بحران ازدواج؛ عاملی برای سقوط احمدی نژاد

نویسنده

» مقاله مجله تایم درباره عوامل تأثیرگذار بر انتخابات ایران

آزاده معاونی 

 

فرهاد و مهناز، دو تن از دوستان من هستند که به معنای واقعی، یک زوج ایرانی هستند. هر دو مهندس اند، به کوهنوردی و سینما عشوق می ورزند و  شش سال است که با هم هستند. با این حال، فرهاد و مهناز با آنکه شغل آبرومند و در حد متوسطی دارند، از عهده مالی مخارج ازدواج برنمی آیند، زیرا اجاره یک آپارتمان یک اتاق خوابه از حد توانشان خارج است. با سایه انداختن چنین واقعیتی بر رابطه شان، آنها به فکر خارج شدن از ایران افتاده اند. این دو نفر، دولت را مسؤول بوجود آمدن چنین شرایطی می دانند.

مهناز می گوید: “ما تنبل نیستیم، و به دنبال چیز سطح بالائی هم نیستیم.”

اصطلاح “بحران ازدواج” این روزها در وبلاگ ها، روزنامه ها و مناظرات انتخاباتی به میان کشیده می شود و از نظر مقامات دولتی و مردم عادی، به عنوان یکی از جدی ترین معضلات کشور قلمداد می شود. بحران ازدواج به تعداد فزاینده جوانان در سن ازدواج اشاره می کند که از عهدۀ تأمین مخارج ازدواج بر نمی آیند و یا اینکه ترجیح می دهند خود را گرفتار نکنند.  بر اساس آمارهای رسمی کشور، اکنون بین 13 تا 15 میلیون ایرانی در سن ازدواج هستند. برای آنکه اوضاع به همین شکل نگاه داشته شود، ایران باید سالانه حدود 651 میلیون ازدواج را به ثبت برساند. تعداد واقعی ازدواج ها به نیمی از این رقم نزدیک است.  

چرا این موضوع اهمیت دارد؟ زیرا دولت ایران دیگر از عهدۀ پرت کردن حواس این جمعیت 35 درصدی بر نمی آید.  جوانان همین حالا هم از موضع افراطی در برابر دنیا و اقتصاد نابسامان کشور به تنگ آمده اند و خشم و غضب آنها، به سادگی در قالب سیاسی نمود پیدا می کند. همانطور که آنها خود را آماده رأی گیری در انتخابات روز جمعه می کنند، به نظر می رسد افرادی نظیر فرهاد و مهناز عمدتاً مبنای تصمیم گیری خود را برا این اساس گذاشته اند که چه کسی پاسخگوی مشکل آنها خواهد بود.

ایران در گذشته، نمونه ای از جامعه ای بود که در آن، ازدواج در سنین جوانی صورت می گرفت. در جامعه ای که اعمال جنسی قبل از ازدواج را مردود می شمارد، این موضوع به یک معضل اجتماعی تبدیل شده است. مادر من در دهه 1970 در سن 28 سالگی ازدواج کرد. ازدواج در چنین سنی، آن هم در آن دوران به نوعی قرار گرفتن در برابر سنت ها بود. اما اکنون زنان ایرانی در تعداد بی سابقه ای وارد دانشگاه می شوند،  60 درصد از تعداد کل دانشجویان حاضر در دانشگاه ها را تشکیل می دهند و به طور معمول پس از فارغ التحصیلی، وارد بازار کار می شوند.  این مسائل، توجه آنها را از حال و هوای خانه دور کرده و ازدواج را در اولویت پائین تری برای آنها قرار داده است. انتظارت زنان از ازدواج و همسران آینده شان نیز تغییر کرده است.

درحالیکه جوانان در پی سبک آزادتر زندگی و کنار زدن روابط سنتی نسل قبلی خود هستند، سن ازدواج پیوسته در حال افزایش است. این مسأله، دولت دینی ایران را که  در پی عفت و پاکدامنی است  و تمایل جوانان به سوی مسائل جنسی را تهدید مستقیمی علیه ارزش های بنیادین انقلاب می داند، با نگرانی روبرو کرده است. محمد جواد حاج علی، رئیس سازمان جوانان ایران، در اواخر سال گذشته گفت: “بمب جنسی که با آن روبرو هستیم، بسیار خطرناکتر از بمب ها و موشک های دشمن است.“ 

متأسفانه سوء مدیریت اقتصاد ایران از سوی دولت، در کنار نرخ بالای تورم، بیکاری و رشد بی سابقه بهای مسکن، سبب عمیق تر شدن بحران ازدواج و به تبع آن، سایر مشکلات جوانان ایرانی شده است.

درحالیکه ایرانی ها روز جمعه به پای صندوق های رأی خواهند رفت، احمدی نژاد با دورنمائی از همان معضلات اقتصادی روبروست که از یک سو سبب پیروزی اش در انتخاب سال 2005 شد، و از سوی دیگر عامل بالقوه کنار زدن وی از مقام فعلی اش محسوب می شود. سمیرا، خانم 27 ساله ای که در بخش تبلیغات کار می کند، به تازگی نامزد کرده و یکی از میلیون ها جوان ایرانی محسوب می شود که از پشت عینک نگرانی های خود برای ازدواج، به انتظار نتایج انتخاب نشسته اند.  او می گوید: “احمدی نژاد قول داد قیمت مسکن را پائین بیاورد، اما چنین اتفاقی هرگز نیفتاد.” او توضیح می دهد اگر قرار باشد همین درآمد را داشته باشد، او و نامزدش هرگز نخواهند توانست از عهده دست و پا کردن مکانی برای زندگی برآیند. این یکی از کلیدی ترین دلایل آنها برای رأی دادن به میرحسین موسوی است، نامزد اصلاح طلب پیشتازی که اقتصاد را در مرکز همایش انتخاباتی خود قرار داده است. آنها نیز مانند بسیاری از جوانان ایرانی، امیدوارند رئیس جمهور جدید ایران ازدواج را باردیگر به یک کار شدنی تبدیل کند.

منبع: مجله تایم- 9 ژوئن

www.time.com/time/world/article/0,8599,1903420,00.html