هنگام فروپاشی شاخه و شانه می کشد

نویسنده

» مقاله مریدین درباره سیاست های تهران

فدریکو بارالی

اصغر فرهادی و گلشیفته فراهانی دو چهره ایران هستند که در بحران اقتصادی و تضاد های شدید فرو رفته است. فرهادی، کارگردان مشهور سینما و برنده چندین جایزه سینمایی است و فراهانی بازیگر جوانی است که از بازی او تقدیر شده است. اولی کارگردان “جدایی نادر از سیمین”، که در ایران با سانسور مواجه شده، برنده جایزه گلدن گلاب برای بهترین فیلم خارجی است و دومی به جرم “اعمال مغایر با شئونات اسلامی” از کشور خود رانده شده. او در مقابل دوربین مجله معتبر فرانسوی به نشانه اعتراض علیه قوانین اسلامی، نیمه برهنه شده است. هر دو، معرف کشوری هستند که از محافظه کاری سازش ناپذیر، قوم و خویش پرستی بی سابقه و عملکرد های اقتصادی اشتباه، دارد از درون متلاشی می شود.

درست است، زیرا حکومت ایران از یک سو تلاش می کند صدایش را بالا ببرد، در مقابل غرب و تحریم هایش شاخ و شانه بکشد و از سوی دیگر دورانی را تجربه می کند که هرگز از بعد از انقلاب خمینی، تجربه نکرده بود.

یک نفر باید در مورد به این سئوالات و اظهارات پاسخی بدهد: ایران در بحران است؟ امکان ندارد! برنامه های اتمی به خوبی پیش می رود، نیروهای نظامی مجهز هستند، نفت ضامن اقتصاد چند میلیونی است و موقعیت ایران در منطقه مورد تهدید هیچ کشور خارجی نیست.

نمای بیرونی که ایران تلاش می کند به نمایش بگذارد، کاملا متضاد با وضعیت داخلی آن کشور است. اظهارات غیر معتبر رئیس جمهور خستگی نشدنی، محمود احمدی نژاد، علیه آمریکا، علیه استراتژی آمریکا در خاورمیانه، علیه متحدان آمریکا در منطقه و علیه نظام سرمایه داری، دیگر حتی دوستدارانش را هم متقاعد نمی کند، مثل کاسترو و چاوز. او در سفر اخیرش به آمریکای لاتین نتوانست به موفقیت هایی که در سفر های گذشته اش دست یافته بود، برسد و حتی کسانی چون هوگو چاوز، رئیس جمهور ونزوئلا و کاسترو، رهبر کوبا نیز نشان دادند که دیگر با او توافق ندارند.

به نظر می رسد مخالفت دائمی با غرب و قدرت نمایی، دیگر کسی را مغبون نمی کند: رهبران ایران که مانند قهرمان فیلم “شکست ناپذیز” جوری رفتار می کنند که گویی قادر هستند بر تمام منطقه تاثیر بگذارند، دیگر نمی توانند مشکلات داخلی شان را پنهان کنند. بعلاوه، الگوی ایران- که مدت هاست اعتبار خود را از دست داده است- نتیجه مطلوبی در بر نداشته است: وضعیت سیاسی و اجتماعی و از همه مهم تر وضعیت اقتصادی به نقطه بی بازگشت رسیده است. با تورم اقتصادی 20 درصدی، کاهش شدید ارزش ریال، تحریم های بین المللی که منجر به محدود شدن فروش نفت می شود، وضعیت بوجود آمده در مرزهای ایران، به نظر نمی رسد که دیگر اسطوره ای باقی مانده باشد.

تحریم های جدید علیه ایران که آخر ماه دسامبر توسط آمریکا تصویب شد، موسسات مالی و اقتصادی را که با بانک مرکزی ایران معامله می کنند، هدف قرار داده. بعبارت دیگر، خرید نفت خام از این به بعد از طریق پرداخت به بانک مرکزی صورت نمی گیرد و باید از راه دیگری برای انجام معاملات پیدا کرد. چین و هند، که در حال حاضر قادر به تحریم ایران نیستند، راه حلی برای عبور از بوروکراسی وحشتناک و کند شدن پرداخت ها پیدا کرده اند. چین در قبال نفت، به ایران ماشین آلات می دهد و هند از طریق یک بانک واسطه ترکیه، پول ایران را پرداخت می کند.

ممکن است مصوبه جدید کنگره آمریکا علیه ایران را کسانی قدم های اول جنگ با ایران تفسیر کنند، اقدامی که قدرت سیاسی این کشور در منطقه را بتدریج کاهش می دهد.

بهتر است کمی تمرکزمان را از سناریو های محتمل در منطقه برداریم آنچه در ابعاد بین المللی اتفاق می افتد را در نظر بگیریم. کشور های اروپایی با وجود بحران اقتصادی همچنان به خرید تسلیحاتی ادامه می دهند، آمریکا برنامه های بلندپروازانه نظامی اش را اجرا می کند، حکومت های کشور های عربی ارتش خود را قدرتمند تر می کنند و اسرائیل بارها گفته است که در صورتی که ایران امنیت این کشور را تهدید کند، به این کشور حمله خواهد کرد.

آمریکا از طریق کشور ثالث و هواپیماهای تجسسی بدون سرنشین، ایران را زیر نظر گرفته است؛ ناوگان پنجم این کشور اخیرا به خلیج فارس بازگشته است، شیمیدان ها و دانشمندان ایرانی مفقود می شوند یا بطرز مرموزی کشته می شوند؛ اسرائیل بر سر مسائل اتمی ایران فشار می آورد؛ اروپا درمورد تحریم های جدید تصمیم گیری می کند؛ چین و روسیه بین موازنه سیاسی و نیاز اقتصادی درنوسان هستند. به نظر می رسد یک سناریوی شوم بر سرتاسر منطقه سایه انداخته است.

گزینه نظامی- حمله، بمباران و حمله زمینی- اما تنها فرضیه ای است که مسکوت مانده است و انگار قابل اجرا نیست. اقدامات مخفیانه که از ماه ها پیش شروع شده است، به کشوری که از بحران داخلی رنج می کشد ضربه می زند و باعث می شود که ایران به برنامه های اتمی اش سرعت بیشتر بدهد و فضای حساس منطقه را تغییر بدهد.

 در حالیکه منطقه حساس خلیج فارس، یکی از بدترین دوران هایش را می گذراند، ایران و آمریکا به یکدیگر چنگ و دندان نشان می دهند و برای رویارویی نهایی آماده می شوند.

مریدین آنلاین، 23 ژانویه