجاب برتر و ترجیحا با مقنعه، بارش باران تا ۳۰۰ میلیمتر گارانتی می‌شود. درصورت داشتن پوشیه و برقع و نقاب این میزان تا حد ۳۵۰ میلیمتر نیز قابل افزایش خواهد بود. برای برادران داشتن غیرت در حد جردادن، انداختن پیرهن روی شلوار، یقه آخوندی، قبا محضری، تیپ بسیجی، شلوار شیش جیب، و دادن بوی عطر مشهدی و چرک بودن و خاراندن مدام لای پا کافی است.
سه: برای بارش باران بین ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیمتر علاوه بر دو شرط فوق تضرع و زاری پیش نیاز محسوب می‌گردد، عزاداری حداقل به میزان شصت نفر- روضه برای هر یک از مشتریان ضروری می‌باشد. در صورت زخمی شدن در هنگام عزاداری میزان بارندگی افزایش خواهد یافت. قمه زنی، گریه منجر به بیهوشی، گل مالیدن به سر، کاه افشانی و استفاده از ترانه‌های “مهسدادیان” ( ترکیب مهستی و حدادیان) بر میزان بارندگی خواهد افزود.
چهار: برای بارش باران به میزان ۴۰۰ تا ۶۰۰ گرم علاوه بر سه پیش نیاز اول، کاربران نماز باران باید گناهان خویش را تا حد استاندارد ایزو بهشت ۹۰۰۱ کاهش دهند. داشتن رضایتنامه از مسجد محل ضروری است. از قبل تذکر داده می‌شود که فیلمهای دوربین مخفی ملائکه این بارگاه از تمام ساعات خلوت و تنهایی کاربران نماز باران، مورد بازبینی برای ارزیابی میزان گناهان قرار خواهد گرفت.
پنج: برای افزایش باران به میزان ۶۰۰ تا ۱۰۰۰ میلی گرم، علاوه بر موارد چهارگانه فوق، تغییر قانون چک، حل اختلاف بین اصلاح طلبان و اصولگرایان، رعایت خط قرمز‌های ایران در مذاکرات هسته‌ای، توقف بمباران سوریه، افزایش قیمت نفت به بالای نود دلار، و تفکیک جنسیتی در ادارات دولتی ضروری است.
شش: این قواعد و قوانین فقط در ام القرای مومنین رعایت می‌شود و مردم اروپا و آمریکا و استرالیا و هند و چین و روسیه و غیره، چون جزو مومنین محسوب نمی‌شوند، هر غلطی هم بکنند میزان باران در کشورهای آنان کاهش نخواهد یافت.
پیشاپیش از خودم برای وضع چنین قوانینی تشکر می‌کنم.
مدیر بارگاه الهی، از طرف جناب قادر متعال
مشکلات یک انقلاب
انقلاب اسلامی ایران، یک انقلاب ویژه است و اگرچه امروز نه سالگرد انقلاب است و نه کسی مجبورمان کرده درباره این مصیبت عظما حرف بزنیم، ولی همینجوری تصمیم گرفتم در این مورد حرف بزنم. به نظرم تفاوت‌های انقلاب ایران با بقیه انقلاب‌های دنیا این موارد است.
اول: انقلاب ایران یک معجزه بزرگ است، سی سال زور زده و پیشرفت کرده که برسد به همان جایی که ایران شصت سال قبل قرار داشت.
دوم: انقلاب ایرانی اهدافی داشت مثل عدالت و مبارزه با فقر، استقلال، جمهوریت، اسلامیت و آزادی که به هیچکدام نرسید و در عوض اهدافی نداشت که به آن رسید، مثل توسعه سینما، افزایش فقر، افزایش نزولخواری، پیشرفت گرافیک و موسیقی آلترناتیو و والیبال و افزایش دخترانی که به دانشگاه رفتند.
سوم: انقلاب ایران یک تجربه بزرگ برای مردم ایران بود، آنها به این نتیجه رسیدند که انقلاب کردن بزرگترین اشتباه یک ملت است.
چهارم: انقلاب اسلامی ایران یک انقلاب اسلامی بود برای ایجاد حکومت دینی و دیندار کردن نامسلمان‌ها و نتیجه‌اش همین شد که مسلمان‌ها هم اعتقادات‌شان را از دست دادند.
پنجم: انقلاب ایران دو مرحله را پشت سرگذاشت، مرحله اول آن سه سال طول کشید و در این سه سال انقلابیون هر کاری خواستند کردند، مرحله دوم سی سال طول کشید که حکومت انقلابی گندکاری‌های آن سه سال اول را جبران کند و نتوانست.
میزان، ترازوی قوه قضائیه است
من فکر کنم برای اداره قوه مجریه و دولت آخرش بین معاونین قوه قضائیه دعوا شود. هفته قبل که محسنی اژه‌ای دستور داد که مخابرات تا یک ماه دیگر وایبر و واتس آپ را فیلتر کند، دیروز هم ابراهیم رئیسی دادستان کل کشور دستور داد که رئیس جمهور و رئیس شورایعالی فضای مجازی هر چه زودتر جلسات این شورا را تشکیل بدهد. به نظرم رئیس قوه قضائیه باید هر چه زودتر یکی از معاونینش را به عنوان رئیس قوه قضائیه تعیین کند که دعوا نشود. مثل اینکه قرار است هر روز صبح هیات وزیران به دفتر ریاست قوه قضائیه بروند، ناخن‌های‌شان را که کوتاه شده نشان بدهند، موهای‌شان را با نمره چهار بزنند، از ولی‌شان هر روز رضایت نامه بیاورند، بدون دست بلند کردن دست به آب نروند، روی میز کارشان با خودکگار خط نیاندازند و در جلسات کابینه دست توی دماغ‌شان نکنند و انگشت به هم نرسانند و در کار قوای دیگر و از جمله خودشان دخالت نکنند. بیخودی نبود که امام می‌گفت « مجلس در راس امور است» منظورش از مجلس همین قوه قضائیه بود. بقول هاشمی اشتباهی حرف زدن از صفات بارز امام بود.
مشکلات سلطنت طلبان
گروه موسوم به الهی قربونت برم، با نام مستعار ا. ق. ب در خارج از ایران چند مشکل جدی دارند، و چون نمی‌توانند این مشکلات را حل کنند، به دیگران فحاشی می‌کنند و سعی می‌کنند آنها را نابود کنند. برخی از این مشکلات چنین است:
اول: ا. ق. ب قصد دارند حکومت را تغییر دهند، ولی حتی اگر حکومت هم تغییر کند، دوست ندارند در ایران زندگی کنند.
دوم: ا. ق. ب می‌خواهند حکومت را از میان ببرند، و چون دستشان به حکومت نمی‌رسد، با هر کسی که دستشان می‌رسد، می‌جنگند و اسم کسانی را که دم دستشان است می‌گذارند حکومت.
سوم: ا.ق. ب یک موسسه اقتصادی است که تا وقتی درآمد زاست که وجود دارد، اگر این اپوزیسیون موفق به تغییر حکومت بشود، فعالیت این موسسه اقتصادی هم متوقف می‌شود. به همین دلیل هیچکدام از کارکنان این بنگاه اقتصادی تمایل به پیروز شدن ندارند، چون اگر پیروز شوند و حکومت تغییر کند، آنها شغل‌شان را از دست می‌دهند و علت اینکه به نتیجه نمی‌رسند هم همین است.
چهارم: ا.ق. ب همیشه فکر می‌کند حکومت در حال نابودی است و به زودی از میان می‌رود، به همین دلیل به جای اینکه با حکومت مبارزه کند، با کسانی مبارزه می‌کند که احتمالا جایگزین حکومت خواهند شد، مثل اصلاح طلبان و جنبش سبز، برای همین هم مبارزه آنان عملا با مخالفان حکومت است، نه خود حکومت.
پنجم: ا. ق. ب دوست دارد بقیه مردم انقلاب کنند، دیگران کشته بشوند، ملت تاوان بدهند، تا آنها قدرت را در دست بگیرند.
ششم: مهم ترین مشکل ا. ق. ب این است که برای آنان مبارزه با حکومت یک تفریح است، به همین دلیل فقط روزهای آخر هفته با حکومت مبارزه می‌کنند، و چون حکومت در طول هفته از خودش دفاع می‌کند، اپوزیسیون موفق نمی‌شود کاری بکند.
هفتم: ا. ق. ب خارج از کشور می‌خواهد برای از بین بردن حکومت، از دولت‌های غربی کمک بگیرد که خودشان در حال برقراری رابطه دوستانه با حکومت هستند.
آقا! چرا دروغ می‌گی؟
طرف مخالف حکومت است، بعد متهم می‌شود به جاسوسی، طرف جاسوس است، بعد متهم می‌شود به اینکه عرقخور است و روابط نامشروع داشته، طرف عرقخور است، بعد متهم می‌شود به اینکه می‌خواسته با ایجاد شبکه عرقخوری به امنیت و کیان نظام ضربه بزند، طرف دزد است، متهم می‌شود که رقاصی می‌کرده، طرف موزیسین است، متهم می‌شود که طرفدار شیطان پرستان است. طرف شیطان پرست است، متهم می‌شود که در جهت اهداف اسرائیل عمل می‌کرده. اصلا انگار بیماری روانی دارند که بیخودی هی جرم افراد را تغییر بدهند، خوب مگر مجبوری؟ مگر بیکاری؟ هر کسی را به همان جرمی که کرده محاکمه و مجازات کن. یعنی چه که الکی عوض می‌کنی همه چیز را.
وزارت اطلاعات اعلام کرد که این وزارت “سرقت اسناد تاریخی، هنری و فرهنگی ایران توسط بی بی سی را ناکام گذاشته.” این هم شد حرف؟ اصلا بی بی سی چکار به اسناد تاریخی دارد؟ و مگر شما با بی بی سی به دلیل سرقت اسناد تاریخی مشکل داری؟ دفعه قبل هم بی بی سی متهم شده بود به دست داشتن در قتل نداآقاسلطان. دفعه قبل ترش هم بی بی سی متهم شده بود در سقوط رضاشاه و در ایجاد انقلاب و در کودتا علیه مصدق نقش داشته. و دفعه قبل ترش صد تا مقاله درباره روابط نامشروع میان کارکنان بی بی سی منتشر کردند، انگار بی بی سی شبکه قاچاق انسان و شبکه دختران تلفنی است. یک جوری حرف می‌زنند که انگار بی بی سی نه یک رسانه خبری بلکه یک باند مافیایی است. حالا من خودم دوازده هزار تا انتقاد به بی بی سی دارم، ولی نه اینجوری، لااقل یک چیزی بگوئید که در یکجایی جا بگیرد.
تین اراذل
سردار احمدی مقدم گفت “میانگین سنی اراذل و اوباش بین ۱۷ تا ۲۵ سال است.” یعنی اگر فرض کنیم یک رذل یا وبش( مفرد اراذل و اوباش) متوسط سنی‌اش بین این دو رقم یعنی ۲۱ سال باشد، هر یک از اراذل در زمان ریاست جمهوری هاشمی به دنیا آمدند، در زمان آقای خاتمی به مدرسه رفتند و در زمان احمدی نژاد مشغول شرارت شدند و یاد گرفتند که چطوری آدم بکشند و دزدی کنند و باجگیری کنند. یعنی حبذا بر این حکومت، آفرین بر این کرامت انسانی‌ام القرای اسلام. آیا تا حالا به این فکر کردید که چطوری در سال ۱۳۵۶ و در نتیجه تربیت مردم در نظام آموزشی شاهنشاهی میلیونها زن ایرانی چادری و با حجاب شدند، بعد در زمان جمهوری اسلامی که این همه روی حجاب تاکید می‌کرد و جلوی زنان بی حجاب و بدحجاب را می‌گرفت، این همه زنان حجاب‌شان را کنار گذاشتند؟