راه درازی در پیش است

نویسنده

» گزارش دیلی تلگراف از صدمین روز دولت روحانی

ترانه ای که به سبک ام تی وی، با گیتار اکوستیک آغاز شد، شبیه به ترانه هایی است که اشخاص مشهور برای امور خیریه می خوانند. اما زنان و مردانی که یک به یک پشت میکروفون قرار گرفتند و زیر سایه حضور فردی روحانی با عمامه سفید آواز می خوانند، شباهتی به تولیدات عادی موزیک پاپ ندارد.

حسن روحانی، پیروزمند از توافق هسته ای با غرب که هفته گذشته انجام شد، این بار با یک ترانه بمناسبت صدمین روز ریاست جمهوری اش، تبلیغ کرد. با توجه به اینکه نشان دادن آلات موسیقی در تلویزیون ایران ممنوع است، یک گیتاریست مرد و یک دف نواز زن کافی بود که صدای تندروهای جمهوری اسلامی  ایران را در بیاورد. اما مضمون ترانه نیز با شعار “مرگ بر آمریکا” که سی سال در ایران طنین انداز بود، مطابقتی ندارد.

آنها می خوانند: “بگذاریم که سینه ها از کینه ها پاک شود. بگذاریم که دوستی جای دشمنی بنشیند.” این ترانه که توسط حامیان روحانی درجریان تبلیغات انتخابی ساخته شده است، با این جمله تمام می شود: “که دراز است ره مقصد و من نوسفرم.” این کلیپ با عنوان “نوسفر” توانست در اولین رو انتشار آنلاینش، نیم میلیون مخاطب را جذب کند که بسیاری از آنان متوجه شباهت این کلیپ به کلیپ “ بله، ما می توانیم” باراک او باما در سال ۲۰۰۸ بشوند.

شاید حالا بشود خشم بیش از حد تندروها را با این شباهت توجیه کرد.

آقای روحانی  هم مثل اوباما در صد روز اول ریاست جمهوری اش از محبوبیت اش لذت می برد و مردم ایران که تمایلشان به  اصلاح وضعیت  است بالاخره به این امید دست پیدا کردند که کشورشان وارد دوران بهتری شده است.

برخلاف محمود احمدی نژاد از جناح راست های تندرو، این روحانی ۶۴ ساله با ریش نقره ای، توانایی شناخته نشده ای دارد که منجر به پیروزی غافلگیر کننده اش در ماه ژوئن شد.

آیت الله خامنه ای، رهبر قدرتمند ایران، با دستکاری در انتخابات اجازه می داد که تنها کسانی که به او وفادار هستند، کاندیدای ریاست جمهوری شوند و به همین دلیل عده کمی به وعده های اصلاح طلبانه آقای روحانی باور داشتند.حتی اگر این وعده ها هم عملی شود، با مخالفت تندرو ها مواجه خواهد شد.

با این حال، توافق تاریخی اتمی و اولین تماس روسای جمهور ایران و آمریکا بعد از ۳۰ سال، نشان داد که این روحانی میانه رو یک فرمانده سیاسی است. این توافق نه تنها باعث برداشته شدن برخی تحریم ها شد بلکه باعث شد که با گشایش اقتصادی بتواند دست به اصلاحات سیاسی بزند.

حالا همه جا حسی از خوشبینی وجود دارد که در کافه های شیک شمال تهران، جایی که هواداران اصلاح  طبقه متوسط زندگی می کنند به چشم می خورد. حسی که بعد از خشونت های بعد از انتخابات سال ۲۰۰۹، از بین رفته بود. بسیاری در چهار سال گذشته سیاست را کنار گذاشته بودند؛ عده ای به این دلیل که از بازداشت شدن می ترسیدند، عده ای به این دلیل که این موضوع بیش از حد افسرده شان می کرد.

امروز، اما، کافه ها دوباره شلوغ شده اند و این نشان می دهد که روحانی چگونه سختگیری های احمدی نژادد را کاهش داده است.

در ماه سپتامبر، گشت ارشاد منفور اجازه نداشت که زنان بدحجاب را دستگیر کند و خانه سینما بازگشایی شد و ماه گذشته وزیر ارشاد جدید، دستور داد تا قوانین سانسور کتاب که سال ۲۰۰۶ وضع شده بود، بازبینی شود. قوانینی که انتشار کتاب های ادبیات کلاسیک ایران و کتاب های فروش بین المللی نظیر کد داوینچی را شامل سانسور کرده بود.

صبا حسین، مهندس ۲۵ ساله که در انتخابات روحانی نقش فعالی داشت، می گوید: “من امیدوارم من می بینیم که امید افزایش پیدا کرده است و این خوب است. مردم خواستار زندگی بهتر هستند.”

شاید واضح ترین نشانه توفیق روحانی در همین باشد، اگرچه تندروها که با توافق اتمی همیشه مخالف بودند، خوشحال نیستند. آنها گمان می کنند موافقت با توافق، به این دلیل است که او قربانی این موضوع شده است که رای دهندگان زندگی راحت را به افتخار ملی ترجیح می دهند.

علی احمد، عضو بسیج که به کتک زدن معترضین انتخابات ۸۸ افتخار می کند، می گوید: “توافق هسته ای بغضی را در گلویمان ایجاد کرده است. ما برخلاف میل رهبر اقدام نمی کنیم او خواسته است که صبور باشیم و صدای  اعتراضمان را بلند نکنیم. اما این باعث ناراحتی مان می شود وقتی می بینیم که مردم به این دلیل که وضعیت اقتصادی سخت شده است، حاضرند که همه دست آورد های اتمی مان از بین برود. متاسفانه ، نسل جدید آنقدر در تجملات غرق شده است که نمی تواند مانند نسلی از جوانانی که به جنگ رفتند و با صدام حسین جنگیدند، مقاومت کند.”

آقای احمد، ۲۳ ساله درزمان جنگ هشت ساله با ایران و عراق در دهه هشتاد میلادی که منجر به کشته شدن نیم میلیون ایرانی شد، هنوز به دنیا نیامده بود.

اما واقعیت این است که او به واقعیاتی اشاره می کند که آقای روحانی در برابر محافظه کاران با آن روبرو است:  تندرو ها هر نوع نزدیک شدن به غرب را خیانت می دانند.

با این حال، آقای روحانی هفته گذشته با اعتماد بنفس در تلویزیونجمهوری اسلامی  ظاهر شد و  احمدی نژاد را رسوا کرد و گفت که چطور در زمان او تورم به بالای ۴۰ درصد رفته است و رشد اقتصادی هر سال ۶ درصد کاهش داشته است.

وی گفت: “این واقعیت ها نشان می دهد که ما چه شرایطی را از دولت گذشته تحویل گرفتیم و با چه شرایطی باید با مشکلات مواجه شویم.”

این ها واقعیت دارد، با توجه به اینکه آقای احمدی نژاد، وزیر تکنوکرات دارایی را با فردی ایدئولوژیک عوض کرده بود. با این حال آقای روحانی با  اعتماد سازی و بازگرداندن تکنوکرات ها بر سر کارشان، موفق شد بازار بورس را ۲۵ درصد تکان بدهد.

انتقادات روحانی از احمدی نژاد، روزنامه های محافظه کار را خشمگین کرد.

محمد کاظم انبارلویی، از روزنامه رسالت نوشت: “ایران سال پیش در زمان گفتگو با شش قدرت جهان، چند هزار سانتریفوژ داشت. مردم می دانند که رسیدن به این توانایی حاصل تلاش دولت قبلی بوده است و در این صد روز بوجود نیامده  است.”

اما چالش آقای روحانی، مانند آقای اوباما مهار توقع های مردم است. موفقیت ناچیز او در اقتصاد و فرهنگ با موضوع حقوق بشر همخوانی ندارد و او باید تلاش کند تا تغییرات اساسی در این مورد بوجود بیاورد.

درحالی که او در اولین اقدام بعد از ریاست جمهوری او ۸۰ نفر از زندانیان سال ۸۸ را آزاد شدند، هنوز ده برابر این تعدد در زندان هستند. این شامل میرحسین موسوی و مهدی کروبی، دو رهبر معترضین هم می شود که از حصر خانگی هستند. تا کنون حتی صحبتی در مورد آزادی این افراد نشده است.

آقای روحانی با گفتن این حرف که نویسندگان در ایران آزاد هستند تا به کار خود بپردازند، مورد تمسخر روزنامه نگارانی قرار گرفت که هنوز حکم دادگاهشان در دستشان است.

برای این “نوسفر” راه درازی در پیش است.

منبع: دیلی تلگراف، 1 دسامبر