محمدعلی دادخواه در مصاحبه با “روز” اعلام کرد که وزارت اطلاعات، او را برای اعترافات دروغین علیه خود و کانون مدافعان حقوق بشرتحت فشار قرار داده است.
او گفت که تاکنون دوبار به صورت تلفنی و دوبار به صورت حضوری از او خواسته اند علیه خود و کانون مدافعان حقوق بشر اعتراف تلویزیونی کرده و بگوید که هدف او و کانون مدافعان حقوق بشر ضد منافع ملی کشور بوده و در راستای این هدف از بیگانگان پول گرفته اند.
این حقوقدان که برای ساعت 2 ظهر یکشنبه نیز احضار شده، توضیح داد که امروز ساعت 2 آخرین مهلتی است که به او داده اند “گفته اند یا جلوی دوربین اینها که میخواهیم را بگو یا حکمت را اجرا میکنیم. من هم گفتم که می روم زندان. سن من کم نیست و ممکن است در زندان بمیرم اما بهتر از این است که دروغ بگویم”.
محمدعلی دادخواه، حقوقدان، وکیل دادگستری و عضو کانون مدافعان حقوق بشر است. او وکیل بسیاری از زندانیان و فعالان سیاسی، مطبوعاتی و دانشجویی بوده و خود با قرار وثیقه آزاد است.
آقای دادخواه از سوی شعبه 15 دادگاه انقلاب به 9 سال حبس تعزیری، 10 سال محرومیت از وکالت، ده سال محرومیت از تدریس، جزای نقدی و شلاق محکوم شده است.
این حقوقدان 12 اردیبهشت به “روز” گفته بود که وقتی برای دفاع از ارژنگ داوودی، موکلش به دادگاه انقلاب مراجعه کرده، به او اجازه دفاع داده نشده. سپس به او ابلاغ کرده اند که برای اجرای حکم باید خود را به زندان معرفی کند.
آقای دادخواه اما به زندان برده نشد و در این مدت از سوی وزارت اطلاعات برای اعتراف مقابل دوربین تحت فشار قرار گرفت. او توضیح میدهد: از سوی وزارت اطلاعات دوبار مرا به یکی از ادارات دعوت کردند و یکسری مطالبی را که حقیقت ندارد گفتند جلوی دوربین بگویم من نپذیرفتم دوبار هم تلفنی همین مساله را خواسته اند و امروز ساعت 2 هم آخرین مهلت هست که گفته اند در همین زمینه مذاکره میکنیم و اگر نپذیری حکمت را اجرا میکنیم و باید بروی زندان. من هم گفته ام که پشت هیچ دوربینی قرار نمیگیرم که به دروغ بگویم با سفارت خانه های خارجی ارتباط داشته ام. چون نداشته ام. در ثانی من از یک خانواده متعینی هستم و اصلا احتیاجی به پول خارجی نداشتم. میخواهند بگویم که کانون مدافعان حقوق بشر انگیزه های خارجی داشته در حالیکه این دروغ است و چنین چیزی نیست. حتی اگر من تحت فشارهای خاصی اعلام کنم باز هم دروغ است. میخواستند اعلام کنم که برخی اعضای کانون وابسته خارجی هستند و ما نهایتا منافع ضد ملی داشتیم. ما معتقد به حقوق بشر بودیم هنوز هم هستیم. پایان نامه من درباره حقوق بشر در ایران باستان است که با برترین نمره طی کردم همه تحقیقاتم هم درباره حقوق بشر بوده و همه اینها علاقه ام به سرزمین ام را نشان میدهد. کتاب های من هزاران نسخه چاپ شده برخی بیش از 40 هزار نسخه و همین علاقه مردم را به تحقیقاتم درباره این سرزمین نشان میدهد.
او می افزاید: من در فرهنگ خودم خوانده ام که “خون خود را گر بریزی بر زمین، به که آب روی ریزی در کنار”. من سعدی را استاد اخلاقی خودم میدانم که میگوید “گر راست بگویی و در بند بمانی به زانکه دروغت دهد از بند رهایی”. من البته سن ام هم کم نیست و شاید بروم در زندان و بمیرم اما این بهتر از این است که دروغ بگویم.
آقای دادخواه با اشاره به اینکه امروز هم همین پاسخ را به درخواست ماموران امنیتی خواهد داد می گوید توضیح میدهد: همین مساله نشان میدهد که همه آنچه درباره اسلحه و مواد مخدر و اقدام علیه امنیت ملی و… گفتند دروغ بوده و میخواستند به همین برسند که من چنین حرف هایی را به دروغ جلوی دروبین بگویم. من محکوم شده ام و با آغوش باز میروم محکومیت ام را سپری کنم چون هرچند این رای را دادگرانه نمیدانم اما نگرشم قانونمدارانه است و زندان میروم و از سرزمین ام هم خارج نمی شوم.
این عضو کانون مدافعان حقوق بشر تاکید میکند: من گفته ام که هیچ تعلق مالی و مادی نداشتم که از بیگانگان پولی بگیرم من میراث پدران خودم را که یک میلیارد تومان بود به کانون وکلای دادگستری هدیه کردم. دولت انگلیس سه سال پیش که من میخواستم بروم و یک دوره حقوق بشری ببینم به من ویزا نداد خب اگر من وابسته ام چرا به من ویزا نداده اند. تحقیق این خیلی ساده است.
آقای دادخواه سپس ابراز امیدواری میکند که مسولان سنجیده و منطقی برخورد کنند “اگر فکر میکنند حکم، حق من است میروم اجرا کنند اگر هم میدانند که دادگرانه نیست خب اجرا نکنند. بزرگترین دغدغه فکری من عشق به ایران بوده و است و هر چه پیش آید استقبال میکنم و امیدوارم هرگز دروغ بگویم و این موارد خلاف را نپذیرم حتی اگر به ضرر خودم باشد”.
او که رئیس میراث فرهنگی کانون مدافعان حقوق بشر است می گوید: پرونده هایی که من داشتم شاید در طول تاریخ دادگستری ایران بی نظیر بوده. من هزاران موکل داشتم در خصوص آرامگاه کورش، عدم عبور مترو که آسیب های جدی به بنیان های فرهنگی اصفهان می زند، خانه مشروطیت که خوشبختانه شهردار پذیرفت و تخریب نشد و پرونده های بسیار دیگر. در این زمینه گفتگوهای بسیار یداشته ام و به عنوان یک حقوقدان حق دارم نسبت به این موارد اظهار نظر بکنم. اگر من پول نگرفتم از دانشجویان، روزنامه نگاران و دیگر فعالان حقوق بشر، به دلیل علاقه ام به این کشور است.
او می افزاید: من به ایران علاقه مندم برای این سرزمین کار کرده ام و کار میکنم و به هیچ عنوان نمی پذیرم که علیه این سرزمین کار کرده ام. علاقه مندم در زندان این سرزمین باشم اما خارج نشوم و اینکه من در جهت خلاف منافع سرزمین ام اقدام کرده باشم یک دروغ بزرگ است و نمی پذیرم. این حرفها دور از شان شرافت و شخصیت من است و دور از هویت انسانی. و امیدوارم شرافت و پایداری ام اینطور باشد که زیر بار دروغ ها نروم.
این حقوقدان می افزاید: تماس گرفتند که امروز ساعت 2 بروم گفتم که با ساکم می روم. ساکم را می آورم که بروم زندان.
این وکیل دادگستری سپس با اشاره به فشارهایی که بر خانواده اش وارد می شد می گوید: همان زمان که مرا بازداشت کردند و آن مسائل مربوط به اسلحه و مواد مخدر و… مطرح کردند دخترم ناچار شد از ایران بگریزد. او را تحت تعقیب قرار داده بودند که بر من فشار بیاورند و او ناچار شد از ایران برود.
محمد علی دادخواه 17 تیرماه 88 در دفتر کارش در تهران بازداشت و در روزنامه های حکومتی متهم به نگهداری مواد مخدر و اسلحه در دفتر وکالتش شده بود. او پیشتر به روز گفته بود: آقایان دیگر هیچ حرفی از اسلحه هم نزدند و خود مسکوت گذاشتند چون اصلا واقعیت نداشت.
آقای دادخواه گفته بود که از حکم صادره خوشحال است از این جهت که به او حکم اعدام نداده اند و: می گفتند اگر قانون را برداری هر چیزی امکان دارد الان می بینیم این حرف کاملا درست است و آقایان اصلا به قانون توجهی نمی کنند. کانون مدافعان حقوق بشر کاملا قانونی بود یکباره غیر قانونی اش می بینند. گویا تفکر آقایان تغییر کرده. نماینده دادستان در دادگاه به من گفت که کارهای شما ملی است. من هم گفتم من افتخار می کنم که کارهایم ملی باشد، من رئیس قسمت میراث فرهنگی کانون مدافعان حقوق بشر هستم. بعد نماینده دادستان گفت ملی گرایی بدتر از ارتداد است و… من تحصیل کرده حقوق هستم و تا بالاترین مدارج علمی را طی کرده ام، به سرزمین ام علاقه مندم و هیچ کاری خلاف منافع و مصالح سرزمین ام نکرده ام. همیشه از کسانی انتقاد کرده ام که برخلاف مصالح و منافع سرزمین ما گام برداشته اند. این حکم را خلاف مصالح سرزمینم می دانم و نمی پذیرم.