در این بخش از مرور وقایع سال 1385 برخی وقایع اواخر پائیز را می خوانید که: انتخابات شوراها و خبرگان برگزار شد؛ اصلاح طلبان متحد شدند، اصولگرایان قاطی کردند، تحریمی ها در لاک سکوت رفتند و میانه روها پیروز شدند. اعتراض دانشجویان به احمدی نژاد و آتش زدن عکس او، دروغگو! برو بیرون! چگونه حمایت مالی علنی جمهوری اسلامی از حماس و حزب الله بحران فلسطین و اسرائیل را به بحران داخلی در لبنان و فلسطین تبدیل کرد؟ و چگونه شد که در بازیهای آسیایی قطر، ایران کشوری عربی و ابن سینا و رازی عرب نامیده شدند؟ درگیری میان ایران و عراق یواش یواش شروع می شود. طرح بیکر مطالعه شد، اما طرح بوش اجرا شد، چرا؟ و ناگهان… سقوط هواپیمای آنتونف سپاه در مهرآباد و کشته شدن 37 نفر از سپاهیان در این سانحه. سفر احمدی نژاد افسرده به کرمانشاه و رفتن به قله های اتمی. وقتی تمام همسایگان با حمایت انگلیس شروع به مخالفت با ایران می کنند. و چرا احمدی نژاد مرد سال مجله تایم نشد؟ قطعنامه سازمان ملل علیه نقض حقوق بشر در ایران درست در روزی که نه اعدام در ایران صورت گرفت….
کیف مصری
بالاخره نمایندگان مجلس هفتم اینقدر گیر دادند، تا وزیر رفاه را برداشتند و مصری را جاش گذاشتند. به دنبال انتخاب مصری، اقدامات وزیر مذکور برای ایجاد رفاه در خانه ملت آغاز شد. ایشان نیم ساعت بعد از دریافت رای اعتماد، پنجاه نفر از نمایندگان مجلس را در « وزارت رفاه و امور مجلس» دعوت کرد و بعد از پذیرایی شایان ذکر از آنان، به هر کدام از آنها یک کیف سامسونیت و هدایایی به ارزش یازده میلیون و پانصد ریال داد. دو سه روز بعد، وزارت رفاه و امور مجلس ، اهدای کیف های یک میلیون تومانی را تکذیب کرد و اعلام کرد که این تعداد کیف اصلا قابل نمایندگان عزیز را نداشت.
قبل از برگزاری انتخابات
محسن میردامادی دبیرکل جبهه مشارکت گفت: « ماه عسل دولت رو به اتمام است.» اصلاح طلبان روی یک لیست توافق و ائتلاف کردند. ابراهیم اصغرزاده خرجش را جدا کرد و گفت لیست خودش را می دهد. ابراهیم یزدی گفت: « از لیست واحد اصلاح طلبان حمایت می کنیم.» البته هنوز چنین لیستی موجود نبود، اما در حال آماده شدن بود. موسوی لاری گفت: « برخی نمی خواهند تب و تاب انتخابات جدی شود.» حزب اعتماد ملی اعلام کرد: « در همه کشور کاندیدا داریم.» از طرف دیگر ائتلاف اصلاح طلبان اعلام کردند: « به دلیل رد صلاحیت ها امکان رقابت نداریم.» اما یک کلمه هم بشنوید از مادر عروس. سید محمد خاتمی گفت: « اصلاح طلبان تاکنون در زمینه ائتلاف خوب پیش رفته اند.» محمد علی نجفی از « تحریمی ها خواستند که پای صندوق بیایند.» روز هفتم آذر بالاخره اعلام شد که فهرست 15 نفر از اصلاح طلبان برای شوراها قطعی شده است. خاتمی وارد میدان شد و کروبی نیزاین فهرست را تائید کرد. موسوی لاری هم اعلام کرد که « هاشمی رفسنجانی از اصلاح طلبان حمایت می کند.» خاتمی گفت: « انتخابات شوراها فعلا یگانه سنگر دفاع از جمهوریت در ایران است.» بهزاد نبوی اعلام کرد: « آگاه سازی جامعه تنها راه ما برای تحمیل انتخابات آزاد است.» یک روز بعد، مرتضی حاجی گفت: « با اعتماد ملی به توافق صد درصدی می رسیم.» کروبی هم از خر شیطان پیاده شد و گفت: « به سمت تفاهم حداکثری با ستاد ائتلاف اصلاح طلبان پیش می رویم.» کروبی گفت: « از اقدامات نیروهای غیبی در انتخابات نگرانیم.» روز نهم آذر لیست ائتلاف اصلاح طلبان از طرف اصلاح طلبان و اعتماد ملی منتشر شد. مرتضی حاجی اعلام کرد. « فرماندار سابق گرگان به دلیل اقدام علیه نظام جمهوری اسلامی رد صلاحیت شد.» همچنین صلاحیت سه نفر از اعضای شورای شهر اصفهان که قبلا توسط هیات اجرایی تائید شده بود، توسط هیات نظارت رد شد. روز دوازدهم آذر بود که بهزاد نبوی حرف اصلی را زد و گفت: « حضور گسترده مردم در انتخابات تخلفات انتخاباتی را بی اثر می کند.»
دود سفید از هیچ جای اصولگرایان بلند نشد
در ستاد اصولگرایان اوضاع خراب بود. روز هفتم آذر بدون هیچ دلیل شناخته شده ای مهندس چمران گفت: « خداوند اصولگرایان را می شناسد و آنها که اصولگرا هستند، خودشان را می شناسند.» بیادی، دوست و یارغار احمدی نژاد، دولت را متهم کرد که در انتخابات دخالت می کند. حداد عادل گفت: « امیدوارم باز هم دود سفید از دودکش اصولگرایان بلند شود.» اما سید احمد خاتمی، نومیدانه گفت: « شکست شرافتمندانه بر پیروزی غیراخلاقی در انتخابات ترجیح دارد.» طرفداران احمدی نژاد نیز که رهبری دخالت آنان را در انتخابات ممنوع کرده، ستادهای طرفداران دولت را تشکیل دادند، با اسامی حامیان عدالت و دولت، حامیان امام اول و دوم، حامیان هاله نور، حامیان دوازده امام، حامیان تپه های پاستور و با تشکیل این ستادها طابق النعل بالنعل، پیروی از رهبری را انجام دادند. مریم بهروزی اعلام کرد: « پروین احمدی نژاد حذف شد.» چمران، در نقش فاگین، در کمال ناامیدی اعلام کرد: « هنوز امید رسیدن به لیست واحد وجود دارد.» صادق زیباکلام گفت: « احمدی نژاد باعث شکاف راست شد.» آگاهان توضیح دادند که به این نوع پارگی معمولا شکاف نمی گویند، به نظر می رسد اوضاع و احوال مربوطه در منطقه راست محل مذکور جرخورده است. خوش چهره گفت: « جریان حامیان دولت خودش ماهیت دولتی دارد.» اولین تجمع انتخاباتی گروههای حامی دولت برگزار شد. یکی از دانش آموزانی که در این نشست حضور یافته بود، به یکی از خبرنگاران گفت که نمی داند برای چی در این مراسم شرکت کرده است. او گفت که از طرف مدرسه آنها را برای شرکت در این مراسم آورده اند. مهرداد بذرپاش گفت: « هرجا هتاکی هست، ما هم هستیم.» در انتخابات خبرگان قضیه آنقدر پیچیده بود که تقریبا بدون مترجم نمی شد فهمید قضیه چیست. آیت الله موسوی بجنوردی روز هفتم آذرگفت: « نظارت شورای نگهبان باید استطلاعی باشد»، وی که متوجه شده بود ما منظور ایشان را نفهمیدیم، گفت: « نظارت خبرگان بر رهبری نوعی عزیمت است نه رخصت.»
رد صلاحیت ها از حد گذشت، آما
روز پانزدهم آذر« اسامی 1271 داوطلب تائید صلاحیت شده شورای شهر تهران اعلام شد.» تقریبا همه آدمهای سرشناس رد صلاحیت شدند. آرمین گفت: « سازمان مجاهدین و حزب مشارکت در انتخابات خبرگان نه فهرست می دهیم و نه از لیستی حمایت می کنیم.» شمس الواعظین از « تلاش محافظه کاران برای ایجاد فضای سرد انتخاباتی» خبر داد. رضا خاتمی گفت حضور گسترده مردم باعث جلوگیری از نفوذ و تقلب می شود. محمد قوچانی گفت: « می خواستیم دموکراسی را سر سفره های مردم ببریم.» مناظره تاج زاده و اسدالله بادامچیان برگزار نشد، بادامچیان گفت: « تاج زاده نیامد، چون دانش او از من کمتر است.» ابطحی خبر داد که تاج زاده اساسا از این جلسه بی اطلاع بود. ابراهیم اصغرزاده در نقش اولیورتویست اسم گروه انتخاباتی اش را از « شهروندان ناراضی» به دلیل مخالفت برخی از مسوولان به « جنبش مظلومان شهر» تغییر داد. سایر اصلاح طلبان و نیروهای میانه رو از نتیجه سه انتخاب گذشته درس گرفتند. سعید رضوی فقیه در واکنش به تحریمی های دانشجو در روز هجده آذر گفت: « متاسفانه برخی جریانهای دانشجویی که باید پیشرو و پیشگام باشند، انفعال را ترویج می کنند.» میردامادی گفت: « برای حمایت از ائتلاف مرز نداریم.» کروبی گفت: « در انتخاباتی هستیم که امکانات نابرابر داریم.» الهه کولایی گفت: « انتخابات شوراها بهترین فرصت فراروی ماست.». و از همه جالب تر اظهارات صریح فرخ نگهدار، چپ سابق بود که اعلام کرد که: « تحریم انتخابات یعنی غلبه نظامی گرایان بر کشور.» فرخ نگهدار گفت: « آرزو دارم صندوق های رای به سود نیروهای لیست ائتلاف، به پیش کسوتی شیخ مهدی کروبی پر شود.»
مردی که زیاد اشتباه می کرد
آمدن هاشمی همراه با اشتباهات همیشگی اش آغاز شد. روز 18 آذر دفتر هاشمی رفسنجانی اعلام کرد: « من هیچ سخنگوئی ندارم.» روزنامه های محافظه کار نوشتند: « تکذیب حمایت هاشمی از لیست اصلاح طلبان.» هاشمی به محض ورود به انتخابات یادش افتاد که رفیق رهبری است. وی اعلام کرد: « در سال 68 مهم ترین مخالفت با رهبری یک فرد را، خود مقام معظم رهبری داشتند.» در همین اوضاع و احوال یکی از روحانیون که معلوم نبود دشمن هاشمی است یا با او عناد دارد، گفت: « مقام معظم رهبری به هاشمی گفتند که حضور شما در انتخابات خبرگان واجب است.» عباس کاکاوند، مردی که از راست آمد، اما چپ نشد، گفت: « 24 آذر، آغاز افول احمدی نژاد است.»
ستاره پروین و قله داداشم
پروین احمدی نژاد وارد انتخابات شد. وی که مثل خیلی از خواهران زینب در این سالها مدیر مدرسه دخترانه بود و احتمالا در پاک کردن ماتیک و لاک از روی لب و ناخن دخترها سابقه داشت، گفت: « سابقه فعالیت سیاسی من به پیش از ریاست جمهوری برادرم بازمی گردد.» پروین گفت: « اگر یک پرنده یک بال داشته باشد و یک بال نداشته باشد، آن پرنده نمی تواند پرواز کند.» وی اظهار داشت: « هیچ شکافی در جریان اصولگرا نیست.» پروین احمدی نژاد اعلام کرد: « نهادهای کشور وقتی هماهنگ تر باشد، عقلائی است، مثل یک مدرسه…» از سوی دیگر زری هم به کمک پری آمد. زریبافان سرانجام برای شرکت در انتخابات شوراهای شهر و روستا در تهران روز 19 آذر از سمت دبیری هیات دولت استعفا داد. قالیباف نیز که یک طرف اصلی دعوا بود، اعلام کرد : « عقبه من در اصولگرایان است.» منتهی به نظر می رسد که اگر چه عقبه اش در اصولگرایان است، اما جلوی او طرف سوسولگرایان است.
تبلیغات بر دیوارهای یخ زده
از بیستم آذر، تبلیغات انتخاباتی شورای شهر شروع شد. راست ها با لیست های متعددی که اکثرا رایحه خوش حدمت می دادند و اصلاح طلبان با یک لیست دو طرف تبلیغات قرار گرفتند. حسین شریعتمداری از اصولگرایان خواست حداقل روی دوازده نفر توافق کنند تا این تعداد رای بیاورند. صدا و سیما هم کلیه میکروفون هایش را دست دولت داد. از طرفی خبر وحشتناک مثل بمب توی سر مردم خورد: « حفاظت صندوق های رای برعهده بسیج قرار دارد.» گروههای مختلف سعی کردند با نشان دادن شهردار، موضع شان را مشخص کنند. مرعشی، سخنگوی کارگزاران گفت: « ما از عملکرد قالیباف راضی هستیم.» اصغرزاده گفت: « مدیریت از نوع کرباسچی به بن بست رسیده است.» بازی تحریم به شکل ضعیف و با اغلاط املایی شروع شد. حنیف یزدانی نوشت: « چگونه نیروهای سیاسی و اجتماعی حاظر( اشتباه از نویسنده است نه من) می شوند، چهره و سرمایه اجتماعی و سیاسی خویش را در بازی های قدرت طلبانه سیاسیون اقتدارطلب به حراج بگذارند؟» در مقابل آرمین گفت: « باید جامعه را برای مشارکت حداکثری در انتخابات قانع کرد.» سازمان ادوار دفتر تحکیم با درد و رنج بسیار در روز 20 آذر اعلام کرد: « به جریان اقتدارطلب و پوپولیست طرفدار دولت رای ندهید.» روز انتخابات فرا رسید و ماه آذر، تکلیف احمدی نژاد را روشن کرد.
اولین نتایج آرا اعلام شد
انتخابات برگزار شد. رایحه خوش خدمت در انتخابات شهرهای بزرگ موفق نشد اکثریت را به دست بیاورد. در انتخابات خبرگان هاشمی رفسنجانی رای اول تهران را بدست آورد. در شورای شهر بازی برای تغییر نتیجه شروع شد. از همان ساعات اولیه انتخابات تعدادی از صندوق های رای گم شد. کروبی با همان لطافت لری خودش گفت: « مگر صندوق رای گیری تغار ماست است که گم شود.» اعلام نتایج آرا نشان می داد که:
1) سیستم رای سازی نظامیان در سراسر کشور دیگر جواب نمی دهد.
2) لیست حامیان دولت و مصباح یزدی رای نیاورد.
3) بازهم سروصدای رای ملت نشانه تقویت نظام است، ادامه یافت و بی اثر بود.
4) داستان تحریمی ها تمام شد و مردم فهمیدند تحریم به ضررشان است.
5) دولت فهمید که اگر تقلب نکند، در هر انتخاباتی بازنده است.
6) اصلاح طلبان و نیروهای میانه رو فهمیدند باید برای آینده رسانه داشته باشند.
7) معلوم شد افکار عمومی منجمد نشده و تغییر نکرده، بلکه ساکت است.
بذر را پاشیدند، ثمره را هاشمی برد
ظاهرا بذری را که حامیان دولت پاشیده بودند، ثمره اش را هاشمی برد. در حالی که حامیان دولت قبل از انتخابات اعلام کرده بودند که 18 میلیون رای آماده دارند و احتمالا سی میلیون نفر از فهرست رئیس جمهور در انتخابات حمایت می کنند، هر سه فهرست حامیان دولت در انتخابات شوراهای استانها، خبرگان و میاندوره ای شکست خورد. از طرف دیگر اصولگرایان اعلام کردند که اکثریت را در شورای شهر به دست آوردند، حزب اعتماد ملی هم اعلام کرد که اکثریت را به دست آورده است. عماد افروغ ، از تاخیر دولت در اعلام نتیجه انتقاد کرد. آگاهان نیز گفتند: اصلا خوبیت ندارد که رئیس جمهوری که در سراسر جهان محبوب است، در کشور خودش حتی بیست درصد لیست انتخاباتی اش هم رای نیاورد.
انتخابات به بدترین شکل برگزار شد
تقریبا همه می دانستند که انتخابات هر مشکلی نداشته باشد، این مشکل را دارد که با بی کفایتی و بی فکری برگزار شده است. ستاد انتخابات کشور تا یک هفته قبل می دانست چه نتیجه ای را باید اعلام کند، اما نمی دانست آرا را باید با دست بشمارد یا با کامپیوتر، هنوز کامپیوترها را نصب نکرده بودند، حوزه ها مشخص نبود و آئین نامه شمارش آرا تنظیم نشده بود.
نتیجه انتخابات بزودی اعلام می شود
بیست و هشتم آذر، تقریبا از ساعاتی پیش از پایان رای گیری پورمحمدی گفت که: « نتیجه قطعی انتخابات شوراها اگر اتفاق خاصی رخ ندهد تا فردا ظهر اعلام می شود.» این اتفاق نیفتاد. ستاد انتخابات کشور تلاش کرد تا به هر زحمتی شده است نام پروین احمدی نژاد را در لیست بالا بیاورد و تا حد ممکن اصلاح طلبان را از فهرست برندگان شورای شهر حذف کند، اما از آنجا که رقبای دولت، یعنی اصولگرایان قدرتمند رای بالایی آورده بودند، تقلب ها چندان تاثیری نداشت. در انتخابات مجلس تهران که قرار بود دو نفر انتخاب شوند، ثمره هاشمی دوازده ساعت بعد از اعلام نام جلودارزاده و غفوری فرد به عنوان برگزیدگان انتخابات میاندوره ای تهران، گفت: « تا آنجا که من شنیده ام، غفوری فرد و بادامچیان دارای اکثریت هستند.» وی بلافاصله افزود: « نتیجه انتخابات عوض شد.» معاون همان ثمره هاشمی گفت: « همان غفوری فرد و جلودارزاده دارای اکثریت هستند.» رایحه خوش خدمت از وزارت کشور خواست که آرای تهران را بازخوانی کند. اسدالله بادامچیان نیز از وزارت کشور خواست که آرا را دوباره بخوانند. شیخ قدرت علیخانی گفت: « نسبت به لیست اعلام شده شورای شهر تردید داریم، زیرا خبرهایی که به ما می رسید، چیز دیگری بود و شمار اصلاح طلبان در لیست قبلی بیش از لیست فعلی است.» تقریبا همه نمایندگان مهم اصولگرای مجلس برگزاری انتخابات را بسیار نامطلوب توصیف کردند. گرامی مقدم، سخنگوی اعتماد ملی نیز اعلام کرد: « نتایج اعلام شده آرای شورای شهر تهران واقعی نیست.» کروبی گفت: « آنها که گفته اند رای مصلحتی است، دخل و تصرف در آن را حرام نمی دانند.» شهر فردا، ارگان ائتلاف اصلاح طلبان اعلام کرد که سردار ذوالقدر، ثمره هاشمی و دانشجو برای تغییرآرای تهران در فرمانداری جمع شده اند. علاء الدین بروجردی گفت: « وقتی کاندیداهای اصلاح طلبان در نقاط مختلف کشور رای آورده اند، یعنی انتخابات سالم برگزار شده است.» اما مهدی کوچک زاده گفت: « حضور حتی یک بازمانده از دوران گذشته ( اصلاح طلبان) در شورای شهر به ضرر ملت است.»
همه پیروز شدند
یک روز بعد، غیر از حامیان دولت که دچار افسردگی بعد از زایمان شده بود، همه جناح های شرکت کننده در انتخابات خودشان را پیروز قطعی انتخابات خواندند. صفدر حسینی با اعلام آمار پیروزی اصلاح طلبان این ادعا را کرد. بلافاصله وب سایت بازتاب نتیجه انتخابات شوراها را پیروز قطعی اصولگرایان خواند. خوش چهره گفت: « خودشیفتگان در انتخابات شکست خوردند.» عماد افروغ گفت:« نتیجه انتخابات یک « نه» بزرگ بود به خودشیفتگی، احساس گرایی و درک سطحی از عدالت.» محسن رضایی اعلام کرد: « از نتایج انتخابات برای تضعیف دولت استفاده نشود.» باهنر گفت: « تمام اصولگرایان حامی دولت هستند.» باهنر همچنین دستور صادر کرد که: « شکست حامیان احمدی نژاد به معنای شکست دولت نیست.» سردار ذوالقدر، اعلام کرد: « تخلف انتخاباتی کذب محض است.» وی گفت: « ما از 1200 رایانه برای شمارش آرای شورای شهر تهران استفاده کرده ایم و با هر رایانه پنج نفر کار می کنند.» طبق آمارهای منتشره در مورد مجلس خبرگان توسط وزارت کشور که در سایت بازتاب و انتخاب منتشر شد، برای اولین بار در تاریخ ایران و جهان تعدادی صندوق رای شمارش شده و آرای آن محاسبه شده، اما به جای اینکه با افزودن آرای جدید، میزان آرای بعضی نامزدها اضافه شود، آرای آنان کم شده بود. از طرف دیگر بنا به اعلام وزارت کشور، پنج صندوق شورای شهر تهران که چهار روز بود مفقودالاثر بود، پیدا شده و بعد از چهار روز به سایت آقامحمدی تحویل داده شد. تا روز سی ام آذر هنوز مشکلی جدی به نام پروین احمدی نژاد وجود داشت، مشکلی که باعث شد شمردن ششصد هزار رای یک روز طول بکشد، ولی شمردن چهل هزار رای آخری دو روز طول بکشد؟ وزارت کشور تلاش کرد تا جای پروین احمدی نژاد از نفر هشتم به نفر هفتم منتقل شود. این کار میلیونها خرج برداشت.
نتیجه انتخابات را خراب نکنید
از یک سو اصلاح طلبان می گفتند در انتخابات تخلف شده است، و راست می گفتند و از سوی دیگر مدعی بودند که براساس آرای اعلام شده آنان در انتخابات پیروز شده اند، و راست می گفتند. روز 29 آذر بود. خاتمی گفت: « اصل انتخابات را نباید زیر سووال ببریم…. وحدت اصلاح طلبان یک دستاورد بزرگ برای کل کشور بود.» خاتمی اضافه کرد: « حیف است شیرینی حضور 28 میلیونی مردم در انتخابات را با شبهات تلخ کنیم.» وی همچنین یک حال مجانی به هاشمی داد و گفت: « رای بالای هاشمی نشان داد ایشان مورد توجه مردم هستند.» ماشاء الله شمس الواعظین هم گفت: « ائتلاف اصلاح طلبان در جمع کردن آرای خاموش موفق شد.» رمضانزاده، سخنگوی دولت خاتمی گفت: « مهم ترین پیام انتخابات این است که حامیان جریان حاکم تنها 3 درصد رای آوردند.» علیرضا رجایی هم پیش بینی کرد که: « روند پیروزی اصلاح طلبان در انتخابات آتی ادامه می یابد.» یک نتیجه قطعی حامیان دولت را آزار می داد، فهرست حامیان احمدی نژاد در هر سه انتخابات باخته بود. جوانفکر، مشاور رسانه ای رئیس جمهور گفت: « میان دولت و ائتلاف رایحه خوش خدمت هیچ ارتباطی وجود ندارد. و دولت جز برگزاری دقیق و قانونمند انتخابات و پاسداری از رای ملت، هیچ نقش دیگری در انتخابات نداشته است.» از طرف دیگر امیررضا واعظ آشتیانی، عضو شورای دوم و نامزد رایحه خوش خدمت شکست را پذیرفت و گفت: « هرکسی گفته احمدی نژاد سی میلیون رای می آورد، خودش جواب بدهد.» همزمان با اولین پیروزی اصلاح طلبان ، راست ها بلافاصله تصمیم گرفتند دادفر، نماینده مجلس سابق را زندانی کنند. مصطفی تاج زاده گفت: « اقتدارگرایان با زندانی کردن دادفر می خواهند شکست های خود را تحت الشعاع قرار دهند.» اما، حکم زندان محمد دادفر توسط رئیس قوه قضائیه متوقف شد و این آقای باحال و بامزه و دوست داشتنی که گاهی اوقات خیلی چیزهای خوبی هم می نویسد، زندان نرفت. از طرف دیگر منصور اسانلو نیز مجددا آزاد شد.
کاخ سفید نظر نمی دهد
یک روز پس از اعلام نتایج، سخنگوی کاخ سفید با متانت با این سووال برخورد کرد: وقتی حامیان دولت بوش در انتخابات شکست خوردند، احمدی نژاد این شکست را پیروزی ایران قلمداد کرد، حالا که حامیان دولت احمدی نژاد درانتخابات شکست خوردند، شما چه نظری دارید؟ سخنگوی کاخ سفید از دادن هر پاسخی به این سووال خودداری کرد.
دانشجوی ستاره دار و بی ستاره ها
همزمان با فعال شدن جو سیاسی ناشی از انتخابات، دانشگاهها نیز تا حدی فعال شدند، اگرچه در سال 85 دو پدیده در دانشگاهها ایجاد شد، از یک سو مهاجرت گردانندگان تحکیم به فرنگ جریان رادیکال تحکیم را کمرنگ کرد، از طرف دیگر انفعال در تمام جریانهای دانشجویی دیده می شد، حاصل این انفعال جریان چپی بود که سیاست داخلی و خارجی اش شبیه احمدی نژاد بود، اما ظاهرا مارکسیست بود. وزارت اطلاعات شدیدا در شکل گیری چپ مارکسیست و جریان انفعال تلاش می کرد. در بیستم آذر، تریبون آزاد در پلی تکنیک تشکیل شد و چهار کلمه حرف حسابی در آن زده شد. در عرض یک سال و نیم شعار« دشمن تبعیض و فساد، محمود احمدی نژاد» در پلی تکنیک به « محمود احمدی نژاد، عامل تبعیض و فساد» تبدیل شد. تدریجا و در پایان پائیز بالاخره یخ دانشگاهها هم آب شد و بعد از مدتهای طولانی که دانشگاه پروژه قبرستان سازی را پشت سر گذاشت، تجمع بزرگ دانشجویان در روز دانشجو برگزار شد و دانشجویان اعلام کردند « دانشگاه زنده است.» به نظر می رسید قضیه تا حدی جدی است.
دانشگاه زنده است
از طرف دیگر احمدی نژاد در کمال شهامت پا به لانه زنبور گذاشت. رئیس جمهور برای اینکه به دانشجویان نشان بدهد هیچ ترسی از حضور در میان آنان ندارد، به دانشگاه رفت، دانشجویان هم برای اینکه نشان بدهند اصلا از حضور رئیس جمهور در دانشگاه خوششان نمی آید، خشتک او را به سرش کشیدند. در این معادله هر دو طرف به وظیفه ملی و میهنی خودشان عمل کردند. روز بیستم آذر احمدی نژاد خودش را به دانشگاه امیرکبیر دعوت کرد. طبیعتا دانشجویان هم وقتی با چهره و کلمات وی مواجه شدند، عصبانی شدند، یکی از آنها در مورد اخراج دانشجویان ستاره دار سووال کرد. وی احساس طنزش گل کرد و با حالتی مسخره گفت: « ستاره دارها را ستوان می کنیم.» دانشجویان که اصلا از این شوخی لوس خوششان نیامده بود، با صدای بلند گفتند: « عامل تبعیض و فساد، محمود احمدی نژاد» و ادامه دادند« دروغگو! برو بیرون» و شروع کردند به سوزاندن عکس احمدی نژاد. احمدی نژاد هم که احساس « خود شهید بینی اش» گل کرده بود، گفت: « افتخار من سوختن در راه تعالی این ملت است.» احمدی نژاد دانشجویان را عامل بیگانه خواند و گفت آنان از بیگانگان پول گرفته اند. با این وجود به رفتارهای « شهرستانی پسند» خودش ادامه داد و گفت: « با این وجود من شما را دوست دارم.» دانشجویان هم عصبانی شدند و به دادن شعارهای شان ادامه دادند. احمدی نژاد گفت: « شما بی حیا هستید.» و ادامه داد: « شما به من توهین می کنید، اما من جواب شما را با آرامش خواهم داد.» احمدی نژاد بعدا اعلام کرد: « ما دانشجویان را به صلابه می کشیم.» یکی از اعضای بسیج دانشجویی امیرکبیر در مورد این مراسم گفت: « توهین کنندگان به احمدی نژاد از قبل سازماندهی شده بودند…. حضور رئیس جمهور خوب و با محتوا بود. … این پاسخی بود به کسانی که می گفتند رئیس جمهور جرات حضور در دانشگاه را ندارد.» بلافاصله محسن میردامادی در یک اظهارنظر شتابزده گفت: « توهین به رئیس جمهور منتخب مردم را محکوم می کنیم.» در پی اظهارات محسن میردامادی، محمد علی نجفی، نامزد شورای شهر اصلاح طلبان گفت: « سخنان میردامادی موضع شخصی وی و جبهه مشارکت است.» وی ادامه داد: « اتفاقات دانشگاه امیر کبیر نتیجه سیاستهای غلط وزارت علوم است.» رمضان زاده گفت: « حضور احمدی نژاد در دانشگاه برنامه تبلیغاتی برای انتخابات بود.» شاخه دانشجویی جبهه مشارکت اعلام کرد: « اعتراض دانشگاه نتیجه سیاستهای دولت در دانشگاه است.» عطریانفر گفت: « احمدی نژاد باید از دانشجویان عذر بخواهد.» دو روز بعد، به دنبال هو شدن رئیس جمهور محبوب سابق، وزیر کشور که برای سخنرانی به دانشگاه شیراز رفته بود با استقبال دانشجویان مواجه شد و خشتک اش در کمال مهرورزی به سرش کشیده شد. در اواسط آذرماه « دانشجویان پلی تکنیک مانع حضور زاهدی در کلاس درس این دانشگاه شدند.»
کاریکاتوری از دنیای اسلام
واقعیت این بود که کاریکاتوری از دنیای اسلام کشیده می شد. هرکسی هر رفتاری علیه مسلمانان می کرد، بلافاصله گروهی مسلمان، گروه دیگری از مسلمانان را می کشتند. اصولا یکی از مشکلات سال 85 این بود که وقتی یک کاریکاتور ضد اسلامی در دانمارک چاپ می شد، بلافاصله بیست نفر از مسلمین ترتیب یک انفجار را می دادند، و صد نفر دیگر از مسلمین را می کشتند. در یک عملیات فاجعه بار در شهرک صدر 202کشته و 250 زخمی شدند، در این عملیات سنی ها شیعه ها را کشتند. از ماه آذر دعوای مسلمانان از یک سو به جنگ شیعه و سنی کشیده شد، از سوی دیگر بین حماس و فتح درگیری پیش آمد و خاورمیانه وارد التهاب شدید شد. به دنبال انتشار مقاله « رافق تقی» نویسنده روزنامه « صنعت» در جمهوری آذربایجان، آیت الله فاضل لنکرانی حکم ارتداد و مرگ رافق تقی را اعلام کرد.
ابن سینا و ابوریحان بیرونی عرب بودند؟
یکی از وقایع ویژه ای که به موازات جنگ شیعه و سنی داشت پیش می رفت، ایجاد درگیری میان اعراب و فارس ها بود. مسابقات آسیایی دوحه آغاز شد و در همان آغاز مسابقه قطری ها با اعلام اسامی بزرگان ایرانی در تاریخ مانند ابوریحان بیرونی و ابن سینا به عنوان دانشمندان عرب، برای خودشان تاریخ تولید کردند. این اتفاقات جلوی چشم رئیس جمهور کشورمان رخ داد. یکی از خبرنگاران از احمدی نژاد پرسید: آیا شما اعتراضی به اینکه گفته شده ابن سینا و ابوریحان بیرونی عرب بودند و ایرانی نبودند، ندارید؟ وی در پاسخ اعلام داشت: اینها که گفتید چه کسانی هستند؟ کسی از احمدی نژاد سووال نکرد که چرا به این موضوع واکنش نشان نداده است، اما در روز پانزده آذر علیرغم پخش فیلم حضور احمدی نژاد در مراسم رقص و پایکوبی هندی و مصری در دوحه که توسط بیش از یک میلیارد بیننده دیده شده است، دفتر احمدی نژاد اعلام کرد که وی در آن زمان در استادیوم حضور نداشته است.
ما و عراق همدیگه رو دوس داریم
طبیعی بود که وقتی دعوای شیعه و سنی و فارس و عرب شکل بگیرد، دولت های ایران و عراق هم از هم فاصله می گیرند. در حقیقت بدنبال جنگ لبنان، این فاصله گرفتن آغاز شد. احمدی نژاد گفت: « هیچکس نمی تواند ملتهای ایران و عراق را از هم جدا کند.» البته به نظر می رسید دو موجود در چهل پنجاه سال گذشته این دو ملت را از هم جدا کردند: دولت ایران و دولت عراق. اولین درگیری حضوری در دیداری که متکی و بانا( سفیر عراق) داشتند، رخ داد. « بانا» سفیر عراق در حالی که از اظهارات متکی بسیار ناراحت شده بود، گفت: « ایران از جنگ در عراق سود می برد.» وی به متکی گفت: « اگر از بدبینی و دورویی خودداری کنید، به نفع شما خواهد بود.» بانا گفت: « تحلیل متکی اشتباه است. و بدون حضور نیروهای آمریکایی، جنگ داخلی واقعی شروع می شود.» سیدعبدالعزیز حکیم هم گفت: « صدامی ها و تکفیری ها می خواهند عراق به نقطه صفر بازگردد.» در ادامه بحران شیعه و سنی در عراق در حمله به دو خانواده شیعه 9 نفر کشته شدند و دو روز قبل تروریست ها گنبد سلمان فارسی را تخریب کردند. در این درگیری 17 تروریست کشته شدند و 4 تن از آنان دستگیر شدند. آگاهان توضیح دادند که عملیات تروریستی در عراق دیگر شباهتی به تروریسم ندارد، چون وقتی 17 نفر در یک عملیات تروریستی کشته می شوند، لابد دویست نفر در عملیات بوده اند که 17 تا کشته شدند، این دیگر اسمش تروریسم نیست، اسمش جنگ جهانی است. آمریکا طرح جدیدی برای عراق در نظر گرفت. این طرح براساس مطالعاتی که بیکر کرده بود، نبود.
طرح بیکر و طرح بوش
گروه مطالعاتی بیکربررسی های دقیقی در مورد عراق و ایران کرده بودند. جانشین رامسفلد گفت: « گفت و گوی مستقیم با ایران در اولویت برنامه هایم است.» از طرف دیگر طرح بیکر در مورد عراق منتشر شد. جرج بوش اعلام کرد که از طرح بیکر حمایت می کند. براساس طرح بیکر که تحقیقات گسترده ای در مورد ایران انجام داده است، بالاخره دولت بوش متوجه شد که ایران و عراق دو کشور مستقل هستند و شیعه و سنی دو گروه از مسلمانان به شمار می روند. احمدی نژاد اعلام کرد: « تنها شرط ما برای مذاکره با آمریکا خروج آمریکا از عراق است.» عبدالعزیز حکیم به بوش التماس کرد که تو را به حضرت ابوالفضل فعلا از آمریکا نروید. لاریجانی هم ضمن تائید نظرات عبدالعزیز حکیم اعلام کرد: « شرط کمک ایران به آمریکا ارائه جدول زمانی خروج نیروها از عراق است.»
فیفا علیه علی آبادی ها
مجادله فیفا و دولت احمدی نژاد تقریبا در تمام طول سال 85 ادامه داشت. فیفا می گفت دولت حق دخالت در فوتبال را ندارد، در حالی که احمدی نژاد و بالطبع رفقایش هرچه فکر می کردند معنی این کار را نمی فهمیدند و آن را دخالت فیفا در امور داخلی فوتبال ایران می دانستند. سرانجام در روز چهارم آذر دعای امت شهیدپرور و احمدی نژاد مستجاب شد و فیفا ایران را به دلیل دخالت دولت در اداره امور فوتبال از تمام فعالیتهای بین المللی معلق کرد. سه روز بعد از سوی فیفا این تصمیم تا یک ماه لغو شد و به ایران یک ماه دیگر فرصت داده شد. شاید برای نشان دادن یک شیرینکاری برای به دست آوردن فیفا بود که علی آبادی در یک لحظه ابتکار مهمی به ذهنش خطور کرد. وی گفت: « بازیهای آسیایی می تواند بصورت مشترک توسط ایران و یک کشور دیگر برگزار شود» وی اعلام کرد: « ایران آمادگی دارد که مسابقات آسیایی مردان را برگزار کند و یک کشور دیگر هم مسابقات زنان را برگزار کند.» این پیشنهاد را حتی خود علی آبادی هم جدی نگرفت. علیرغم زیبایی های روزافزون فوتبال ایران در سطح جهان، در داخل نیز زیبایی های فوتبال چشمگیر بود. درروز هفتم آذر، در جریان مسابقه فوتبال میان دو تیم صنایع اراک و تربیت یزد، تماشاگران اراکی و مسوولان تیم اراک میهمان نوازی را به حد اعلا رساندند و داور مسابقه صنایع اراک و تربیت یزد به نام « فرشید افشار» از سوی تیم میزبان کتک خورد. و چون احساس می شد این تنبیه کافی نیست، ایشان مورد فحاشی تماشاگران و مسوولان باشگاه و تیم صنایع اراک قرار گرفت. و برای اثبات اینکه ما ایرانیان چقدر به بازی دوستانه و جوانمردانه و پوریای ولی و این قبیل مزخرفات قدیمی احترام می گذاریم، داور مسابقه را به کلانتری بردند و وی را مورد بازجویی قرار دادند.
انحراف به چپ، چرخش به راست
تقریبا در هر ماه از سال 85 احمدی نژاد 25 بار به مسوولان امور جاده ای اخطار می داد که جلوی تصادف را بگیرید، به همین دلیل در روز پنجم آذر در تصادف محور ساوه به همدان که بین یک اتوبوس و یک تریلی رخ داد، از 25 مسافر 12 نفر کشته شدند. دلیل این تصادف تجاوز به چپ اعلام شد.» در اواسط آذرماه دولت ایران اعلام کرد که برای صادرات تصادف از ایران، تولید پیکان در سودان آغاز شد. این در شرایطی بود که تولید پیکان در ایران با مشکل جدی مواجه شده بود. مشکل ترافیک و تصادف با جدیت و عدم درک ادامه داشت. پورمحمدی طی یک اظهار نظر کاملا متفاوت با هر نظر عاقلانه دیگر، گفت: « با افزایش یک میلیون اتومبیل ترافیک افزایش پیدا نکرده است.» شاید به دلیل عدم حل مشکل اتومبیل بود که در ماه آذر خبر عجیبی اعلام شد. گفته شد که هواپیمای فوق سبک با قیمت کمتر از خودروی سواری تولید شد. از این هواپیما برای حمل و نقل مسافر و سمپاشی استفاده می شود. منصور اوجی شاعر بزرگ ایرانی درک مشکل حرکت هر نوع موتوری را توسط ایرانیان به این شکل مطرح کرد و اعتراف کرد: « از وقتی شعر در من جوشید، ماشین را به در و دیوار می زدم! بنابراین ماشین را کنار گذاشتم.» در آسمان نیز اوضاع بخوبی زمین نبود. روز ششم آذر در سقوط هواپیمای روسی آنتونف سپاه پاسداران در فرودگاه مهرآباد، 37 سرنشین کشته شدند. اسامی کشته شدگان منتشر شد. بنا به گفته فرماندهی سپاه، افراد ارشد سپاه در میان این گروه نبودند. آیت الله شاهرودی گفت: « باید جلوی این مسامحه کاری ها گرفته شود.» از سوی دیگر فرماندهی سپاه اعلام کرد: « این هواپیمای آنتونف فقط چهار سال کار کرده بود.» همچنین رحیم صفوی جمله نامربوطی را بیان کرد و گفت: « انفجار هواپیما در هفته بسیج معنا و مفهومی را در بردارد.» در کنار تمام این شایستگی ها و همچنین برای اثبات توانایی های ایران در مورد کنترل انرژی های مختلف، در روز پنجم آذرماه 85 « در گازگرفتگی یک مدرسه ابتدایی در جنت آباد تهران 27 دانش آموز مسموم شده و 18 تن از آنان به بیمارستان منتقل شدند.»
تخیل نکنید، واقعیت را هم نشان ندهید
مشکل هر دو تا بود، هم نمی شد واقعیت را نشان داد و هم از فیلمساز خواسته می شد تخیل نکند. آیت الله ناصر مکارم شیرازی فرمودند: « باید نمایشنامه ها و فیلمنامه های ما طبق اصول اسلام و انقلاب تنظیم شود که به کسی در این راستا آسیبی وارد نگردد.» معلوم نبود که از نظر آقای مکارم آن راستا، کدام راستاست. همچنین آیت الله جوادی آملی اعلام کرد: « صدا و سیما در تولید فیلم، از تخیل پرهیز کند.»
دلی اوغلان، آی دلی اوغلان!
در تمام جهان دیوانه ها با قدرت درحال پیش روی بودند. دکتر حسن عباسی، در دانشگاه خلیج فارس بوشهر گفت: « چیزی به نام اسرائیل در سال 2035 در زمین وجود ندارد.» وی مطمئن بود که دولت احمدی نژاد تا آن موقع وجود دارد. در آن سوی جهان، معمرالقذافی با 200 محافظ وارد نیجریه شد و چون دولت نیجریه فقط با ورود هشت اسلحه موافقت کرد، قرار شد اسلحه های اضافی را به دولت نیجریه تحویل دهند. قذافی برای اعتراض مدتی مسیر تا محل برگزاری جلسه را پیاده رفت، اما دوباره برگشت. فاطی رجبی، همسر مورد الهام، پس از انتخاب هاشمی، در یک نامه عربده کش دوباره سروکله اش پیدا شد و اعلام کرد که ملت ایران به هاشمی رفسنجانی رای نمی دهند. اما عجیب ترین واقعه برگزیده دیوانگان این ماه، مانور نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی در روز هشتم آذر بود. فرمانده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی گفت: « آمریکا در مانور آخر خلیج فارس در برابر مانور ایران شکست خورد.» آگاهان توضیح دادند که بدنبال این پیروزی عظیم بخشی از کسانی که در مانور نقش نیروهای آمریکایی را بازی می کردند، دستگیر شده و فعلا در حال بازجویی هستند. همچنین چند نفر از نیروهای فرضی آمریکایی نیز شهید شدند که قرار است برای تشییع جنازه اجسادشان را به آمریکا بفرستند.
همایش سترگ ایرانیان
جلسه بزرگ همایش سترگ ایرانیان خارج از کشور برگزار شد. در این جلسه که قرار بود با سخنان احمدی نژاد که مورد علاقه مفرط ایرانیان خارج از کشور است، آغاز شود، احمدی نژاد حضور نیافت، چون به مازندران رفته بود، اما به جای او دبیر شورای ایرانیان خارج از کشور قرار بود شرکت کند، که او هم در این جلسه شرکت نکرد. و سرانجام این جلسه خود بخود برگزار شد و در آن تمام مشکلات ایرانیان خارج از کشور مطرح و بسرعت حل شد.
ارتش صد میلیونی ایجاد باید گردد
آخرین سفر احمدی نژاد قبل از انتخابات به مازندران صورت گرفت. در این سفرمردم تنکابن شعار دادند « مازندران غربی استان باید گردد.» احمدی نژاد قول داد که اگر مردم مازندران قول بدهند که به سرعت بچه دار بشوند، این منطقه استان خواهد شد. وی همچنین در یک اظهار نظر شگفت انگیز اعلام کرد: « با اقدامی انقلابی مشکل کمربندی تنکابن را حل می کنیم.» احمدی نژاد همچنین دو روز پیش اعلام کرد: « بزودی جشن تثبیت هسته ای را برگزار خواهیم کرد.»
نان های غیرقانونی دستگیر شوند
دولت با تمام نیرو برای حل مشکل مردم تلاش می کرد. روز هجدهم آذر اعلام شد که واردات گندم طی 8 ماه اول سال 85 افزایش 1100 درصدی داشت. قیمت نان افزایش یافت، اما استانداری تهران اعلام کرد: « افزایش قیمت نان غیرقانونی است.» یکی از کارشناسان اقتصادی اعلام کرد: « دولت اصلاحات موفق ترین دولت تاریخ ایران در زمینه اقتصاد است.» یک روز بعد، محمود احمدی نژاد اعلام کرد که به مناسبت دهه فجر برای مردم توضیح خواهد داد که علت گرانی چیست. ایشان فکر می کرد که مردم ناراحتند چون نمی دانند علت گرانی کالاها چیست. هنوز متوجه نبود که وظیفه رئیس جمهور توضیح دادن علت گرانی نیست، بلکه از بین بردن گرانی است. واقعا خودت عجب گیر رئیس جمهوری افتادی! در عوض شهرداری تهران اعلام کرد که در راستای جمع و جور کردن عواقب تصمیم گیری ها و اقدامات اخیر رئیس جمهور محبوب سابق، بزودی ده هزار مخزن جدید زباله در تهران نصب می شود.
حزب الله و حماس بحران می سازند و می شوند
به دنبال اعلام علنی کمک مالی 250 میلیون دلاری ایران به حماس در ماه آذر و همزمان با اعطای کمک مالی ایران به حزب الله از طریق مستقیم و کمک برای بازسازی لبنان، تنش در لبنان و فلسطین بالا گرفت. به نظر می رسید یک شیطان با چیرگی تمام در حال به جان هم انداختن مسلمانان و کشتن آنان توسط همدیگر است. روز نوزدهم آذر رهبر انقلاب پس از اینکه ایران اعلام کرد 250 میلیون دلار به حماس کمک مالی می کند، در دیدار با اسماعیل هنیه رئیس حماس گفت: « یقین دارم روزی سرزمین فلسطین به دست فلسطینیان اداره خواهد شد.» دو روز بعد از این دیدار سه کودک فلسطینی توسط حماس که دو روز قبل 250 میلیون دلار پول از جمهوری اسلامی دریافت کرده است، کشته شدند. این سه کودک در درگیری میان فتح و حماس به جای پدرشان به قتل رسیدند. در افغانستان هم هشت کودک در انفجار طالبان کشته شدند. سه روز قبل هم در انفجار گروههای تندروی اسلامی در عراق دو خانواده شیعه با بچه ها و زن و سایر اعضا کشته شدند. همزمان با اعلام کمک ایران به حماس حزب الله لبنان به خیابان آمد و نافرمانی مدنی را برای سقوط دولت سینیوره ادامه داد. نصرالله گفت: « حزب الله تا زمان سقوط دولت نیروهایش را در خیابان نگه می دارد.» از طرف دیگر حسن نصرالله هم گفت که ما می خواهیم دولت را ساقط کنیم، اما قصد جنگ داخلی نداریم. سینیوره هم گفت: مساله اصلی ما اسرائیل است و نباید وحدت ملی لبنان به خطر بیفتد. شهرداری تهران نیز اعلام کرد: « بازسازی بخشی از بیروت را انجام می دهد.» از سوی دیگر احمدی نژاد پس از کنفرانس هولوکاست از تمام پیروان ادیان الهی خواست که برای نابودی اسرائیل متحد شوند. بلافاصله بعد از صدور این دستور ، وزارت اطلاعات اقدام به دستگیری وسیع برخی از مسیحیان در رشت، کرج و تهران کرد. همزمان با همین دستور ، 38 مفتی و رهبر وهابی عربستان سعودی خون شیعیان را مباح دانستند.
در یک قدمی قله اتمی
در آخرین روزهای آذرماه، شکست در انتخابات باعث افسردگی شدید در احمدی نژاد شد. دفتر ریاست جمهوری اعلام کرد که احمدی نژاد برای دیدار استانی به کرمانشاه می رود. وی به کرمانشاه رفت و به مردم کردستان مژده داد که در یکی از دیدارهای بین المللی لباس کردی خواهد پوشید. به دنبال این اعلام نظر، کریستین دیور و شانل از احمدی نژاد درخواست کردند که به عنوان مدل در برنامه زمستانی مدل لباس های فرانسه شرکت کند. احمدی نژاد در روانسر گفت: « دوران ابرقدرت ها به پایان رسیده است.» احمدی نژاد گفت: « در یک قدمی قله بلند هسته ای ایستاده ایم.» دو روز بعد، احمدی نژاد در هرسین آن یک قدم را هم برداشت و گفت: « جوانان ایران بدون اتکا به زورگویان، فناوری هسته ای را به صورت کامل در اختیار دارند.» پس از دیدار احمدی نژاد از کرمانشاه یکی از اصولگرایان اعلام کرد: « کسانی که ادعای شکست دولت را می کنند، بگویند که مردم کرمانشاه در این هوای سرد چرا از احمدی نژاد استقبال کردند؟» اعلام رسیدن ایران به قله اتمی با موج سرور و شادمانی در منطقه روبرو شد، وزیر خارجه کویت بلافاصله از برنامه های اتمی ایران ابراز نگرانی کرد. پادشاه بحرین با شنیدن اظهارات احمدی نژاد اعلام کرد که جزایر سه گانه متعلق به ماست و « از رسانه ها خواست همچنان بر عربی بودن خلیج فارس تاکید کنند.» حجت الاسلام حکیم نیز از ترس احمدی نژاد از بوش خواست که عراق را حالا حالاها ترک نکند. دولت عربستان نیز که علاقه خاصی به احمدی نژاد دارد، آمریکا را تهدید کرد که در صورت خروج از عراق این کشور به گروه های سنی و ضدشیعه عراق کمک مالی و تسلیحاتی خواهد کرد. در قطر نیز استقبال شدیدی از ایران صورت گرفت و در بازیهای آسیایی این کشور جمهوری اسلامی ایران به نام جمهوری عربی ایران خوانده شد. اما موج ضدآمریکایی و ضد اسرائیلی مواضع احمدی نژاد از این هم فراتر رفت و پس از حمایت قاطع ایران از ملت فلسطین گروه حماس به جای جنگ با اسرائیل از کمک های مالی ایران استفاده کرد و تعدادی از اعضای فلسطینی فتح را مجروح کرده، دو کودک را به قتل رساند و تعدادی را زخمی کرد. فعلا در اثر مساعی داهیانه رئیس جمهور نابغه ایران، جنگ اسرائیل و فلسطین تبدیل به جنگ فلسطین با فلسطین و مقاومت عراق علیه آمریکا، تبدیل به جنگ مسلمانان شیعه علیه مسلمانان سنی شده است. در همین راستا، یک اسرائیلی در نشریه یدعوت آهارانوت نوشت: « متشکریم محمود! تو زندگی را برای اسرائیل بسیار آسانتر ساختی.» دکمه قرمز را تونی بلر فشار داد. وی در روز 29 آذرگفت: « ایران تهدیدی استراتژیک برای منطقه است.» سخنگوی وزارت خارجه اعلام کرد: « اظهارات بلر دخالت آشکار و مخرب در منطقه است.» حسینی، سخنگوی وزارت خارجه ایران گفت: « اروپا مسیر بدی را انتخاب کرده است.» قبلا هم معلوم شده بود که آمریکا مسیر غلطی را انتخاب کرده است. دنیای اسلام هم که دنباله روی آمریکاست.
مرد سال، بی مرد سال
وحشت از جنگ باعث شد تا مجله تایم در سال 85 مرد سال که به احتمال قریب به یقین احمدی نژاد بود را برگزار نکند. روز 26 آذر مجله تایم اعلام کرد که امسال از اعلام نام مرد سال خودداری می کند و لذا احمدی نژاد که قرار بود عنوان مرد سال تایم را کسب کند و عکسش برای دومین بار روی جلد این مجله چاپ شود، به این عنوان برگزیده نخواهد شد. از سوی دیگر بالاخره مشکل شیرین عبادی حل شد. وی گفت: « اوضاع ایران در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد بدتر شده است.»
چرخش در سازمان ملل
در آخرین روز پائیز سال 85 مجمع عمومی سازمان ملل متحد با 72 رای موافق، 50 رای مخالف و 55 رای ممتنع از موارد نقص حقوق بشر در ایران ابراز نگرانی کرد. متکی اعلام کرد: « صدور قطعنامه علیه ایران فقط به پیچیده تر شدن شرایط کمک می کند.» جمهوری اسلامی هم برای اثبات نظر مجمع عمومی سازمان ملل، یک روز بعد، شش نفر را در زندان اوین و همان شب سه نفر از متهمان بمب گذاری اهواز را اعدام کرد. آگاهان توضیح دادند که علت همزمانی نه اعدام با قطعنامه سازمان ملل در یک روز ، این بود که مسوولان قضایی کشور می ترسیدند مبادا کسی برایش سووال پیش بیاید که چرا سازمان ملل ایران را مخالف حقوق بشر دانسته است.