جواد ظریف و جایزه صلح نوبل

رضا تقی زاده
رضا تقی زاده

هواداران برجام هسته ای که از هر وسیله ممکن برای تبلیغ و تحمیل موافقت اتمی ۱۴ ژوئیه وین به اعضاء کنگره آمریکا استفاده کرده اند، ظاهرا با خبر نامزد کردن جان کری و جواد ظریف برای دریافت جایزه صلح نوبل تلاش میکنند این موافقتنامه را تلاشی موجه برای پرهیز از کشتار انسانها معرفی کنند؛ مسیری که معمر قذافی دیکتاتور نگون بخت لیبی در سال ۲۰۰۳ با تعطیل کامل برنامه اتمی کشور خود طی کرد، ولی هرگز طمع جایزه صلح نکرد!

جایزه صلح نوبل را صاحب صنعت و مخترع سوئدی، الفرد نوبل، در کنار چهار جایزه دیگر برای علوم شیمی، فیزیک، پزشکی وادبیات، با انگیزه بها دادن به صلح جهانی خلق کرد. آرمانها و یا نتایج تلاشهای برخی از برندگان جایزه صلح نوبل در موارد بسیاری در زمان دریافت شاید هنوز از نتیجه دور بوده اند، چنانکه اوباما در سال اول رییس جمهوری خود این جایزه را دریافت کرد و بحث انگیز شد.  

نامزد کردن فرد یا یک موسسه برای دریافت جایزه صلح نوبل مرحله ای نسبتا ساده است بطوریکه یک دانشگاهی شناخته شده، عضو یک مجمع جهانی، عضو فعال و یا بازنشسته کمیته نوبل در نروژ و یا هریک از برندگان پیشین جایزه میتوانند با ارسال یک نامه و یا ایمیل که در آن نام و مشخصات ساده نامزد مورد نظر نوشته شده، تا اول ماه آوریل هر سال فرد و یا موسسه ای را به معرفی کنند.

اسامی نامزدها تا ۵۰ سال انتشار نخواهد یافت و جزء اسرار کمیته باقی میماند. تنها تعداد نامزدها از سوی کمیته منتشر میشود که بر این اساس برای سال جاری ۲۷۶ نفر تاکنون نامزد شده اند-دومین رقم بالای نامزدها در تاریخ اهداء جایزه بعد از شمار نامزدهای سال گذشته که به ۲۷۸ رسید.

به این ترتیب خبر نامزدی جواد ظریف برای دریافت جایزه صلح نوبل یا توسط خود او یا تبلیغاتی چی های جمهوری اسلامی مطرح شده و یا از سوی گروه مذاکره کنندگان طرف متقابل که جان کری را نیز نامزد کرده اند انتشار یافته است.

این روال نامزدی جایزه صلح نوبل، ظاهرا با تقلید از الگوهای برنده شدن نمایندگان دو “دشمن بعد از آشتی”، طراحی شده. در سال ۱۹۷۳ هنری کیسینجر وزیر خارجه وقت آمریکا در دولت نیکسون، بعد از صلح ایالات متحده با ویتنام به اتفاق لی دک هو وزیر خارجه ویتنام شمالی برنده جایزه صلح نوبل اعلام شد و جنجال گسترده ای را در جهان برانگیخت. در نمونه دیگری انور سادات رییس جمهور پیشین مصر و مناخیم بگین نخست وزیر پیشین اسرائیل در سال ۱۹۷۸ به این جایزه رسیدند.

در نمونه سوم از این دست یاسر عرفات رییس سابق دولت خود گردان فلسطین در سال ۱۹۹۴ به اتفاق اسحاق رابین و شیمون پرز نخست وزیر و رییس جمهوری وقت اسرائیل جایزه صلح نوبل را دریافت کردند.

 

چگونه انتخاب میکنند؟   

کمیته صلح نوبل دارای پنج نماینده مستقل است که از سوی پارلمان آن کشور برگزیده شده اند. اعضاء کمیته بعد از بحث و بررسی از میان اسامی دریافت شده تا ابتدای ماه فوریه هر سال، لیست کوتاهی را در ماه مارس از بین ۵ تا ۲۰ نامزد انتخاب میکند.

در ماه اوت اعضاء کمیته نظر خود را با چند کارشناس در میان میگذارند و در ماه اکتبر برنده جایزه را انتخاب میکنند. در میان برنده شدگان مشهور جایزه صلح نوبل نام آنگ سان سوچی رهبر مخالفان دولت میانمار و نلسون ماندلا نیز قرار دارد.

 در میان ۲۲۷ برنده جایزه نام شیرین عبادی نیز دیده میشود که در سال ۲۰۰۳ این جایزه را دریافت داشت. تا سال گذشته در مجموع ۱۱ زن مسلمان به دریافت جایزه صلح نوبل نائل شده اند.

مبلغ جایزه اندکی کمتر از ۵/۱ میلیون دلار است. جمهوری اسلامی به بهانه عدم پرداخت مالیات جایزه صلح نوبل برای شیرین عبادی و خانواده او مشکلاتی را فراهم آورد.

 

ظریف و جایزه

با در نظر گرفتن مراحل زمانی نامزدی، نام جواد ظریف (و جان کری) برای دریافت جایزه میباید تا ماه فوریه به کمیته نوبل در نروژ رسیده باشد. در ماه فوریه هنوز توافق اتمی ۱۴ ماه ژوئیه به امضاء نرسیده بود و جمهوری اسلامی در آن تاریخ با انتشار خط قرمز های متعدد حتی تهدید به ترک مذاکرات اتمی میکرد.

در وضعیت کنونی نیز تکلیف نهایی توافق جامع (برجام) هنوز روشن نیست. چند روز پیش علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی با تاکید بر ضرورت مداخله مجلس در بحث توافق اتمی، مانع تازه ای در راه اجرای آن تراشید.

بعلاوه، شهرت جهانی جمهوری اسلامی به عنوان یک حاکمیت سیاسی متصل به تلاش آن برای دست یافتن به سلاحهای کشتار جمعی، حمایت از تروریسم بین الملل، ضایع کردن حقوق بشر در داخل کشور، از میان بردن آزادی های سیاسی، برگزاری انتخابات مهندسی شده و قرار دادن صافی های سیاسی برای پرهیز از انتخاب آزاد است. جمهوری اسلامی طی سه دهه گذشته رکورد دار جهانی اعدام شهروندان خود بوده و این شمار در دولت مدعی جایزه صلح نسبت ب سال پیش از آغز کار افزایش یافته است!

حضور جمهوری اسلامی در کشورهایی مانند سوریه، لبنان، عراق و یمن نیز با انگیزه های بشر دوستانه صورت نگرفته، سهل است، که این حضور بر اساس شواهد متعدد، مصداق روشن مداخله نظامی است. جمهوری اسلامی یک پای اصلی جنگ داخلی در کشور سوریه بشمار میرود که تاکنون بیش از ۲۰۰ هزار قربانی گرفته و پناه جویان آن اینک بزرگترین سیل مهاجرت در جهان را از زمان جنگ دوم جهانی تاکنون رقم زده اند.

با این اوصاف چگونه قابل توجیه خواهد بود که نماینده سیاسی چنین حاکمیتی را تنها به بهانه قبول تحت فشار و نه داوطلبانه محدود ساختن تلاش برای دست یافتن به سلاح اتمی، نامزد و برنده جایزه صلح نوبل معرفی کرد در حالی که برنده قبلی جایزه از ایران تنها به علت دفاع از حقوق از میان رفته مردم در برابر بیداد های همین رژیم به جایزه صلح دست یافته بود!

اگر نامزدی ظریف برای دریافت جایزه صلح نوبل قابل توجیه است معمر قذافی دیکتاتور سابق لیبی را که در سال ۲۰۰۳ بدون قید و شرط تمامی برنامه دست یافتن به بمب اتمی کشور خود را تسلیم کرد، میباید ده بار موجه تر از نماینده حکومت جمهوری اسلامی برای دریافت جایزه صلح دانست.