نشست شورای همکاری خلیج فارس (که در بیانیه پایانی خود به ایران هشدار داده است که “یا جزایر سه گانه را به امارات متحده عربی باز پس دهد یا موضوع را به دادگاه بینالمللی می کشاند”) در حالی برگزار شد که رسانه های دولتی ایران، حضور رئیس جمهور در آن را به عنوان یک “پیروزی بزرگ” مورد ستایش قرار دادند. یکی از جنبه های حضور آقای احمدی نژاد در این نشست که مورد ستایش هواداران دولت قرار گرفته، آغاز سخنان وی در نشست با دعا برای تعجیل در ظهور امام زمان بوده است.
واضح است که هواداران دولت، تبلیغ برای امام دوازدهم را در میان رهبران سنی کشورهای عربی (که اعتقاد به مفهوم امام غایب شیعیان را توهین به مذهب خود و نوعی “ارتداد” می دانند) نشانه شجاعت رئیس جمهور در دفاع از ایدئولوژی رسمی نظام جمهوری اسلامی تلقی می کنند. این در شرایطی است که آقای احمدی نژاد در دوحه، با کمال افتخار در شورایی حضور یافته که نامش یعنی “شورای همکاری کشورهای خیلج عربی” نیز، همچون بیانیه پایانی آن، تمامیت ارضی ایران را نفی می کند. اما رئیس جمهور، در همان حال که به دقت مواظب بوده تا مفهوم امام دوازدهم را در میان اعراب سنی مذهب تبلیغ کند، نامیده شدن ”خلیج فارس” تحت عنوان جعلی “خلیج عربی” را آنچنان بی اهمیت تلقی کرده که لازم ندانسته در سخنرانی خود در جلسه ای که بالای آن نام “شورای همکاری کشورهای خلیج عربی” نقش بسته، حتی کلامی به نام صحیح و ثبت شده این خلیج در سازمان ملل متحد اشاره کند… همان طور که هیات دولتی جمهوری اسلامی، از کنار مضمون ضد ایرانی بیانیه پایانی نشست نیز، با تسامح محیرالعقولی عبور کرده است.
این رفتار بی تفاوت، مثالی واضح از نوع نگاه جریانی است که در قالب دولت آقای احمدی نژاد، بر کشور ایران تسلط یافته است. نگاهی که بیش از آن که دغدغه منافع ملی را داشته باشد، نگران این است که به عنوان مدافع سرسخت ایدئولوژی حامیانش شناخته شود.
برای درک تاثیر اتخاذ چنین مواضعی بر حامیان دولت، مفید خواهد بود اگر مروری بر تمجیدهای نومحافظه کاران ایرانی از “تبلیغ امام زمان توسط رئیس جمهور” داشته باشیم. یک نمونه آموزنده در همین ارتباط، رفتار خبرگزاری محافظه کار فارس است که برای موفق نشان دادن اقای احمدی نژاد، مواضع ضد ایرانی مندرج در بیانیه پایانی نشست شورای همکاری خلیج فارس را سانسور کرده (به همین سادگی!) و در عوض، به تفصیل از دعای رییس جمهور برای تعجیل فرج امام زمان خبر داده و شادمان است از آن که “پیش از این نیز رئیسجمهوری در نشست اخیر مجمع عمومی سازمان ملل متحد، سخنانی را درباره منجی موعود مطرح کرده بود که توجه حضار را برانگیخت.”
احمدینژاد بتازگی نیز در جمع مردم بیرجند تصریح کرده بود، پس از این سخنان وی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، بسیاری از مخاطبان به وی مراجعه کرده و درباره موعود مورد نظر شیعیان از وی سؤالاتی پرسیده بودند و “این توجهات و سؤالات طی سه سخنرانی وی در سه سال اخیر، هر سال نسبت به سال گذشته، افزایش یافته است”. وی از ابتدای روی کار آمدن خود، تشخیص داده که در “کارنامه” اش نزد بنیادگرایان، تنها همین چیزهاست که اهمیت دارد، و تشخیصش هم از ابتدا درست بوده است. درواقع، پس از همان نخستین سخنرانی احمدی نژاد در مجمع عمومی سازمان ملل بود که بنیادگرایان همسو با وی، بردن نام امام زمان در سازمان ملل را اثبات کننده ”موفقیت های وی در عرصه خارجی” دانستند (نشریه “پرتو سخن”، مبلغ رسمی دیدگاه های مصباح یزدی، 18 آبان 84)، یا اساسا نطق رییس دولت در نیویورک را از ”نشانههای پیش از ظهور امام زمان” معرفی کردند (جلسه هماهنگی انصار حزبالله، به نقل از رویداد، 3 مهر 84)… و تعجبی ندارد که رییس جمهور محبوب این بنیادگرایان، اکنون چنان سرمست از تمجیدهای آنان شده نه تنها که فکر وذکرش در جلسه شورای همکاری “خلیج عربی”، بیان مواضع خوشایند حامیان دولت در مورد آخرالزمان است، که تاکید می کند کسانی که مواضعش در مورد امام غایب را درک نمی کنند، “به اندازه بزغاله هم از دنیا فهم و شعور ندارند.“ (فارس، 20 آبان 86)
در همین راستاست که احتمالا، تمام کسانی که از بی تفاوتی “رییس دولت جمهوری اسلامی ایران” به ”عربی” نامیده شدن خلیج فارس و تاکید بر لزوم “پایان اشغال!” جزایر سه گانه ایرانی در نشست دوحه خشمگین باشند، چهارپایانی توصیف خواهند شد که نمی فهمند مسائلی “جزئی” (از قبیل تمامیت ارضی) در مقابل مسائل مهم تری چون ترویج عقاید شیعه در میان رهبران سنی منطقه چقدر کم اهمیت هستند.
برای آن که میزان “جزئی” بودن موضوعاتی چون مالکیت جزایر سه گانه را در نزد رسانه های وابسته به دولت دریابیم، کافی است که به نسخه های روز سه شنبه رسانه های حامی دولت (از روزنامه های کیهان، ایران، رسالت، … گرفته تا سایت های اینترنتی رنگارنگ) رجوع کنیم، تا ببینیم که چگونه به طور هماهنگ، خونسردانه بیانیه ضدایرانی دولت های شورای همکاری خلیج فارس را سانسور کرده اند تا مبادا خوانندگانشان، حتی باخبر شوند که آقای احمدی نژاد، حضور در چه نشستی را “پیروزی” بزرگ خود معرفی می کند.
ای کاش هر آن کس که ده دقیقه وقت جستجوی اینترنتی دارد، سایت رسانه های دولتی را همین الآن جستجو کند، تا با چشمان خود ببیند که به لطف دولت آقای احمدی نژاد، سرنوشت مردم ایران به دست چه جریانات ”وطن دوستی” افتاده است…