ختنه زنان، سنت و مذهب

رایحه مظفریان
رایحه مظفریان

قطع عضو تناسلی زنان هنوز به نام مذهب، فرهنگ و سنت تداوم دارد. قطع عضو تناسلی زنان اغلب به بهانه پایبندی دینی و به عنوان به جا آوردن مناسک اسلامی توجیه و انجام می­شود. به گفته طاها باشر از سازمان بهداشت جهانی، این دلایل توسط بزرگان اسلامی مردود اعلام شده است. این عمل نه توسط قرآن و نه اعرابی که اسلام از سرزمینشان ریشه گرفته است، حمایت نمی­شود. این آیین باستانی است و قدمت آن به قرن پنجم پیش از میلاد باز می­گردد اما در حال حاضر در بین مسلمانان، مسیحیان کاتولیک، مسیحیان پروتستان، همزادگرایان و حتی بی اعتقادان در بیشتر کشورها رایج است. برخی از طرفداران “ختنه زنان” با تفسیر شخصی از اسلام و یا ادیان دیگر و یا با دستکاری­های عمدی در دین به ارائه دلایل برای خشونت علیه زنان می­پردازند. بنابراین زنان مخالف این عمل ممکن است به دلیل ردِّ اصول مذهبی و یا باورها مورد حمله قرار گیرند (سازمان جهانی بهداشت؛ ۱۹۹۴: ۷).

پژوهش اخیر شورای جمعیت نشان داد که “ختنه زنان” بیشتر به گروه های قومی پیوند خورده است تا به دین اسلام. در واقع شیوع “ختنه زنان”، در برخی از کشورهایی که عمده ی جمعیت آن مسلمان هستند، از جمله سنگال، نسبت به کشورهایی که اعتقاد به عالم روح و تجسم ارواح مردگان دارند و یا مسیحی هستند، از جمله بورکینافاسو و ساحل عاج، بسیار کمتر است. در حالی که در بسیاری از موارد “ختنه زنان” با هویت مذهبی مرتبط است، دین به تنهایی برای توضیح ادامه این عمل کافی نیست، بلکه “ختنه زنان” در سراسر فرهنگ ها و در میان مذهبی و غیر مذهبی اجرا می شود. به همان اندازه، سفارش و یا سنت را نمی توان به عنوان توضیح کافی دانست. در حالی که به ارث بردن آداب و رسوم که بخش مهمی از فرهنگ و قومیت است، فاقد معنا و هدفی معین است (جونز؛ ۲۰۰۴: ۵).

آیه های ۹ تا ۱۳ سفر تکوین و آیه های ۲۳ تا آخر این باب به “ختنه” اختصاص داده شده اند. خداوند در این باب از سفر تکوین می گوید، عمل “ختنه” میثاقی بین او و قوم اسرائیل است. یهودیت و “ختنه” دو پدیده جدائی ناپذیر هستند و هیچ انسان “ختنه” نشده ای شایسته یهودی بودن نیست. یهودی ها باور دارند، آتش دوزخ به افراد “ختنه” شده کارگر نخواهد افتاد. بنابراین عمل “ختنه” برای یهودیان از سایر احکام و اصول و وظایف دینی اهمیت بیشتری دارد (انصاری: ۲۶۴).

“خاستگاه این سنت مصر است. هرودوت، پدر تاریخ شرح می دهد که سنت ختنه از سالیان بسیار دور در مصر مرسوم بوده است. گفته وی را بررسی اجساد مومیایی شده و حتا تصاویر نقاشی شده روی دیوار غارها به اثبات می رساند. تا جایی که می دانیم هیچ یک از اقوام مدیترانه پیرو این سنت نبوده اند” (فروید؛ ۴۰). تنهای یک بار فروید نوشت: “از بین بردن تمایلات جنسی کلیتوریس یک پیش شرط لازم برای توسعه زنانگی است”.

در بین سه دین ابراهیمی، تنها مسیحیت است که پیروانش از عمل “ختنه” در امان مانده اند. در حالی که “ختنه” در اصول و احکام مسیحیت وجود ندارد، با این وجود، کلیساهای قبطی های مصری و مسیحی های ارتدوکس اریتره و برخی دیگر از کلیساهای کشورهای آفریقایی به انجام این عمل می پردازند. برخی کلیساهای کشورهای آفریقای جنوبی نیز این عمل را تحریم کرده اند، ولی برخی دیگر از کشورهای این قاره مانند کلیسای نومیا در کنیا، “ختنه” را شرط عضویت در آن کلیسا می دانند (شیخ عبدی؛ ۲۰۰۹: ۶).

در متون و آیه های قرآن هیچ سخنی درباره “ختنه” به میان نیامده، ولی از احادیثی از قول حضرت محمد (ص) که در مجموعه احادیث معتبر وجود دارد نشان می هد که ایشان چگونگی انجام این روش را به زنانی که “ختنه” کردن دختران و بانوان را پیشه خود قرار داده بودند، آموزش داده است. اگر چه در قرآن به “ختنه” کردن مردان یا زنان اشاره ای نشده است اما اکثر مسلمانان با تکیه بر احادیث انجام این عمل را ادامه می دهند. در حالی که باید از دیدگاه دیگری توجه داشت که تمامی قوانین را در یک سرزمینی چون عربستان نمی توان به راحتی تغییر داد بنابراین این احتمال می رود که شاید حضرت محمد با رقیق کردن موضوع “ختنه” و نوع عمل سعی بر برچیده شدن “ختنه زنان” در آینده دنیای مسلمانان داشته اند”(همان: ۱۲). باید این نکته را نیز اضافه کرد که هیچ مدرکی وجود ندارد که حضرت محمد اینن عمل را بر روی دختران یا زنان خود توصیه کرده باشد.

احادیثی که در مورد “ختنه” کردن زن ها از پیامبر اسلام (ص) وجود دارند به شرح زیر هستند:

ابی الملیح از قول حضرت محمد (ص) روایت کرده است که گفت:

 ”ختنه برای مردان سنت و برای زنان دلبخواهی است” (انصاری: ۲۶۹).

صحیح مسلم از حدیث نویسان معتبر و مشهور اسلامی در مجموعه احادیثش می نویسد، عایشه از زبان حضرت محمد (ص) حدیثی را درباره “ختنه” شنیده که متن آن به شرح زیر است:

 ”زمانی حضرت محمد (ص) اظهار داشت: هنگامی که مردی بین چهار اندام همسرش که عبارت از دو بازو و دو لنگ اوست، قرار می گیرد و دو عضو “ختنه” شده آن دو نفر با یکدیگر تماس پیدا می کنند، پس از آن برای هر دوی آن ها غسل واجب می شود”(شیخ عبدی؛ ۲۰۰۹: ۱۳).

بحث ها همیشه از توجه به این نکته آغاز می شود که تعیین اسلامی بودن یا نبودن هر ماده ای منوط به توجه به منابع اولیه شریعت یعنی قرآن، سنت، اجماع و قیاس است، اگر “ختنه زنان” در اسلام موجود بود باید شواهدی در منابع یافت می شد (شیخ عبدی؛ ۲۰۰۹: ۱۴).

• در قرآن سندی که بتوان از آن به عنوان شاهدی بر “ختنه زنان” استفاده کرد موجود نمی باشد. در قرآن آیه ۱۲۵ سوره نساء آمده است که “کدام دین بهتر از آن است که مردم خود را تسلیم حکم خدا نموده و سر زیر بار فرمان حق آورند و هم نیکوکار باشند و پیروی آیین ابراهیم حنیف کنند آن ابراهیمی که خدا او را به مقام دوستی خود برگزید.” از آنجایی که ابراهیم در سن هشتاد سالگی به دستور الله “ختنه” شد، تمام مسلمانان پیرو او نیز باید “ختنه” شوند. این ادعا شاهدی بر آن نیست که به جز مردان، زنان نیز باید “ختنه” شوند چون هیچ مدرکی دال بر “ختنه” شدن هیچ یک از زنان نزدیک حضرت ابراهیم وجود ندارد (همان).

• تا آن جایی که به سنت مربوط می شود، احادیث نمی توانند برای چنین موضوع حساسی معتبر باشند. برخی از احادیث نیز با انجام این عمل بر روی زنان نامرتبط هستند. همچنین بر طبق احادیث نوه پسر حضرت محمد “ختنه” شده است ولی حدیثی نیست که حاکی از آن باشد که زنی از نزدیکان آن حضرت “ختنه” شده باشند (همان).

بعضی تفسیر ها و قصه های قرآن تحت تاثیر اعتقادات عرب جاهلی یا اسرائیلی هایی که از طریق کتاب مقدس میان مسلمانان رواج یافته بود آن چنان دستخوش اختلاط و امتزاج شد که امروز گاهی تمییز صحت و سقم آن روایت ها از هم دشوار است. در رابطه با احادیث هم می توان گفت که بسیاری از این احادیث که به پیامبر اکرم و گاهی به یکی از بزرگان دین نسبت داده شده، جعلی است و برای آن ها سند معتبری وجود ندارد یا ناقلان آن ثقه نبوده اند. بیشتر آن ها امثال و حکم موروثی هستند که به نام حدیث رواج یافته اند. جامعه مردسالار و گویندگان زن ستیز حتی در مصداق احادیث دست برده اند (حسینی؛ ۱۳۸۸: ۲۲۷).

هیچ اجماعی در تاریخ “ختنه زنان” از محققان وجود ندارد. طرفداران دیدگاه خود را در چهار مکتب فکری و مدارس اسلامی نظرات مختلف خود را بر اساس درک و تفسیر همان حدیث غیر معتبر یا غیر قابل اجرا این گونه بیان می دارند که:

شافعی معتقد است که “ختنه” هم برای مرد و هم برای زن امری واجب است.

در بین شیعیان هم عمل “ختنه” بر روی زنان انجام می شود اما علمای شیعه هنوز به نظری واحد نرسیده اند. در برخی مناطق محدود و مذهبی ای مانند قشم، میناب و برخی مناطق دیگر، به علت این که شیعیان در کنار سنی ها زندگی می کنند و حتی با هم وصلت هم می کنند، و به خاطر رفع دیدگاه های منفی خرافاتی نسبت به زنان، شیوع “ختنه” در بین آن ها قابل توجه است. در مطالعاتی که در مورد شیعیان منطقه قشم، انجام عمل “ختنه” دیده نشده است اما رفتن به مناطق مختلف و جستجو از آن ها و پرسش های محلی جواب این سؤال واضح شد که برخی از زنان شیعه مستقر در مناطق سنی نشین این عمل را بر روی دختران انجام می دهند (برخی روستاها کاملاً شیعه نشین هستند و از مهاجران محسوب می شوند ولی با این وجود به فتوای ملاها گوش می سپارند).

فرقه مستعلوی که ریشه خود را به فاطمیان می‌رسانند و شیعه هستند، در این مورد پیرو تعلیمات قاضی ابو حنیفه النعمان می باشند و “ختنه زنان” را انجام می دهند. نظر کلی شیعیان بر پایه حدیثی است که ابن بابویه از حضرت علی، امام نخست شیعیان نقل می‌کند که «ایرادی ندارد اگر زنان را “ختنه” نکنید، ولی برای مردان واجب است». همچنین علامه حلی نیز حدیثی را از علی ابن ابیطالب نقل می‌کند که «ختنه مردان واجب است، ولی “ختنه زنان” توصیه می‌شود» (iran- far.com, ۲۰۱۰).

• قیاس برای “ختنه” در مورد زنان قابل اجرا نیست. زیرا ناقص سازی جنسی زنان را نمی توان با “ختنه” مردان مقایسه کرد. بر این اساس “ختنه” مردان در شریعت پایه و اساس بسیار محکمی دارد یک نیاز مذهبی محسوب می شود در حالی که ناقص سازی جنسی زنان هیچ اساسی ندارد و یک فریضه دینی نیست. علاوه بر این بین نقاط قطع شده هم در بین زنان و مردان تفاوت وجود دارد. در مردان پوست نازکی را روی پنیس می برند اما در زنان ارگان های عملکردی را می- برند. علاوه بر این، “ختنه” مردان هم از لحاظ پزشکی و هم از لحاظ مذهبی مزایایی دارد در حالی که ناقص سازی جنسی زنان از هر دو این دیدگاه ها، مذهبی و پزشکی، مضر است (همان: ۱۶).

اسلام به هیچ عنوان برای ممنوع کردن برخی از رسوم و یا شیوه های فرهنگی نیامده است و همه می توانند آزادانه آداب و رسوم تاریخی و اجتماعی جامعه خود را به جا آورند تا جایی که با احکام اسلامی مغایرتی نداشته باشد. اسلام در مورد فرهنگ ها و رسوم دستورالعمل هایی داده است:

• ارزش های فرهنگی که با اسلام در انطباق هستند از دیدگاه این دین نه تنها تکذیب می شوند که تایید نیز می شوند. به عنوان مثال، مهمان نوازی، پاکدامنی، احترام به سالمندان و کمک به فقرا و غیره که در بسیاری از فرهنگ ها وجود دارد در انطباق با اسلام هستند.

• آن دسته از ارزش های فرهنگی هم که در تضاد با اسلام هستند، تغییر جهت پیدا کردند و با موقعیت اجتماعی آن دوران تنظیم شدند، به عنوان مثال مسأله چند همسری به این دلیل از دیدگاه اسلام تایید شد که نوزادان دختر رو به ریشه کن شدن بودند بنابراین مردان باید انگیزه ای جهت نگه داری آن ها پیدا می کردند.

در ادامه این موضوع بررسی می شود که آیا “ختنه زنان” در اسلام به عنوان یک جرم و نقض حقوق دیگران می تواند محسوب شود؟:

• حق زندگی: این نوعی نقض محسوب می شود وقتی دختری در حین اجرای “ختنه” می میرد و یا دچار عفونت و عوارض می شود. نتیجه گیری منطقی این است که این عمل غیر قانونی است و چرا نباید فردی که بخشی از بدن دختری بی گناه را قطع می کند در برابر عملی که انجام می دهد، مسئول باشد؟

• حق برخورداری از بدنی سالم: هیچ کس حق قطع کردن بخشی از بدن کسی را ندارد حتی هیچ فردی حق ندارد بخشی از اعضای بدن خود را قطع کند. پدر و مادران و قیم ها نیز حق ندارند آسیبی به بدن دخترانشان وارد کنند در غیر این صورت مرتکب گناه می شوند.

• حق استفاده از بهداشت و زندگی سالم: بسیاری از زنان و دختران با مقدار زیادی از درد و عوارض پزشکی به عنوان نتیجه عمل زندگی می کنند، که در نتیجه انگ زدن ها و تبعیض در جامعه است.

• حق برخورداری از لذت بردن از رابطه جنسی با همسر خود: “ختنه زنان” با عملکرد جنسی آن ها تداخل دارد و بدین وسیله آن ها را از حق برخورداری کامل از رابطه جنسی محروم می کند که خود نوعی نقض حقوق بشر و گناه است.

• حق عبادت پاک: چفت کردن آلت تناسلی حفظ بهداشت اندام تناسلی را غیر ممکن می کند و دختران و زنان را از عبادتی پاک و طاهر محروم می کند.

• حق انتخاب: اکثر دختران در سنین حساس بین ۴ تا ۱۰ سال “ختنه” می شوند. آن ها هیچ موقعیتی برای انتخاب درست نسبت به “ختنه” شدن خود ندارند و در هر شرایطی، چه خواسته و چه ناخواسته، باید تحت این ستم قرار گیرند. در مورد این گونه دختران، عدم توانایی در انتخاب راه زندگی، نقض حقوق فردی است (همان: ۳۴).

شریعت اسلام رهنمودهایی را برای اعمالی که مضر هستند ابلاغ کرده است:

• مضرات باید حذف و یا متوقف شوند: خداوند در قرآن می فرماید: “…با ایمان به خدا از آنچه که درست، ممنوع و اشتباه دستور داده شده است، اطاعت کنید…” (۳:۱۱۰) و در سنت رسول خدا (ص) آمده است که هر چیزی مضر باید از طریق هر وسیله ممکن حذف شود.

• این یک قانون طلایی در شریعت اسلام است که هیچ صدمه و آسیبی جبران نمی شود. ناقص سازی جنسی زنان عملی مضر است که باید از آن اجتناب کرد. خدا در قرآن می گوید: “خودتان را با دست خودتان به تباهی مکشانید….” (۲:۱۹۵)

• اگر چیزی هم فایده داشته باشد و هم مضر باشد، زمانی قابل تایید است که فایده آن بر مضراتش فزونی داشته باشد. به عنوان مثال، “ختنه” مردان در درجه اول یک امر مذهبی است و در درجه دوم مزایای آن قابل توجه است. این فواید مذهبی (بهداشت و تمیزی) و پزشکی (پیشگیری از سرطان آلت تناسلی مرد)، منجر می شود. اما برای زنان، “ختنه” به طور مستقیم با پاکیزگی دینی در تضاد است و ایجاد آسیب در زن می کند.

• یکی دیگر از اصول هدایت این است که صدمه یا شر حذف یا متوقف شود و باعث آسیب بیشتر نشود. در این زمینه طرفداران “ختنه زنان”، مسئولیت آسیب و شری را که به زنان وارد می شود بر عهده می گیرند، تا به وسیله “ختنه”، از امیال جنسی زنان بکاهند. در حالی که اثبات شده است که امیال از طریق مغز کنترل می شود پس باید بر آموزه های اخلاقی تاکید شود.

در موردی در قشم به یاد دارم که، ملای زن مکتب خانه که به دختران قرآن و آموزه های دینی می آموخت، دو دختر خردسال روستای را به دلیل اینکه “ختنه” نشده بودند از مکتب خانه بیرون کرد و دیگر هیچ گاه آن دو خواهر حاضر به بازگشت به مکتب و یادگرفتن قرآن نشدند.

آیه ۴۳ سوره نحل می­فرماید که: “…از اهل ذکر اگر نمی­دانید، پرسش کنید…” این آیه نشان می­دهد که شخص پزشک در مورد بدن انسان متخصص است، بنابراین باید به توصیه­های وی توجه کرد که اغلب آن­ها متذکر می­شوند که بخشی که از زنان بریده می­شود یک اندام کارآمد و کاربردی است. حتی برخی از پزشکان معتقدند که بریدن کلیتوریس زنان با بریدن پنیس مردان برابری می­کند. حال این پرسش مطرح می­شود که مردان بدون پنیس چگونه می­توانند کار آمد باشند؟