شاید هیچ نامی بیش از تحکیم وحدت برازنده ی اتحادیه ی سراسری انجمن های اسلامی سراسر کشور نبوده و نیست. براستی این اتحادیه مایه ی تحکیم وحدت ِ نیروهای دانشجویی منتقد در سرتاسر کشور بوده و هست، اما سئوال اینجاست: زمانی که وحدت ورد زبان حاکمان است چرا این همه وحشت از نهادی که عامل تحکیم وحدت است؟
تحلیل حرکت اخیر دانشجویان در برگزاری انتخابات شورای مرکزی تحکیم وحدت و واکنش سراسیمه و آشفته ی نیروهای امنیتی اطلاعاتی، امر مهمی است که می تواند درماندگی نیروهای امنیتی اطلاعاتی نظام جمهوری اسلامی، چه در سطح تحلیلی و چه در اتخاذ روش مناسب برای برخورد با این حرکت را بیش از پیش به نمایش بگذارد. این امر زمانی بیشتر خویش را نمایان می سازد که بدانیم نتیجه ی عملی برگزاری انتخابات شورای مرکزی تحکیم وحدت چه می توانست باشد و اینک چه خواهد بود.
هیچ شکی نیست که یکی از اقشار تاثیرگذار جامعه ی ایرانی، چه قبل و بعد از انتخابات خرداد 88، جنبش دانشجویی بود. اما هیچکدام از این حضورهای پررنگ در اعتراضات بعد از انتخابات دلیل اصلی برخورد حاکمیت با برگزاری یک انتخابات ساده که هدفی جز انجام وظیفه ی قانونی اعضای شورای مرکزی قبلی و واگذاری این نهاد به اعضای جدید نبوده و نیست. در یک نگاه واقع بینانه این انتخابات صرفا یک جایگزینی ساده در رأس هرم انجمن های اسلامی بود و هیچ پتانسیلی برای ایجاد یک بازآفرینی تشکیلاتی آنی و گسترده را در سطح کشور و در درون خویش نداشت زیرا در واقع روند دموکراتیک برگزاری انتخابات و نتایج آن، تا لحظه ی برخورد نیروهای امنیتی ـاطلاعاتی با آن، مورد تعرض قرار نگرفته بود.
اما چرا نهادهای امنیتی اطلاعاتی دست به برخورد غیر معقول و دور از انتظار عقلانی با اعضای جدید منتخب دفتر تحکیم زده اند؟
دلایل آن را می توان بر دو نکته ی اساسی استوار کرد:
- حاکمان نظام جمهوری اسلامی بعد از انتخابات 88، پا به مسیری گذاشتند که ادامه ی این مسیر تنها و تنها در بازتولید فضای سرکوب استوار است، فضایی که در واقع می خواهد به دانشجویان و ملت ایران اعلام کند که اراده ی آنان نمی تواند قواعد بازی سیاست و مناسبات قدرت را تغییر دهد و حاکمان با سرکوب نمایندگان مردم و منتقدین، و نابود کردن روندهای دموکراتیک چرخش نخبگان و واگذاری قدرت، خویش و مناسبات قدرت و هنجارهای این مناسبات را که مدنظر آنان است بر کل جامعه تحمیل می کند.
اما خواست مردم و دانشجویان چیست که حاکمیت تمام توان خویش را به کار بسته است که چنین پیامی را در روند بازتولید فضای سرکوب به طور همیشگی به مردم اعلام دارد. این خواست در دلیل دوم نهفته است.
- انتخابات تحکیم و هر انتخابات دیگری خواه با حضور فیزیکی شرکت کنندگان در مکانی مشخص، خواه در فضای مجازی، بازتولید خواست مردم در برابر خواست حاکمیت است. چیزی که “کابوس حاکمیت اقتدارگرا ست.”
انتخابات، گردش دموکراتیک نخبگان به عنوان مدلی مقبول برای نظام سیاسی کلان مورد پذیرش اقشار و گروههای مختلف جامعه و برابری کامل تبلیغاتی، مالی، و ابزارهای تاثیر گذار بر روند انتخابات و تایید تمامی افراد شرکت کننده در انتخابات به عنوان یک رقابت سالم سیاسی چه برای بازندگان و چه برندگان که نشان از مقبولیت برگزار کنندگان آن و مشروعیت نتایج آن و تایید روند برگزاری آن است.
اینجاست که تقابل مفهوم وحدت در گفتمان حاکمیت و منتقدین حاکمیت متجلی می گردد. انتخابات تحکیم از این رو در نظر حاکمیت سرکوب گر سزاوار سرکوب است که نمادیست در جهت بازتولید هنجارهای رقابتی مورد پذیرش ملت، و وحدت در عین پذیرش تفاوت و رقابت در عین احترام به منافع کلی جنبش دانشجویی در سطحی کلان مدلی را مجسم می کند که رقابت سیاسی را در شکل مطلوب خویش عرضه می کند. اما وحدتی که حاکمیت سرکوب گر آن را نمایندگی می کند در واقع مفهومی است نمادین برای بازتولید فضای سرکوب و تحمیل اراده ی فردی بر جامعه.
اما نکته ای دیگر نیز در این میان نهفته است که عیان نمودن آن برندگان واقعی و بازندگان نهایی این تقابل نیروهای دانشجویی تجددخواه و دموکرات منتقد حاکمیت و نیروهای اقتدارگرا را نمایان می کند. سیاسیون دموکرات بر خلاف سیاست بازان غیر دموکراتیک، حول فرد جمع نمی گردند. هویت خویش و روندهای سیاسی را از فرد نمی گیرند، وحدت خویش را مدیون و مرهون سرکوب درون گروهی و بخشش موقعیت سیاسی و اقتصادی و تقسیم غنایم به دست سلطان زمان خویش نمی دانند بلکه هویت جمعی آنان که وحدت در عین کثرت را رقم می زند را در لزوم دفاع از روند های دموکراتیک انتخاب و دفاع از نهادهای نمادین بازتولید کننده ی این روند ها می بینند.
شباهتی است قریب میان اعتراضات پس از انتخابات گذشته و اعتراضات احتمالی در پیش نسبت به این انتخابات وجود دارد. هر دو این اعتراضات که یکی شکل گرفته و دیگری احتمالا بر اساس شواهد و قراین در حال شکل گیری است، دفاعی است از روندهای دموکراتیک چرخش نخبگان و تقسیم و انتقال قدرت، یکی در سطح کلان سیاسی و دیگری در سطحی پایین تر اما واجد اهمیت. اینجا دفاع از شخص مطرح نیست، بلکه دفاع از روند ها، فرایند ها و نهادهای دموکراتیک مطرح است.
آنچه که در چند روز اخیر در سطح نخبگان سیاسی دانشجویی گسترش پیدا کرده و قطعا با ادامه ی روند بازداشت غیر قانونی و غیر موجه نمایندگان منتخب شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت در میان دیگر نیروهای سیاسی منتقد نیز در سطح جامعه گسترش پیدا می کند و قوی تر و پررنگ تر می گردد دفاع عملی در چارچوب اعتراضات مدنی نسبت به:
1. بازداشت غیر قانونی منتخبین قانونی تحکیم وحدت و دیگر زندانیان سیاسی و دانشجویی در سطح کشور
- دفاع از نهادها، روندها و فرایندهای دموکراتیک همچون تحکیم وحدت و دیگر احزاب سیاسی مورد غضب واقع شده که بار دیگر نخبگان سیاسی دانشجویی و منتقد حاکمیت را به عنوان گروه مرجع در پیگیری حقوق سیاسی، اقتصادی و فرهنگی افراد جامعه با حمایت دیگر سیاسیون منتقد حاکمیت به اذهان متبادر کند. با توجه به نزدیکی 16 آذر که روز دانشجوست، این روز می تواند به عنوان آغاز دوباره ی روند رو به رشد اعتراضات گسترده ی مردمی دانشجویی حول معضلات و مشکلات عدیده ی اقتصادی و سرکوب فرهنگی و انسداد فضای سیاسی که توسط حاکمیت ترویج گشته است، باشد.
شکل گیری اعتقاد به مقاومت در میان فعالین سیاسی و دانشجویی بعد از بازداشت ها به طور گسترده بنابر تعرض حاکمیت به نماد جنبش دانشجویی، 16آذر امسال را با توجه به هویت استبداد ستیزی این روز می تواند بار دیگر جنبش سبز را گامی دیگر به سمت اهداف خویش به پیش ببرد. در واقع بازداشت اعضای جدید شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت، پیوند هویتی میان جنبش دانشجویی و جنبش سبز را پررنگ تر و احتمال تاثیر گذاری این اعتراضات احتمالی را نسبت به قبل بسیار بیشتر و عقب نشینی حاکمیت را از مواضع خویش و تثبیت موقعیت سیاسیون وابسته به جنبش سبز را تسریع و تقویت می نماید.
حال سوال اینست: “بازندگان و برندگان این تقابل چه کسانی هستند؟”
عضو دفتر تحکیم وحدت