طوفان تغییرات در راه است

نویسنده
حسین محمدی

» محمد ملکی در گفت و گو با روز:

drmohammadmaleki666.jpg



با دکتر محمد ملکی، اولین رئیس دانشگاه تهران بعد از انقلاب و از فعالان ملی ـ مذهبی در مورد انتخابات مجلس ‏هشتم، سومین قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل و تاثیر آن بر روند حوادث در ایران سخن گفته ایم. دکتر ملکی ‏با تاکید بر اینکه طوفان تغییرات در راه است، می گوید: “هیچ نظامی با کتک زدن زنان و دستگیری دانشجویان و ‏اعدام و شکنجه کردن، نمی تواند پا برجا باشد.“‏

 

 

‎ ‎آقای ملکی، فکر می کنید صدور قطعنامه سوم بر انتخابات ایران تا چه حد موثر است؟‎ ‎

ببینید ما در ایران اصولا یک تبلیغات یک سویه داریم. یعنی رادیو و تلویزیون کاملا در اختیار حکومت است. ‏رسانه ها در اختیار حکومت است و آنها هر طور که بخواهند مسایل و اتفاقات جهانی را تفسیر می کنند. مثال بارز ‏آن همین قطعنامه است که در مورد آن خواندید و شنیدید؛ قبل از اینکه البرادعی نظرش را درباره انرژی اتمی ‏ایران اعلام کند همه در بوق و کرنا کردند که البرادعی گزارش ما را تایید کرده است. تبلیغات وسیعی شد و در ‏خیابان ها جشن گرفتند و شیرینی دادند و… اما ما دیدیم که گزارش البرادعی، آن چیزی نبود که آنها گفتند و بعد هم ‏در زمان قطعنامه سوم این تبلیغات شروع شد که روسیه و چین زیربار نمی روند. بعد گفتند پیشنهاد حذف قطعنامه ‏سوم به طور کامل ارائه شده است و ما پیروز شده ایم و این گونه تبلیغات. ولی دیدیم که قطعنامه سوم با 14 رای ‏موافق و یک رای ممتنع تصویب شد، ولی هنوز هم این مساله را قبول نمی کنند.‏

 

 

‎ ‎خب، این تبلیغات موثر نیست؟‎ ‎

ببینید، بسیاری از مردم ما امکان دسترسی به رسانه های جهانی را ندارند تا وقایع ایران را آن گونه که واقعا ‏هست ببینند. دستگاه تبلیغاتی سعی می کند مسایل را وارونه جلوه دهد و یا چیزی به نفع خودش از آن بیرون ‏بیاورد. مثلا اینکه کشورهای اروپایی و آمریکایی و امپریالیسم و… چنین قطعنامه ای صادر کرده اند وبنابراین ما ‏باید در دهان استکبار جهانی بزنیم و دفاع از اسلام بکنیم و از این قبیل، به همین دلیل همه باید در انتخابات شرکت ‏کنند. من فکر می کنم در دو سه روز آینده مقامات بالا و اقای خامنه ای در جلسه ای مردم را دعوت کنند و به ‏بهانه ای این مساله را مطرح کنند که این وظیفه ی شرعی است و این مسایل. بنابراین من نمی توانم بگویم این ‏جریان می تواند اثر مهمی در شرکت یا عدم شرکت مردم در انتخابات داشته باشد. بستگی به این دارد که روزنامه ‏هایی که همه زیر سلطه حاکمیت هستند روی این مساله چقدر کار کنند.‏

 

 

‎ ‎به هر حال این مسایل اثر خودش را نمی گذارد؟‎ ‎

در سال های گذشته در انتخابات در صد شرکت کننده در شهر ها بسیار محدود و زیر سی، چهل درصد بوده است. ‏بیشتر شرکت در روستاها و شهرهای کوچک بوده که دولت معمولا با همه ی امکاناتی که در اختیار دارد مردم را ‏پای صندوق ها می کشاند. در این انتخابات هم این مسایل اعمال خواهد شد. تقلبات انجام خواهد شد. همان طور که ‏در انتخابات ریاست جمهوری گذشته دیدید افرادی مثل آقای هاشمی رفسنجانی گفتند که من به خدا پناه می برم. ‏اقای کروبی گفت که من خواب اصحاب کهف دیده ام که همه چیز این طور عوض شده است و آقای خاتمی هم که ‏انتخابات دردولت خودشان انجام شد گفت بداخلاقی های انتخاباتی زیادی انجام شده است. این ها یعنی چی؟ یعنی ‏اینکه تقلب های زیادی انجام شده است. این مسایل در مملکت ما اصولا رایج است. با این وجود من نمی توانم ‏بگویم این قطعنامه می تواند تاثیر زیادی روی تعداد شرکت کننده ها یا شرکت و عدم شرکت مردم در انتخابات ‏داشته باشد.‏

 

 

‎ ‎این طور که من از حرف های شما برداشت کردم، یک نوع ناامیدی در شما نسبت به آینده وجود دارد.‏‎ ‎‎ ‎

من اصولا هیچ وقت در هیچ مساله ای ناامید نیستم. من دارم واقعیت ها را می بینم و می گویم. شما خواهید دید در ‏این مجلس آینده چه تعداد از افراد بنیادگراها و اصولگراها وارد مجلس می شوند و افرادی از باند کروبی و چند ‏نفر از اصلاح طلب ها. اصلا به هیچ وجه بحث بحث ناامیدی نیست؛ واقعیت ها اینطور است.‏

 

 

‎ ‎البته واقعیت های تلخ.‏‎ ‎

‏ ما در شرایطی هستیم که حتما باید تغییرات زیربنایی صورت بگیرد. نهضت آزادی اعلام می کند که شورای ‏نگهبان باید اعضایش استعفا بدهند و انتخابات باید زیر نظر سازمان های بین المللی صورت بگیرد و اعتراضاتی ‏که اصلاح طلب ها و حتی اقای کروبی کرده اند. حتی امروز دیدم روزنامه اقای کروبی ـ اعتماد ملی- تیتر زده ‏بود که کروبی “نگرانم.” شما نگران چی هستید؟ اقای کروبی که از اول انقلاب همیشه جز قدرت های اول مملکت ‏بوده، نگران چه هستند؟ در همین روزنامه از قول آقای کروبی نوشتند: “عملکرد هیات های اجرایی و برخی ‏نهادها جای نگرانی است.” ‏

 

 

‎ ‎فکر می کنید چه نگرانی هایی دارند؟‏‎ ‎

مسایلی که امروزه مطرح شده و حرف هایی که اقای جعفری زد و موضعی که بسیج در مورد انتخابات گرفته ‏است، و اینکه در غالب حوزه ها بسیج حضور دارد، این ها همه نشان دهنده مسایلی است که در مملکت وجود ‏دارد و باعث نگرانی کسی مانند آقای کروبی می شود. من که این مسایل را مطرح می کنم، به همین دلیل می گویم ‏تغییرات باید زیربنایی و بنیادی باشد. چون اعتقادم این است که تا زمانی که این قانون اساسی و نظام ولایت فقیه ‏وجود دارد ـ یعنی اینکه همه قدرت ها در دست یک نفر باشد ـ اصولاانتخابات آزاد معنا و مفهومی ندارد.‏

 

 

‎ ‎پس در مقابل انتخابات چه باید کرد؟‎ ‎

من قبلا هم گفتم که در ایران انتخابات توهین و تحقیر مردم است. عده ای به مردم می گویند که شما نمی فهمید و ‏شعور ندارید که چه کسی را انتخاب کنید. ما که در شورای نگهبان هستیم باید تشخیص بدهیم که شما به چه کسانی ‏رای بدهید. آیا این واقعا توهین به مردم نیست؟ وقتی چنین کاری میکنید این واقعا توهین به مردم است. ‏

 

 

‎ ‎خب آقای ملکی، برای تغییرات چه باید کرد؟‎ ‎

اگر قرار باشد که در مملکت ماتحولی اتفاق بیفتد ـ که خواهد افتاد و من دراین زمینه بسیار امیدوارم ـ باید بدانیم که ‏نظامی با چنین روش هایی نمی تواند پابرجا باشد. هیچ نظامی با کتک زدن زنان و دستگیری دانشجویان و اعدام و ‏شکنجه کردن، نمی تواند پا برجا باشد. اگر این نوع کارها موثر بود، استالین و هیتلر، موسولینی، فرعون و نمرود ‏و… تا الان باقی می ماندند.، اگر آن ها توانستند این ها هم میتوانند. روزی خواه ناخواه این ها هم باید پاسخگو ‏باشند.‏

 

 

‎ ‎این تغییرات چه زمانی و چگونه اتفاق می افتد؟‏‎ ‎

مردم باید بر سرنوشت خویش مسلط باشند. اینکه می گویم باید، به حرف های خود اقایان استناد می کنم. مگر خود ‏آقای خمینی در پاریس و بعدش هم در بهشت زهرا نگفت که مردم باید بر سرنوشت خود مسلط باشند و نسل های ‏گذشته حق ندارند برای نسل های بعدی تعیین تکلیف کنند؟ الان هم 30 سال از انقلاب گذشته و نسل دیگری در ‏جامعه ما وجود دارد. یک آدم 15 ساله نمی توانست 30 سال پیش رای دهد، یعنی همه افرادی که زیر 45 سال ‏دارند به این نظام رای نداده اند. این ها حق دارند. دختر من حق دارد از من بپرسد که چرا 30 سال پیش چنین ‏کاری کردید؟ با چه حقی چنین نظامی سر کار آوردید که حق ما را پایمال می کند. ما پیشنهاد خلافی نمی دهیم. ما ‏می گوییم همان کاری را که 30 سال پیش کردید، اکنون هم انجام دهید.‏

 

 

‎ ‎فکر می کنید این کار با شرایط حاضر شدنی است؟‏‎ ‎

البته این کار شرایطی دارد. دوستان به ما ایراد میگیرند که اگر انتخابات شود، باز هم تقلب می شود. این کار در ‏شرایط خاص خودش باید انجام بگیرد. چندی پیش عده ای از دوستان بیانیه ای دادند در مورد انتخابات آزاد. در آن ‏جا ‏ ‏20 عنوان در مورد انتخابات آزاد بر شمردند که هیچ کدام از آن ها در انتخابات فعلی وجود ندارد. ‏آخرین شرط در این نامه لزوم حذف اعمال هرگونه نظارت استصوابی تحت هر عنوان از سوی نهادهای حکومتی ‏است که انتخابات آزاد و سالم و عادلانه را مخدوش می سازد. وقتی ما صحبت از رفراندوم می کنیم، منظورمان ‏انتخابات آزاد است. نه این انتخاباتی که در شرایط فعلی انجام می گیرد.‏

 

 

‎ ‎و اگر مردم خلاف نظر شما رای دادند؟‏‎ ‎

اگر انتخاباتی با این شرایط و با نظارت سازمان ملل انجام شود، رای مردم قاطع است. یعنی اگر مردم رای دهند ‏که این نظام بماند ما هم این نظام را تحمل می کنیم چون رای مردم قاطع است. اگر وضع دیگر و نظام جدیدی هم ‏انتخاب کردند همه باید تسلیم رای مردم شوند. مگر آقای خمینی نمی گفت که میزان رای ملت است؟ آقای خمینی به ‏این حرف ها اعتقاد داشت یا می خواست مردم را گول بزند؟ کسانی که می گویند ما پیرو آقای خمینی هستیم و راه ‏امام را دنبال می کنیم، چرا این حرف هارا قبول نمی کنند؟ یک نکته دیگر هم این است که بعضی می گویند ما در ‏قانون اساسی رفراندوم داریم. آن چیزی که در قانون اساسی به نام رفراندوم وجود دارد، به درد همان قانون ‏اساسی می خورد. بحث ما روی خود قانون اساسی است. وقتی موضوع رفراندوم را خود ولی فقیه انتخاب کند، ‏اینکه دیگر بحث قشنگی نیست.‏

 

 

‎ ‎و مشکلاتی که در این راه وجود دارد…‏‎ ‎

‏ دوستانی که معتقد به تغییرات زیربنایی هستند باید به این نتیجه برسند که مجبوریم دست به انجام رفراندوم ‏بزنیم.این خواسته، مشکلات و فراز و نشیب و هزینه دارد. بنده که پای این هزینه ها بودم.‏

 

 

‎ ‎اقای ملکی، با شرایط فعلی و وضع خاص سیستم فکر نمی کنید این نوع تغییر و تحولات بسیار سخت ‏باشد؟‎ ‎

ما که دوران های مختلفی را دیدیم سخت نیست. شاید برای کسانی که فقط این نظام را دیده اند سخت باشد. ما دیده ‏ایم که تحولات اجتماعی به چه صورت است. در سال 56 با قدرت شاه و دربار و حمایت های خارجی کسی فکر ‏نمی کرد کمتر از یک سال دیگر انقلاب راه بیفتد. تحولات در مدت کمی انجام شد. به نظر من گروه هایی که معتقد ‏به آزادی و آرامش برای ایران هستند باید در این مسیر حرکت کنند.‏

 

 

‎ ‎ایا کاری برای وفاق انجام داده اند؟‏‎ ‎

خوشبختانه این گروه ها در یک زمینه به تفاهم رسیده اند. یعنی تقریبا تمام نیروهایی که خارج از نظام هستند، در ‏مورد انتخابات به یک نظر مشترک رسیده اند. جبهه ملی، حزب ملت، شورای فعالان ملی ـ مذهبی و… هرکدام از ‏موضع و با تحلیل خود انتخابات را تحریم کرده اند. همه متوجه این مساله شده اند. مثلا حزب ملت بیانیه ای داده ‏که در نمایش انتخابات شرکت نمی کند. حتی شنیده ام که دفتر تحکیم وحدت هم به زودی اعلام عدم شرکت در ‏انتخابات می کند. حتی گروه هایی از اصلاح طلبان مثل سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی هم که سال ها در ‏حاکمیت بوده اند اکنون به همین نتیجه رسیده اند.‏

 

 

‎ ‎فکر نمی کنید این خواسته ها در شرایط فعلی برای موجودیت کشور خطرناک باشد؟‎ ‎

ما این مساله را روشن کنیم که ما مخالف هرگونه حمله نظامی به ایران هستیم. ما معتقدیم که از کوله پشتی ‏سربازان و نظامیان هرگز آزادی و عدالت بیرون نمی آید. آمریکا واروپا هم باید از این موش و گربه بازی دست ‏بر نمی دارند. اینکه از یک طرف تحریم می کنند و از طرف دیگر به دنبال منافع اقتصادی خود در ایران هستند، ‏نشان دهنده این است که با ما در حال بازی هستند. نکته سوم هم اینکه آقایان باید به آرای مردم مراجعه کنند. ‏

 

 

‎ ‎واقعا این کار شدنی است؟‏‎ ‎

بنده مایوس نیستم و معتقدم این کار شدنی است. ‏

 

 

‎ ‎تا حدی آرمان گرا نیستید؟‎ ‎

شاید آرمان گرا هم باشیم. مگر آرمان گرایی بد است؟ باید در راه این آرمان تلاش کنیم. طبیعی است که تلاش در ‏این راه هم هزینه دارد. مثلا شما به اعضای کمپین یک میلیون امضا نگاه کنید. برای کار خود هزینه می دهند و به ‏زندان می روند. مگر بهترین جوان های ما در این سال ها به زندان نرفتند شکنجه و اعدام نشدند؟

 

 

‎ ‎واقعا با این کارها تغییرات امکان پذیر است؟‎ ‎

به هر حال همانطور که در سال های گذشته مردم رژیم شاه را برکنار کردند الان هم می توانند رژیم دلخواه خود ‏را بر سر کار بیاورند.‏

 

 

‎ ‎به نظر می رسد که شما نسیم تغییرات را حس کرده اید.‏‎ ‎

نسیم که چه عرض میکنم، فکر می کنم طوفان تغییرات در راه است.‏