سخنان رهبر معظم انقلاب در ایام نوروز 1391 پیرامون حرمت ساخت، نگهداری و استفاده از سلاح هستهیی فتح باب جدیدی برای مذاکرات آتی هستهیی شد. اهمیت این سخنان از این جهت است که در پی مذاکرات متعدد ایران و جامعه بینالمللی و ابراز نگرانی غرب از احتمال انحراف برنامه هستهیی ایران، سخنان عالیترین مقام حکومتی ایران تضمین مهمی به جامعه بینالمللی است مبنی بر اینکه ایران تنها استفاده صلحآمیز از دانش هستهیی را مدنظر دارد. اکنون غربیها به دنبال دریافت تضمینهای عملی نیز هستند؛ البته ایران نیز ابایی از ارائه تضمینهای عملی ندارد، اما پرسش ایران این است که در مقابل چه دریافت میکند؟ و آیا این موضوع، پایانی برای منازعه غرب با ایران است؟ مذاکرات جدید غرب در چارچوب بررسی یک مصالحه هستهیی است که زمان نقش مهمی در آن ایفا میکند. انتخابات ریاستجمهوری امریکا - به عنوان مهمترین بازیگر صحنه فشار بینالمللی به ایران - در نوامبر 2012 برگزار میشود و موضوع هستهیی ایران یکی از محورهای چالشبرانگیز بین کاندیداهای ریاستجمهوری است. باراک اوباما و دولتش تمایلی به جنگ با ایران ندارند، اما در مقابل فشار اِیـپـک AIPAC, The American Israel Public Affairs Committee «لابی صهیونیستها در امریکا» و انتقادات رقیب محافظهکار در کنگره و فضای عمومی جامعه امریکا باید بتوانند نشان دهند که از طریق دیپلماسی و بدون توسل به جنگ، بهتر میتوان - به زعم آنها - تهدید هستهیی ایران را از بین برد. از سویی غرب هراس دارد در صورت تعلل در مصالحه، ایران تاسیسات مهم هستهیی خود را به زیر کوهستان ببرد و به تولید اورانیوم غنی شده بالای 20 درصد اقدام کند - که البته خلاف مقررات آژانس هستهیی نیست - و در این صورت کنترل و مهار تهدید هستهیی ایران به غایت مشکل شود. از دیگر سو غرب ملاحظه کرده است که با وجود فشارهای شدید اقتصادی - سیاسی به ایران، این امور نـه تنها به تغییر رفتار هستهیی ایران نینجامیده، بلکه اسباب سرعت بخشیدن به پیشرفت برنامه هستهیی ایران شده است. از سویی گرچه ایران به هیچوجه خواستار سلاح هستهیی نیست، اما تحت این ادعا با تحریمها و فشارهای سیاسی سازمان ملل و دولتهای خارجی مواجه شده و از این رو درصدد است با حفظ حقوق خویش غرب را از بهانه هستهیی خلع سلاح کند. لذا در این شرایط طرفین تا حدودی برای نوعی مصالحه که تا حدی کف درخواستهای آنها را در این مرحله برآورده سازد آمادگی دارند. در زمستان 1389 جمهوری اسلامی ایران آخرین دور مذاکرات با 1+5 را در استانبول برگزار کرد که به گفته کاترین اشتون چیزی جز «ناامیدی» به همراه نداشت؛ ناامیدیای که باعث شد اتحادیه اروپا و ایالات متحده به تحریم حوزه انرژی ایران اقدام کنند. اینک 15 ماه پس از آن مذاکرات ناموفق طرفین در تاریخ 26 فروردین 1391 مطابق 15 آوریل 2012 مجددا وارد مذاکره شدند. در این دور از مذاکرات دو طرف سناریوهای متعددی برای ابراز مانورها و حدود و ثغور مصالحه خود دارند که نسبت به پیشنهاد طرف مقابل دارای ظرفیت انعطاف است. البته اینبار طرفین مذاکره با توجه به عدم اعتماد به طرف مقابل و نگرانی نسبت به عملکرد و وضعیت آینده بهطور جدی وارد این مذاکرات شدهاند؛ اما واقعیت تلخ این است که فهم، درخواستها، انتظارات و نگرانیهای دو طرف بسیار از هم دور است. کف درخواست امریکا از ایران، توقف غنیسازی 20 درصدی اورانیوم، تعطیلی سایت فردو و انتقال اورانیوم غنی شده موجود ایران به خارج از مرزهاست. اما پرسش ایران این است که در مقابل چه دریافت میکند؟ اگر بین این داد و ستد توازن برقرار نباشد، طبیعی است که معامله و مصالحه دیپلماتیک با شکست مواجه میشود، اما اگر غرب با تجربه شکستهای گذشته پیشنهاد متوازنی ارائه کند، این مذاکرات با موفقیت انجام میشود و مقدمهیی برای مذاکرات آتی جهت پیشرفت و مصالحه جامع هستهیی ایران و غرب فراهم میشود. غرب میباید دریابد که راه خروج از بنبست هستهیی ایران و غرب، معامله نقد در مقابل نقد است. این توقع که ایران نقدا مطابق انتظار غرب به برخی از اقدامات دست بزند و در مقابل تنها قول نسیه بگیرد، با توجه به عملی نشدن برخی از قولهای غرب، از سوی ایران قابل قبول نیست. باراک اوباما میگوید اگر ایران نگرانیهای غرب را لحاظ کند و توقعات غرب را در حوزه هستهیی برآورده سازد، در مقابل از منافع ایران در جامعه بینالمللی حمایت میکند. این پیشنهاد در صورتی که حاوی دستورالعمل مشخصی نباشد که طرفین همزمان نقدا گامهایی در این جهت بردارند، موفقیتی برای مذاکرات آتی پیشبینی نمیشود. از سوی دیگر دست باراک اوباما چندان باز نیست و نمیتواند تحریمهای مضاعف کنگره علیه ایران را بدون مجوز کنگره که در اختیار منتقدان محافظهکار اوست لغو کند. بازگرداندن پرونده ایران به آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز در این مرحله از مذاکرات دور از ذهن به نظر میرسد، در حالی که درخواست ایران لغو تحریمهای اقتصادی - نظامی - سیاسی سازمان ملل و تحریمهای مضاعف غرب و بازگرداندن پرونده هستهیی ایران از شورای امنیت ملی سازمان ملل به آژانس بینالمللی انرژی اتمی است. البته باراک اوباما میتواند با استفاده از اختیارات ریاستجمهوری، تحریمهای 1994 و دستور اجرایی شدن مصوبه کنگره علیه ایران را لغو کند و اتحادیه اروپا نیز میتواند تحریمهای مضاعف علیه ایران را لغو کند. به نظر میرسد پیشنهاد کنونی غرب این است که در صورت قبول کف درخواستهای آنها از سوی ایران، تحریمهای بیشتری علیه ایران اعمال نشود و میلههای هستهیی مورد نیاز سایت هستهیی تهران نیز تامین شود. البته این پیشنهاد با کف درخواستهای غرب از ایران متوازن نیست. دکتر فریدون عباسی، رییس سازمان انرژی اتمی ایران روز دوشنبه در یک مصاحبه تلویزیونی اعلام کرد: «ایران اورانیوم غنی شده با غلظت 20 درصد را تنها در حد نیازهای پزشکی لازم دارد. اما زمانی که همه فعالیتهای ما زیر نظر آژانس است، چرا باید فردو را تعطیل کنیم؟ اگر آنها تهدید نکنند و تضمین بدهند که حملهیی صورت نخواهد گرفت، دیگر نیازی به تاسیسات زیرزمینی نیست. آنها باید رفتار و گفتار خود را عوض کنند.» این امر به این معناست که ایران آمادگی معامله برای عدم افزایش میزان اورانیوم غنی شده با غلظت 20 درصد و همچنین عدم افزایش غلظت 20 درصد را - با وجود توانایی علمی – داراست و در مقابل دریافت پیشنهادات مطلوب از جانب غرب نظیر لغو تحریمها بالاخص تحریم سرمایهگذاری و خرید نفت ایران، بانک مرکزی و سوییفت، ایران نیز آمادگی دارد مقدمتا در این سطح عمل کند، اما تعطیلی سایت فردو قابل قبول نیست. چنانچه غرب انعطاف بیشتری نشان دهد، ایران نیز میتواند گامهای بیشتری در جهت اعتمادسازی بردارد. پیشنهادات ایران شناور است زیرا ایران قصد تهدید هیچ منطقهیی را ندارد و صرفا درصدد دفاع از حقوق هستهیی و منافع ملی - امنیتی خویش است. دکتر صالحی وزیر امورخارجه ایران نیز روز دوشنبه در اظهاراتی گفت: «ما با نیت صادقانه تلاش میکنیم هر دو طرف به صورت برد - برد به نتیجه مرضیالطرفین برسند تا هم جمهوری اسلامی به حق و حقوق خود دست یابد و هم نگرانی گروه 1+5 از آنچه تاکنون اعلام کرده برطرف شود.» در صورتی که مذاکرات هستهیی ایران و غرب در دوره ریاستجمهوری باراک اوباما پیشرفت ملموسی نداشته باشد، دورنمای موضوع برای طرفین وخیم خواهد بود. ایران فرصتی برای برقراری صلح و ثبات امنیت در خاورمیانه و آسیای مرکزی است، نـه تهدید. چنانچه غرب این نکته کلیدی را فهم کند و به رسمیت بشناسد، مصالحه بین غرب و ایران برای طرفین به سرانجام برد - برد خواهد رسید، البته در این دور از مذاکرات طرفین تنها میتوانند کف انتظارات خود را ارائه کنند، نـه سقف آن را. دو طرف در صورت موفقیت گفتوگوها در این نشست، در مذاکرات آتی میتوانند به توافقات بیشتر دست یابند، اما حل و فصل همه مناقشات هستهیی طرفین در این دور از مذاکرات، توقعی غیرواقعبینانه است.
منبع: اعتماد 27 فروردین