ایران بزرگ تر از آن است که مورد حمله قرار گیرد

نویسنده

iran.jpg

پیتر دیوید

با به راه انداختن خونریزی در عراق و تقاضاهای بی شمار برای بازگرداندن فرزندان آمریکایی شکست خورده در جنگ، برای هر سیاستمدار غربی عاقلی کار سختی است که باور کند آمریکا در صدد حمله به کشورمسلمان دیگری که به مراتب بزرگ تر است، باشد. اما از آنجایی که ایران روز به روز به فن آوری ساخت بمب اتمی نزدیک تر می شود، خطر حمله آمریکا و اسرائیل به تاسیسات اتمی ایران حاد تر شده است.

در گزارش ویژه اکونومیست این هفته نوشته شده است که ایران در چند قدمی به دست آوردن جادوی سیاه غنی سازی اورانیوم است. بنا به گفته آژانس بین المللی انرژی اتمی سازمان ملل، ممکن است تا آخر این ماه 3000 سانتریفیوژکه در تاسیسات زیر زمینی نطنز قرار دارند، فعال شود. کارشناسان می گویند اگر این تاسیسات به مدت یک سال با همه توان خود شروع به کار بکند، ایران قادر خواهد بود که سوخت لازم برای ساخت بمب اتمی را بدست آورد. ساختن بمبی که کار بکند به مدت زمان بیشتری نیاز دارد. اما محتاط ترین افراد در آژانس بین المللی انرژی اتمی هم گمان می کنند که ایران تا سه سال آینده در زمره کشور های اتمی در خواهد آمد.

سرسختی ایران در انکار این هدف، منجر به این شده است که شورای امنیت سازمان ملل تا کنون دو قطعنامه صادر کند تا در صورت متوقف نشدن غنی سازی اورانیوم، این کشور را با تحریم اقتصادی مواجه کند. این موضوع که روسیه و چین حمایت های پیشین خود از ایران را پس گرفته و از قطعنامه پشتیبانی می کنند، نشان می دهد که حتی دوستان و شرکای تجاری ایران نیز به شدت نگرانند.

اما تحریم ها کارساز نبود. با این وجود که نرخ تورم و بیکاری بالا رفته است و سهمیه بندی بنزین آعاز شده و اتحادیه اروپا هم پیشنهاد داده است که اگر ایران غنی سازی اورانیوم را متوقف کند و دست از بلند پروازی های اتمی اش بردارد و سانتریفیوژ ها از چرخیدن بیافتند، کمک های اقتصادی قابل توجهی به ایران خواهد کرد.

حمله آمریکا یا اسرائیل به ایران تنها به علت دیوانگی نیست. احمدی نژاد، رئیس جمهورآتشین مزاج ایران، به جهان یاد آوری کرده است که خصومت با یهودیان در ذات انقلابیون ایران است. آیت الله خمینی گفته است که وظیفه هر مسلمان است که وظیفه خود را در قبال ایجاد شدن کشور اسرائیل انجام دهد.

این بار برخلاف مورد عراق مسئله اطلاعات غلط هم وجود ندارد؛ همه دنیا از اینکه تاسیسات اتمی ایران بکار بیافتد، نگران است. در مورد حمله هوایی به تاسیسات اتمی ایران هم هیچ بحثی در میان نیست. ایران با جمعیت بیش از هفتاد میلیون نفر، برای حمله زمینی بیش از حد بزرگ است.

مسئله این است که حمله نظامی ممکن است بهترین از این باشد که حکومتی دین سالار صاحب سلاح اتمی شود. این یک خیالپردازی نیست که از ذهن جورج بوش و دیک چینی متبادر شده باشد، همه کاندیدا های ریاست جمهوری آمریکا، چه دموکرات و چه جمهوری خواه، می گویند که در صورت شکست تحریم ها به حمله بازدارنده می اندیشند.

با این حال چنین حمله ای می تواند قمار بزرگ و خطرناکی باشد. گزارش اکونومیست بشدت با آن مخالف است، زیرا انقلابیون تحت فشارکه اخیرا با مخالفت شدید در داخل کشور مواجه شده اند، احساس می کنند که تنها راه نجات سیاسی شان پاسخ دادن به حملات خواهد بود.

ایران بهانه های زیادی دارد. می تواند چندین موشک به اسرائیل شلیک کند، آمریکا و انگلیس را در عراق و افغانستان آزار بدهد و تنگه حیاتی هرمز را به روی نفتکش های جهان ببندد.

تصور پایانی خوش برای این بحران بدون دو تغییر اساسی در سیاست ها امکان پذیر نیست. ابتدا روسیه و چین باید به سایر کشور ها بپیوندند تا قطعنامه ای با تحریم های شدیدترعلیه ایران صادر شود که فشار آن بر دوش مردم نباشد و هدف آن منافع روحانیون در سطوح بالای حکومت و امپراطوری های اقتصادی حامیان شان، اعضای سپاه پاسداران، باشد. راه دوم این است؛ آمریکا باید بر ترس خود که به ماجرای گروگان گیری سفارتش در سال 1979 بر می گردد، غلبه کند و به ایران وعده بدهد که به محض اینکه دست از برنامه های اتمی اش برداشت، روابط عادی اش را با این کشور آغاز خواهد کرد.

چنین معامله ای نیاز به تغییرات ایدئولوژیکی دردناکی چه برای ایران و چه برای آمریکا دارد. اما اگر عملی عکس آن انجام شود، برای هردو کشور و خاورمیانه، نتیجه دردناک تری را به بار خواهد آورد.

منبع: گاردین، 23 ژوئیه 2007