سکوت بانوان مجلس

آیدا قجر
آیدا قجر

جلسات رای اعتماد به وزرای پیشنهادی کابینه دولت یازدهم برگزار و نتایج آن مشخص شد٬ اما در طول آن ۹ نماینده زن حاضر در مجلس سکوت کردند و حضور آنان احساس نشد. تنها دو بار نام دو زن بر زبان نادر قاضی‌پور نماینده ارومیه آمد که در پایان سخنان خود در اعتراض به وزرای مورد بحث “یا فاطمه الزهرا” و “یا زینب” گفت.

حضور این ۹ نماینده تنها با چرخش دوربین‌های تصویربرداری قابل رویت بود. دو زن در ردیف اول، ۶ زن در ردیف چهارم، و زنی که گاهی در گوشه‌ی سالن مجلس قدم می‌زد. البته هر ۹ نماینده در جلسه رای‌گیری در یک ردیف و کنار هم نشسته بودند.

نمایندگان زن مجلس عبارت‌اند از مهناز بهمنی نماینده سراب و مهربان، شهلا میرگلوبیات نماینده ساوه و زرندیه، نیره اخوان بیطرف نماینده اصفهان، حلیمه عالی نماینده زابل و زهک و هیرمند، سکینه عمرانی نماینده سمیرم، فاطمه آلیا، فاطمه رهبر، زهره طبیب‌زاده نوری و لاله افتخاری نمایندگان تهران.

این زنان نه تنها در مقام اعتراض یا دفاع از وزرا برنیامدند٬ بلکه هیچ‌گونه اخطاری نیز از آنان در نسبت با صحبت‌های نمایندگان و وزرای پیشنهادی به گوش نرسید. حرکت‌ها و گپ و گفت‌های‌شان در خلال صحبت‌های دیگر نمایندگان یا وزرا٬ تنها شکار دوربین‌ها از آنان بود که در دو جلسه‌ی آخر این میزان هم تقلیل یافت.

عده‌ای معتقدند از آن‌جا که این نمایندگان اقدامی در حمایت از حقوق زنان در مجلس نداشته‌اند٬ در نتیجه سکوت آنان هم جای ایراد نیست؛ چرا که سخنا‌ن‌شان ضد زن خواهد بود. برخی دیگر نیز می‌گویند حداقل در حوز‌ه‌های بهداشت و درمان یا آموزش و پرورش انتظار می‌رفت که این زنان در نقد یا تایید برنامه‌های وزرای پیشنهادی سخن می‌گفتند. البته چنین ارزش‌گذاری پیرامون مسایلی که زنان توانایی اظهارنظر در آن دارند یا خیر٬ نیز جای بسی سوال است؛ اما نمی‌توان انکار کرد نمونه‌ی مجلس نشانی از سطح مشارکت سیاسی زنان مورد تایید جمهوری اسلامی و سطح توقع از آنان است.

آیا باید زنان را محدود به چند حوزه خاص کرد یا انتظارها چنین است؟ آیا شرکت زنان در بحث‌های درگرفته در مجلس تنها باید در مسایل مربوط به زنان خلاصه شود؟ این سکوت ناشی از خود زنان است یا بنا به گفته حلیمه عالی٬ پایین بودن احتمال انتخاب آنان در قرعه‌کشی‌ها برای سخن گفتن٬ باعث آن شده است؟ آیا این سکوت تاثیری در ادامه فعالیت سیاسی آنان خواهد داشت؟

تا پیش از این که جلسات مجلس به صورت مستقیم از تلویزیون ایران پخش نمی‌شد، مردم از آن‌چه در این جلسات اتفاق می‌افتاد به تفصیل باخبر نبوده و تنها در جریان اخبار و گزارش‌های خلاصه شده قرار می‌گرفتند و نتایج رایزن‌یهای نمایندگان خود را در سطح شهر و بعضا گفت‌وگوهایی که در رسانه‌ها منتشر می‌شد، مشاهده می‌کردند و در نتیجه سطح توقع‌شان نیز به همان میزان تعریف می‌شد.

حلیمه عالی یکی از عوامل این نابرابری جنسیتی در تعداد نمایندگان را انتخاب مردم می‌داند: “به تهرانی‌ها بگویید که از ۳۵ نماینده شهرشان چند خانم به مجلس فرستادند؟ این مجلس حاصل انتخاب خود مردم بوده که تعداد خانم‌ها کم است”. حال باید از همین مردم پرسید که آیا طبق آن‌چه مشاهده کردند، باز هم به این زنان برای حضور در مجلس به عنوان نمایندگان خود رای خواهند داد؟

از سوی دیگر اخباری مبنی بر ادبیات مردانه‌ی حاکم بر مجلس و استفاده از  الفاظ جنسی و جنسیتی نیز کم و بیش به گوش می‌رسید و چه بسا از گوشه و کنار خبر می‌رسید که بسیاری از نمایندگان مرد حضور زنان را نادیده گرفته و از الفاظ “ناموسی” در گفتار خود استفاده می‌کنند؛ کلماتی که طی این سه جلسه – شاید به دلیل پخش مستقیم – شنیده نشد.

پس از اتمام این جلسات برخی معتقد بودند که حضور زنان در مجلس و پخش مستقیم آن دو عامل بزرگ در رعایت ادب از سوی نمایندگان شده بود. محدودیت ایجاد شده در ادبیات نمایندگان مرد توسط حضور زنان که ا‌نجا مثبت تلقی شده، یکی از دلایلی است که بسیاری برای عدم صدور مجوز برای حضور زنان در استادیوم‌های ورزشی از آن یاد می‌کنند؛ زنان در خدمت و خیانت به ادبیات جنسی و جنسیتی حاکم بر مردان.

حال با پخش مستقیم جلسات مجلس این سکوت رسانه‌ای شکسته شده و مردمی که به این زنان رای  داده‌اند، شاهد سکوت آنان در جلساتی هستند که باید سخنان و مسایل آنان را مطرح کرده و از وزرای پیشنهادی٬ توضیح در مورد برنامه‌های آنان خصوصا در شهرستان‌ها را خواستار می‌شدند.

این اتفاق به خودی خود می‌تواند باعث شود تا در آینده به دلیل حضور غیرفعال این زنان، مشارکت سیاسی در این سطح و توقعات از آنان کاهش یابد. زنانی که خود معتقدند که به دلیل نابرابری جنسیتی تعداد نمایندگان قرعه به نامشان نمی‌افتد، در پاسخ این سوال که چرا اخطاری ندادند، می‌گویند: “آن‌هایی که تذکر دادند جز این که وقت مجلس را بگیرند چه کاری از پیش بردند؟ واقعا یک عده فقط می‌خواهند وقت بگیرند”.

نابرابری جنسیتی در تعداد نمایندگان و احتمال پایین قرار گرفتن نام آنها در میان سخن‌گویان اگرچه می‌تواند احتمالی وارد از نظر قوانین ریاضیات باشد٬ اما آیا این احتمال در خصوص نادر قاضی‌پور وارد نبود؟ نماینده ارومیه طی جلسات برگزار شده توانست ۴ بار صحبت کند. طبق علم احتمالات این احتمال که ۴ بار قرعه به نام یک نفر بیفت٬د بسیار کمتر از آن است که حتی یک بار قرعه به نام ۹ زن حاضر در مجلس نباشد.

عدم اختلاط و بحث یکی دیگر از مسایلی بود که از سوی زنان حاضر در مجلس به چشم خورد. زنانی که تنگاتنگ هم نشسته و گپ و گفت‌های‌شان به خود منحصر شد. شکارهای لحظه‌ای دوربین‌ها نیز٬ جز مواردی انگشت‌شمار٬ حاکی از تفکیک جنسیتی توسط خود زنان بود. از سوی دیگر عضو فراکسیون زنان تذکراتی را که از سوی نمایندگان ایراد می‌شد، “گرفتن وقت مجلس” می‌خواند و این خود نشانه‌ی دیگری از محدود کردن بیشتر زنان توسط خود آن‌هاست که تمایلی برای شرکت در بحث‌ها نداشتند.

محدودیتی نیز از سوی عاملان دولتی و باورهای جامعه بر زنان سیاسی تحمیل می‌شود؛ این امر که توانایی زنان در اظهارنظر پیرامون چند حوزه خاص انتظار رود، می‌تواند در محدودیت بیشتر آنان کارساز بوده و نمایندگان زن نیز باور کنند که تنها در آنچه مربوط به زنان است یا مشکلات و مسایل آنان را بیشتر در بر می‌گیرد٬ مانند آموزش و پرورش یا بهداشت و درمان٬ محق‌تر خواهند بود که البته در این دو حوزه نیز سوال یا اخطاری از سوی زنان مجلس متوجه وزرای پیشنهادی نشد.

سخنان حلیمه عالی به عنوان یکی از زنان فراکسیون زنان مجلس پیرامون لفظ “زنان و خانواده” تاییدی بر محدودیت توقع از آنان توسط خود، عاملان دولتی و باورهای سنتی جامعه است. عالی می‌گوید: “ما فراکسیون خانواده و زنان هستیم و باید این را هم در نظر بگیرید که نیازهای خانواده هم باید مطرح شود. زن و خانواده، یعنی هم زن و هم خانواده”. در واقع اعضای این فراکسیون علاوه بر باوری که به آنان و جامعه مبنی بر تعیین هویت زن بر اساس خانواده تزریق می‌شود، خود نیز چنین می‌اندیشند.

منشور “طراز” ـ تراز ـ زن انقلاب اسلامی که از سوی بسیج زنان مطرح و به تایید آیت‌الله خامنه‌ای رسید، خود گویای این واقعیت است که تعریف هویت زن در جمهوری اسلامی، در خدمت مرد و نگهداری از فرزند معنا پیدا می‌کند.

با این وجود رای دادن را می‌توان یکی از مهم‌ترین و پایدارترین حقوقی دانست که طی فعالیت‌ها و هزینه‌های بسیار برای زنان و مشارکت سیاسی آ‌نها به دست آمده٬ اما این مشارکت در سطوح بالاتر همواره یا با سرکوب زنان دگراندیش از سوی حکومت‌های ایران ـ قبل و بعد از انقلاب ـ مواجه شد یا آن‌که با حضور زنانی که مواضع ضدزن داشتند٬ نتیج‌هی معکوس به همراه داشت. آن‌چه در مجلس نهم و طی جلسات روزهای اخیر اتفاق افتاد، مهر تاییدی بر محدودیت این مشارکت و شکست زنان مجلس از مطرح کردن سطح مشارکت سیاسی خود بود که حضورشان تنها در رای دادن خلاصه شد.

در نهایت جلسات مجلس پیرامون بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی پایان یافت و در دو جلسه‌ی آخر دوربین‌ها از همان تصاویری که زنان را در حال قدم زدن، لحظه‌ای عبور از پشت رییس مجلس، گپ و گفت و حتی صندلی‌های خالی‌شان نشان می‌داد٬ نیز گذشته و به کمترین تصاویر بسنده کردند. هرچند در لحظاتی یکی از زنان با یک نماینده مرد در محل صندلی خود یا راهروی بین صندلی ها گفت‌وگو و این تصور را ایجاد کرد که شاید در حال چانه‌زنی برای گرفتن وقت صحبت است٬ اما گویا طبق گفته حلیمه عالی از تذکراتی که تنها “وقت‌گیر” است نیز صرفنظر شد.