تحریم ها؛ جدالی پیچیده

نویسنده

» تحلیل ورلد نیوز از فشارهای بین المللی علیه ایران

دالاس دارلینگ

ایران اخیراً تحریم های تحت رهبری ایالات متحده علیه کشورش را “مایه تأسف”، “اقدامات بی هدف” و تلاش برای ارعاب و زورگویی علیه مردمش خوانده است. از نظر برخی ها، گویی همین دیروز بود که ایران نقش ژاندارم نظامی ایالات متحده را ایفا می کرد. زمانی که رئیس جمهور کارتر از “حقوق پایه بشر برای رهایی از فقر، گرسنگی، بیماری و سرکوب های سیاسی” سخن می گفت، نیروهای نظامی شاه که توسط سازمان سیا آموزش دیده بودند، مردم این کشور را در میدان ژاله به گلوله می بستند. پس از کشته و زخمی شدن صدها انسان بیگناه، شاه ایران از آمریکا به دلیل “حرکتش به سوی دموکراسی” تشکر می کرد.

هنگامی که مردم در 1979 حرکت شاه به سوی دموکراسی به سبک آمریکایی را متوقف کردند و یک جمهوری اسلامی برپا کردند، آمریکا از پذیرش چنین شکستی خودداری کرد؛ زیرا این به معنای از دست دادن یک مستعمره دیگر و ظهور نوع دیگری از دموکراسی بود. آمریکا نه تنها به شعله ور شدن جنگ 1980-1987 ایران و عراق و جنگ نفتکش های 1980-1985 کمک کرد، بلکه اکنون نیز به آموزش شورشیان مسلح و گروه های تروریستی داخل و خارج ایران ادامه می دهد. گرچه جنگ فرسایشی به معنای هنر اشغال شهرها و پایگاه ها از طریق محاصره کامل یا نسبی و تخریب روحیه نظام مند با ابزارهای روحی، اشاعه بیماری و غیره است، اما آیا تحریم های اقتصادی امروزی نیز در واقع نمونه ای در خدمت همان مقصود و همان نتایج نیست؟

صرفنظر از آنکه این تحریم ها تحت رهبری آمریکا علیه ایران، کوبا یا کره شمالی باشند و یا تحت رهبری اسرائیل علیه مردم غزه وضع شوند، می توان گفت اصولاً حربه تحریم نوع مدرن و متمدنانه  جنگ فرسایشی است. مخصوصاً اگر نتیجه آن را در نظر بگیریم: زانو زدن، استثمار و استیلا. کوبایی ها چندین سال مجبور به تحمل کمبود غذا، دارو، دانش فنی و محدودیت های مسافرتی شدند. به دلیل تحریم های اسرائیل علیه غزه نیز حیات هشتاد درصد از مردم به دریافت کمک ها وابسته شده است. این درحالی است که کودکان از سوء تغذیه رنج می برند و برخی از غذاها، نیازهای پایه نظیر دارو و برق و تجهیزات ساخت و ساز و قطعات مکانیکی در فهرست سیاه قرار دارند. این حال و روز ایران امروز هم هست.

از انجا که تأمین سوخت، قطعات صنعتی، برخی مواد غذایی و داروها و نیز مبادلات فرهنگی و آموزشی و شرکت های مالی و سرمایه گذاری برای توسعه اقتصادی کشور به طور مستقیم یا غیر مستقیم تحت تأثیر قرار گرفته اند، آیا این سخن یکی از نمایندگان مجلس ایران صحیح نیست که ایالات متحده علیه ایران اعلام جنگ کرده است؟ مطمئناً مهندسی تحریم ها نوعی از جنگ فرسایشی است درحالیکه قوه ابتکار عجین با تحریم های می تواند با شروع مذاکرات صریح و ایجاد تغییرات صلح آمیز درا ایران بارورتر شود.

در واقع آمریکا می تواند از تاریخ غنی و پربار ایران خصوصاً از هوش سرشاری که کوروش برای غلبه بر دیوار دفاعی بابلیان به خرج داد، درس بگیرد. کورش نیازی به جنگ فرسایشی نمی دید و ناگزیر به انتظار بود. روزی یک سرباز بابلی را دید که کلاهخودش بر زمین افتاده بود، پس از دیوار پائین آمد تا آن را بردارد. با نگاه به نحوه بازگشتن آن سرباز به پشت دیوار دفاعی، راه ورود به دژ آنها را آموخت. کوروش پس از فتح این جنگ، رفتاری محبت آمیز با بابلی ها داشت و اهالی بابل با شنیدن این اخبار و به دلیل فساد حاکمان خودشان به طور داوطلبانه تقاضای الحاق به ایران را کردند. وقتی کوروش وارد شهر می شد، شاخه های گل بر زیر پایش می ریختند و او وعده صلح به همگان داد، غارت را ممنوع کرد و تحمل ادیان را میسر کرد. او به کسانی که در زمان حکومت سابق متحمل زیان شده بودند، وعده جبران مالی داد.

رویکرد فعلی اعم از آنکه یک جنگ فرسایشی باستانی و یا تحریم های مدرن باشد، با یک نتیجه واحد همراه خواهد شد: تمایل غرورآمیز و زیاده خواهانه برای استیلا و برتری بر یک شهر، قوم و یا کل یک کشور. اما همانطور که کوروش نظاره  کرد، راه های بسیار بهتری برای استقرار صلح همراه عدالت و امنیت وجود دارد. پس از چندین دهه جنگ فرسایشی پیچیده علیه ایران، از جمله صرف میلیاردها هزینه و قربانی کردن جان هزارن انسان، باید دید آیا رهبران سیاسی و نظامی آمریکا هرگز  این درس ارزشمند را فرا خواهند گرفت یا خیر.

 

منبع: ورلد نیوز- 19 سپتامبر