آیتالله خامنهای رهبر ایران نسبت به دخالت آمریکا در عراق هشدار داده، اما مقامات آمریکا گمان میکنند که ایران میخواهد از همکاری خود برای تغییر سیاسی در بغداد، در مذاکرات هستهای امتیاز بگیرد. خامنهای در سخنان اخیر خود گفت: “مناقشه اصلی در عراق بین کسانی است که میخواهند به اردوگاه آمریکا بپیوندند و کسانی که میخواهند عراق مستقل بماند. آمریکا قصد دارد پیروان کور خود را به قدرت برساند.”
جان کری وزیر امور خارجه آمریکا، امروز در سفر جاری خود به خاورمیانه در قاهره گفت، آمریکا میخواهد عراق رهبری پیدا کند که نماینده تمام مردم کشور و “آماده تقسیم قدرت باشد.”
هیچ نشانی از پایان حملات نیروهای دولت اسلامی عراق و شام (داعش)، که تبدیل به شورش جمعی سنیها شده، به چشم نمیخورد. داعش پیشرویهای در شمال عراق را کنار گذاشته و شهرهایی را که قبلا در استان بزرگ انبار تحت کنترل دولت بوده پاکسازی میکند.
روز گذشته گزارشهایی مبنی بر تصرف دو گذرگاه مهم در مرز سوریه و اردن توسط داعش منتشر شد. در روزهای گذشته داعش و نیروهای سنی شهرهای مرزی القائم در مرز سوریه، رطبه در مسیر بزرگراه به سمت اردن، راوه و عنه در کرانه فرات را اشغال کرد. این پیشرویها نیروهای مخالف را به نزدیکی حدیثه میرساند که ارتش عراق گفته ۲۰۰۰ نفر را برای دفاع به آنجا فرستاده است. مستقر شدن شورشیان در بالادست فرات به آنها این توان را میدهد که در شهرهای شیعه نشین پایین دست سیل روانه کنند یا آب را بر آنها ببندند.
ساکنین شهرهایی که در کنترل داعش قرار گرفتهاند از حمله متقابل دولت وحشت دارند و بیم آن دارند که با تاکتیکهای مشابه دولت سوریه به بمباران شهرها بپردازند.
عراق تا کنون درگیر جنگ با خارج نبوده است اما سه شاخه اصلی این کشور، سنیها، شیعیان و کردها با هم در نبرد هستند یا اینکه هر لحظه انتظار وقوع آن وجود دارند. دولت شیعه این کشور درگیر نبردی تمام عیار با داعش و جامعه اعراب سنی است که پنج یا شش میلیون نفر تخمین زده میشوند و یک پنجم جمعیت کشور را تشکیل میدهند.
عراقیها خود را بازیچه دست نیروهای خارجی، خصوصا آمریکا و ایران میبینند. واشنگتن و تهران پرونده پیچیدهای از مقابله و همکاریهای پنهانی در عراق دارند. هر دو کشور میخواستند صدام برود و از سقوط او خوشحال شدند. هر دو کشور طرفدار یک دولت شیعه و کرد بودند و در سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۸ با شورشهای سنیها مبارزه کردند. اما آمریکا و ایران بر سر نفوذ در عراق نیز با هم رقابت کردند که نتایج خوبی برای این کشور نداشت.
المالکی، نخست وزیر عراق محصول این رابطه عجیب است. او در سال ۲۰۰۶ توسط آمریکا برگزیده شد اما اساسا کسی بود که ایران هم میتوانست با او کنار بیاید. او پس از انتخابات ۲۰۱۰ به خاطر حرفشنوی از ایران و آمریکا برای بار دوم نخست وزیر عراق شد.
حالا واشنگتن و تهران از پیشرویهای جدید سنیها وحشتزده شدهاند اما همکاری برای توقف آن را سخت میبینند. در واقع اختلافات بین آمریکا و ایران در عراق، سوریه و برنامه هستهای آنقدر بر یکدیگر اثر متقابل میگذارند که هر سه موضوع در واقع به هم گره خورده است. اما همکاری با ایران در سیاست آمریکا مانند یک داروی زهرآگین است. وقتی هفته گذشته محمد نهاوندیان رئیس دفتر حسن روحانی گفت، مذاکرات هستهای و بحران عراق به هم مرتبط است، وزارت خارجه آمریکا هرگونه ارتباط را در این میان رد کرد.
شاید ایران و آمریکا بتوانند در دراز مدت روی یک آشتی نیمه پنهان در مورد عراق کار کنند، اما مشکل اینجاست که در حال حاضر نیاز به همکاری در سطوح بالا وجود دارد، زیرا بربرهای داعش پشت دروازههای بغداد هستند.
یک ناظر عراقیمیگوید: “ایرانیها میگویند اولویت اول دفاع از بغداد است و بعد باید به انتخاب رهبر جدید پرداخت.” اولویت دیگر این است که از افتادن عراق در ورطه جنگ فرقهای داخلی مانند سوریه جلوگیری شود. واضح است المالکی کسی نیست که بتواند جلوی این رویداد را بگیرد، اما هرچه بیشتر بر سر کار باقی بماند این رویداد اجتنابناپذیرتر میشود. شاید هم اکنون نیز دیر شده باشد.
منبع: ایندیپندنت - 22 ژوئن 2014