گپ

نویسنده
یوسف محمدی

گفت و گو با رضا ثروتی، کارگردان موفق مکبث

مگر می شود شکسپیر را به فراموشی سپرد

 

“مکبث”، یکی از آثار جاودانه شکسپیر دربخش مسابقه بین الملل جشنواره تئاترفجر به صحنه رفته است. نمایشی موفق وخلاقانه از رضا ثروتی که در اختتامیه تئاترفجر علیرغم توصیه های وزیر دولت کودتا مبنی بر پایان عصر شکسپیر وآغاز نگاه ملی به تئاتر،مورد تشویق هیات داوران ایرانی وخارجی قرار گرفت. گفتگویی داریم با کارگردان نمایش…

 

اجرای متون شکسپیر درقالب نمایش های تجربی می تواند به عنوان الگوهای مناسبی در جهت رشد و شناخت توانمندی های یک گروه جوان وحتی پیرشفته باشد. می خواستم برای آغاز گفت و گو، نظر شما را هم در این باره جویا شوم.

بله. با شما موافقم. البته، اجرای نمایش های شکسپیر هم مزیت هایی دارد و هم محدودیت. دنیای ذهنی شکسپیر آن چنان گسترده وهمه جا یاب است که هرانسان وهرمخاطبی رابا تاویل های شخصی خود نسبت به آثارش همراه می کند. من هم دراین امر مستثنی نیستم. شکسپیر این امکان را به هرکارگردانی می دهد تا برای رسیدن به صحنه ها با تخیل خود به شکل های متفاوتی درحوزه اجرا دست یابد. تا آنجا که ما برای هرصحنه چندین موقعیت وایده جداگانه داشتیم وازمیان آنها سعی کردیم بهترین ها را انتخاب وبه بدنه اجرا تزریق کنیم.

 

درشکل اجرا تا چه اندازه سعی کردید تا متن را مطابق فرهنگ و ذائقه ی ایرانی درآورید؟

 تغییرات بنیادی در معنا ومفهوم ،هدف من نبود اما با برخی کد گذاری ها قصد داشتیم مخاطب را به اجرا نزدیک کنیم وبه همین دلیل از بعضی تمهیدات استفاده کردیم. ایده اولیه ای که ازمتن مکبث گرفیتم ،صحنه های مقطع وکوتاه آغازین نمایشنامه است. این صحنه ها از آنجایی که بیشتر تمرکز به درونیات وکنش های دوشخصیت اصلی نمایش یعنی مکبث وهمسرش دارد ،همچون برش های کوتاه ازآغاز وسوسه پادشاهی درون ذهنیت آن دو تا انجام قتل پادشاه (دانکن)ورسیدن به قدرت را دربرمی گیرد. این برش های کوتاه وفشرده نوع نگاه ما رابه سمت تکنیک های نزدیک به مدیوم مدیوم سینما برد.

 

یعنی درنمایش از قاب سنتی نمایش های کلاسیک فاصله گرفیتدوبه شکل صحنه نمایش های ایتالیایی نزدیک شده اید.

بله. تقریبا همین گونه است. اما به شکل سنتی قاب های کلاسیک ایتالیایی کار نکردیم که سرآخر ایده هایی مانند شکست وتغییر زاویه دید،فلش بک،فست موشن،اسلوموشن،زوم وزوم بک وصحنه هایی که از نماهای لانگ شات با ایجاد پرسپکتیو وعمق صحنه ها سود می برد ،را مدنظر قرار دادیم.

 

با توجه به این فاصله گذاری از قالب نمایش های کلاسیک ،درزبان ولحن مکبث نیز تغیر به وجودآمده است؟

درحوزه زبان نیز با رویکرد شاعرانه وخاص شکسپیر از ضرباهنگ های کلامی وتک گویی هایی که کاربریشان بیرون ریزی درونیات شخصیت هاست،روبرو بودیم.

 

مثلا؟

دور بودن جنس زبان ازکلام روزمره ونداشتن قراردادهای تک گویی وکناره گویی به شیوه رایج نمایشنامه نویسی وادبیات دراماتیک. ما کوشیدیم با اتودها وطراحی هایی که درنحوه بیان بازیگران صورت می گرفت ،به نوعی از بیان دست یابیم که از اغراق های مرسوم بیان که به شیوه پرطمطراق ودهان پرکن درقبال متون کلاسیک صورت می گرفت ویا متاسفانه صورت می گیرد دوری کنیم.

 

بنابراین سعی داشتید تا از طریق اتود و تمرینات بیشتر به زبانی همه گیر دست یابید.

قطعا. سعی ما این بوده که لحن وزبان متفاوتی را نسبت به آثار کلاسیک شکسپیری داشته باشیم. من هرموقع خودم شاهد اجراهای شکسپیربودم،وقتی به خودم آمدم دیدم تنها چند مورد کوچک از دیالوگ های اثر را شنیده ام. زیرا هم زبان شاعرانه است و هم بازیگران برای ادای آن مشکل دارند واغلب به شکل نادرست واغراق شده بیان می کنند.

درطراحی صحنه ولباس هم تغییرات نسبت به متن بسیار زیاد است. استفاده از حداقل وسایل صحنه وکاربرد منطقی از هریک از دو عنصر لباس وصحنه خلاقانه و به جاست. آیا طراحی های این چنینی در طول تمرینات به وجودآمد؟

بخشی از آن مربوط به تحلیل های کلی ام از متن بود وبخشی دیگر داده های بازیگران به شکل اتود و اجرا. با نگاه کمینه گرا از حداقل آکسسوار ولباس استفاده کردیم وآن را تا حوزه بازیگری نیز ادامه دادیم. به این ترتیب بازیگران را دراکثر نقاط اجرا درآوانسن قرار دادیم تا هم خرده حرکات(میکروژست)آنها به خوبی دیده شود وهم از اغراق های مرسوم کلیشه ای درحوزه ژست دراجراهای کلاسیک فاصله بگیریم.

 

کارکرد موسیقی درنمایش “مکبث” از دست رفته است. این طور نیست؟

بله. موسیقی نیز جزو مهمی از زبان شده است. تا آنجا که گاهی به جای کلام بازیگران از اصواتی استفاده می شود که حس غریبی را درصحنه ایجاد می کند. گاه موسیقی که بیشتر به شکل افکتیو است درتجسم بخشی وعینیت دادن به اشیاء وماده هایی که درروی صحنه قرار ندارند کمک می کند. آشنایی زدایی که درقسمت های مختلف اجرا سعی کرده بودیم به آن برسیم درموسیقی نیز کاملا مشهود است. زیرا حتی سازهای شرقی وایرانی درتولید اصوات ،صداهای معمول خود را از دست داده ،فضاسازی جدیدی را ترسیم می کنند.

 

چه مدتی برای تولید “مکبث” با این شگرد ونگاه اجرایی تمرین کردید؟

نزدیک به دوسال با این متن به شکل تئوری وعملی تمرین کردیم. ابتدا درجشنواره تئاتر دانشگاهیان شرکت کردیم وبه عنوان نمایش برگزیده انتخاب وسپس درجشنواره فجر امسال شرکت کردیم.

 

با توجه به گفته های وزیر ارشاد در مراسم اختتامیه جشنواره فجر درباره تغییر نگاه نوسیندگان وکارگردانان ایرانی درباره اجراها وتعویض اجراهای شکسپیر ومولیر با آثار سنتی نمایش های ایرانی ،همچنان درنظر دارید به این روش خود درباره به صحنه بردن شکسپیر ادامه دهید؟

به هرحال شکسپیر ومولیر وامثال این بزرگان جزو بدنه اصلی دنیای درامی هستند که از آن ایران وایران نیست. هنری که به تقلید غربی ها درایران رواج یافته ودراغلب مواقع هم به اشکل ناقص به صحنه می روند نیازبه بازنگری ومطاالعات گسترده تر دارد تا توقف و توقیف. برای رشد تئاتر درایران باید بر شکسپیر تمرکز کرد والگوهای دراماتیک را براساس تجربه های نویسندگان غربی در قالب ساختار وساختمان بندی چیدمان کرد. آن گفته آقای وزیر در مراسم اختتامیه  بازتاب هایی درهمان جلسه داشت وفکر می کنم که برداشت های لازم از حرف های او صورت نگرفت.