۱۳۹۳؛ تیغ سانسور کتاب کُند نشد

نویسنده
مسعود لواسانی

» کتاب

کتاب‌های ممنوعه ایران در افغانستان چاپ و به ایران می‌آید

 

سالی که گذشت اگرچه به سیاق گذشته تیغ سانسور همانند شمشیر دموکلس بر بالای سر نویسنده و ناشر و البته مخاطب افراشته بود اما فشار مضاعف اقتصادی نیز مانع از دسترسی مردم به کتابهای دلخواه شاه می‌شد. نمایشگاه کتاب هرساله رونق خاصی به فضای کتاب در ایران می‌بخشد. نخستین نمایشگاه کتاب در دولت حسن روحانی برای اهالی کتاب تازگی داشت و بسیاری مشتاق بودند ببینند که رئیس جمهور تازه که با شعارهای زیبا کارش را آغاز کرده در عرصه‌ی کتاب چه می‌کند. با این همه اگرچه در نمایشگاه برای همه‌ی ناشران باز بود اما ناشری همچون شهلا لاهیجی و نشر روشنگران و برخی دیگر از ناشران سانسور شده‌ی گذشته اعتقاد داشتند که وضعیت با گذشته تفاوتی ندارد و به نمایشگاه نیامدند.

با گذشت بهار و فرو نشستن گردو غبار نمایشگاه کتاب غول تورم سر بلند کرد. بهای کتاب بیش از همیشه بر این صنعت نیمه جان فشار وارد می‌آورد. و انگار میان بهای کتاب و مخاطب مشتاق ماراتنی به راه افتاده که از آغاز معلوم است که برنده آن چه کسی خواهد بود.

سال ۱۳۹۳ در نیمهٔ نخست خود بر اساس آمارهای خانه‌ی کتاب که تنها نهاد قابل اعتنا در آمار نشر کتاب در ایران است، شاهد افزایش تعداد عناوین کتاب‌های منتشره و همچنین چاپ نخست بود. این نیز بیشتر ناشی از برگزاری نخستین نمایشگاه کتاب در زمان تصدی ریاست جمهوری حسن روحانی بود. قابل پیش بینی بود که ناشران می‌خواستند فضای فرهنگی را محک بزنند، چه این‌که نمایشگاه سال پیش از آن که پایان بخش کارهای فرهنگی دولت احمدی‌نژاد بود، نمایشگاه کتاب تهران شاهد کم‌ترین میزان بازدید در دو دهه‌‌ی برگزاری خود به نسبت به جمعیت و تعداد ناشران بود.

در این نمایشگاه فضای به نسبت بازتری در نگاه به سال گذشته مشاهده می‌شد. اما در همین نمایشگاه نیز مشکلاتی برای برخی از ناشران به وجود آمد. خبر حضور ناشران ممنوعه در این نمایشگاه هم از دلایلی بود که مردم را برای بازدید از بیشت و هفتمین نمایشگاه کتاب به مصلای تهران روانه کرد.

در مردادماه یک پژوهش خانه کتاب منتشر شد که نشان می‌داد افت میزان شمارگان کتاب از زمان آغاز تصدی ریاست جمهوری احمدی‌نژاد آغاز شده و تا به امروز ادامه یافته است

در مردادماه اما خبرها حکایت از رشد ۵۰ درصدی تعداد عناوین منتشره کتاب‌های چاپ نخست می‌داد. تحول عمده‌ی بهار و تابستان امسال اما از میان برداشته شدن تلویحی عنوان نویسنده ممنوع القم در وزارت ارشاد بود. هنگامی که نماینده‌های مجلس از انتشار آثار صادق هدایت انتقاد کردند، جنتی اما نخست چنین چیزی را تکذیب کرد اما بلافاصله گفت: “ملاک ما برای دادن مجوز محتوای اثر، و نه نام نویسنده است”.

گفته شد که نخستین مجوز به کتابی از صادق هدایت “اصفهان نصف جهان” او پس از حدود ده سال در نیمه‌‌ی اسفند صادر شد. با مقدمه‌ای که محمد بهارلو بر آن نوشته بود. لیست ممنوعه‌ها اما بلند و بلند تر شد. رسانه‌های محافظه‌کار در دی و بهمن با انتشار مطالبی علیه سپیده جدیری شاعر ساکن چک، نسبت به انتشار کتاب‌های او در ایران به وزارت ارشاد اعتراض کردند. از سوی دیگر شنیده می‌شد لیستی از نویسنده‌های بیرون از کشور در ارشاد تهیه شده که به این نویسنده‌ها اجازه‌ی انتشار کتاب در ایران داده نمی‌شود.

تابستان ۱۳۹۳ اما در حالی آغاز شد که زمان کلنل نوشته محمود دولت آبادی اگرچه از سوی وزارت ارشاد ممنوع اعلام شده بود، اما نسخه‌ای از آنکه در افغانستان از انگلیسی به فارسی برگردانده شده بود، در بازار تهران کتاب توزیع و خشم نویسنده را در پی داشت. خبرگزاری‌ها از اعداد اغراق آمیز یک میلیون تیراژ در مورد این کتاب غیر قانونی نوشتند اما هرچه بود وزارت ارشاد تلاش کرد این نسخهٔ تایید نشده از سوی نویسنده را از بازار کتاب جمع‌آوری کند. با این حال «حسنک» دیگر کتاب این نویسنده اما به چاپ مجدد رسید.

موضوع انتشار رمان کلنل به زبان فارسی بار دیگر توجه‌ها را به سمت بازار زیرزمینی و غیر قانونی کتاب‌ در ایران جلب کرد. برخی از ناشران و نویسنده‌ها اعتقاد دارند که شبکهٔ توزیع غیر قانونی کتاب با هدف صدمه زدن به ناشر و نویسنده فعالیت می‌کند. به همین اندازه خبر پخش دوباره کتاب شنود اشباح از اکبر گنجی در راسته بازار انقلاب حیرت آور بود.

دولت آبادی روز ۲۵ آبان‌ به‌ مناسبت هفته کتاب در نشستی گفت: “سال‌هاست که حقوق مدنی و انسانی من، حق کار، بازنشستگی، بیمه نشر آثار و حق پیگیری سرقت آثارفرهنگی من زیر پا له شده است”.

هنگامی که برای نوشتن بررسی کتاب در سال ۱۳۹۳ با ناشران ایرانی صحبت می‌کردم همگی از وضعیت فروش کتاب گلایه داشتند. اگرچه در هفتهٔ کتاب در پاییز امسال به ابتکار برخی نویسنده‌ها و به دعوت مسجد جامعی، مردم تشویق به خرید کتاب شدند، اما در نیمه‌ اسفند برخی ناشرانی که با آن‌ها گفتگو کردم همچنان از این وضعیت نگران بودند.

همین موضوع تاثیر مستقیمی بر وضعیت معیشتی نویسنده‌ها نیز دارد، آمار منتشر شده حاکی از آن است که گردش مالی بازار نشر در ایران تنها ۷۷۸ میلیارد تومان در سال بود و همین سوددهی پایین، زمان طولانی‌مدت عرضه محصولات و شمارگان متوسط ۷۰۰ تا ۱۵۰۰ نسخه برای کتاب سبب شده است تا سرمایه‌گذاران حرفه‌ای این بازار دیگر تمایلی برای حضور در بازار فرهنگ نداشته باشند چرا که ناشران به طور متوسط برای تولید با تیراژ یک هزار و ۵۰۰ نسخه، حدود ۵ تا ۱۰ میلیون تومان هزینه می‌کنند و بازگشت سرمایه اولیه و سود طی زمان یک ساله انجام می‌شود در صورتی که سرمایه‌گذاری در تولید دیگر محصولات بر اساس استانداردهای رایج با سودی حداقل ۲۵ درصد همراه می‌باشد. وضعیتی که در بازار کتاب وجود ندارد و فشارهای اقتصادی برصنعت نشر مانع از افزایش قدرت ریسک سرمایه‌گذاران شده است.

این وضعیت در مولفان کتاب‌ها نیز هست. آمارها نشان می‌دهد پدیدآورنده‌ها در بهترین حالت با دریافت حق التالیف 100 هزار تومان از خط فقر نیز عقب‌تر هستند چرا که حق التالیف 15درصدی نویسنده با کتابی که در تیراژ1100 نسخه با قیمت ده هزار تومانی تنها یک میلیون و ششصد و پنجاه هزار تومان است.

در بهمن ماه که هنگام برگزاری مراسم کتاب سال جمهوری اسلامی با حضور هرساله‌ی رئیس جمهوران ایران بوده، امسال حسن روحانی نخستین رئیس دولتی بود که از سانسور انتقاد کرد.

حسن روحانی گفت: “خط قرمزهای ممیزی کتاب باید مربع یا مثلث باشد و نمی‌تواند چند ظلعی باشد”، حسن روحانی می‌گوید: “ من نمی‌گویم ممیزی کتاب باشد یا نباشد، من می‌گویم نمی‌توانیم صد اصل برای ممیزی درست کنیم؛ دو ، سه یا چهار اصل قرار دهید، اخلاق، مقدسات و امنیت ملی باشد”.

حسن روحانی در سخنانی که با مخالفت نماینده‌گان محافطه‌کار مجلس ایران نیز مواجه شده در جمع نویسنده‌گان و ناشران ایرانی گفت: “باید نظارت کتاب را باید قدم به قدم به صاحبان آن واگذار کرد. اگر کتابی چاپ و خوانده شد، برای چاپ دوم نباید دوباره «از هفت‌خوان» عبور کند. چرا تیراژ کتاب کم شده و شرح آن تراژدی شده؟ چرا جوان ما نمی‌خواند؟ نقص در چیست؟”

درباره‌ی سخنان رئیس جمهور روحانی از محمود آموزگار رئیس اتحادیه‌ی ناشران و کتاب‌فروشان تهران پرسیدم.او از جمله کسانی است که در آن جلسه پای سخنان رئیس جمهوری اسلامی نشسته و صحبت‌های او را شنیده است. او دغدغه‌های رئیس جمهور را درباره‌ی سانسور ، موضوع هزینه- فایده می‌داند. چرا که در قبال دستگاهی که برای سانسور کتاب در دولت به وجود آمده نارضایتی مردم نیز به همان میزان افزایش یافته.

به اعتقاد ناشران مستقل و غیر دولتی در ایران رئیس جمهور روحانی به نکته‌ی خوبی اشاره می‌کند و در واقع سانسور کتاب در ایران عامل اصلی کاهش میزان مطالعه‌ی مردم در سال‌های گذشته به ویژه دو دولت احمدی‌نژاد است.

رئیس اتحادیه‌ی ناشران و کتاب‌فروشان تهران با اشاره به این اصل قانون اساسی به روزآنلاین می‌گوید: “مطابق قانون اساسی باید آزادی که یکی از دستاوردهای انقلاب ۱۹۷۹ بود پاس داشته شود اما متاسفانه هنوز تعریف درستی از قانون اساسی به دست داده نمی‌شود، یعنی به طور مشخص نیامده‌اند بگویند چه چیزی مخل به مبانی اسلام است.”

محمود آموزگار که خود از ناشران با سابقه‌ی ایران است و مدیر انتشارات “آمه” در تهران را برعهده دارد در مورد وضعیت سانسور کتاب در ایران به المانیتور می‌گوید: “اگر محدوده‌ی سانسور روشن باشد به نفع کتاب و در نهایت به نفع همه است. بحثی که آقای روحانی می‌کردند در همین ارتباط است؛ یعنی مبانی نشر محدوده‌اش مشخص باشد و نویسنده و ناشر تکلیف‌اش را بداند تا بررس و ممیز کتاب بر اساس آن مبانی کتاب را بررسی کنند.

محمود آموزگار در این باره می‌گوید: “ طبیعی است که بررسی کتاب کار هزینه و زمان‌بر و کاری است که لازم است تعداد نیروی انسانی زیادی را احتیاج دارد این که این چه خاصیتی دارد همواره یکی از دل‌مشغولی‌های دولت‌مردان جدید است”.

او با اشاره به تمایل اولیه وزیر فرهنگ دولت روحانی برای سپردن مسئولیت انتشار کتاب به خود ناشران و برداشتن سانسور پیش از انتشار در وزارت فرهنگ ، که در آگوست ۲۰۱۳ مطرح شد، می‌گوید: “آقای علی جنتی اطمینان اولیه‌ی ناشران برای اجرایی کردن چنین طرحی را جلب کرده بود و ما پیشنهاداتی به او مطرح کردیم که امید داریم مورد توجه قرار دهد. ما به دولت پیشنهاد کردیم در اداره‌ی کتاب که مسئول بررسی کتاب است باید یک هیات نظارتی وجود داشته باشد که به ناشر و نویسنده پاسخ‌گو باشند تا معیارهای رد کتاب سلیقه‌ای نباشد ضوابط کنونی نشر که از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شده ایرادهایی دارد که باید از سوی وزارت ارشاد به شورا پیشنهاد و آن‌ها نیز آن را اصلاح کنند”.

این سال نیز با وعده و وعیدهای رئیس جمهور در مورد سامان دادن به وضعیت سانسور به پایان رسید. برخی بر این اعتقادند که اگرچه دولت عوض شده و وزیر ارشاد و رئیس جمهور گاه گاهی حرف‌های زیبایی می‌زنند، در دستگاه سانسور در هنوز بر همان پاشنه می‌چرخد، مدار سانسور هنوز همان است که در گذشته بوده بسیاری از مسئولان اصلی سانسور همچون مهدی الاهیاری از دوره‌‌ی صفارهرندی همچنان در ارشاد حضور دارند و با وجود این آدم‌ها رویه سانسور عوض نخواهد شد.هرسال در اسفند ماه تکاپوی ناشران برای نمایشگاه کتاب سال آینده آغاز می‌شود، امسال اما به نظر می‌رسد ناشران بی‌رمق به استقبال سال جدید می‌روند.”