سرانجام شانزدهم آذر با وجود تهدیدها و دستگیریها و اخراجها و قدرتنمائیها، با شکوه و شهامت تمام برگزار شد. گرچه به خاطر موانعی که بر سر راه ارسال و پخش اخبار آن گذاشته بودند اخبار نسبتا کامل آن با تأخیر به جهان خارج راه پیدا کرد، اما بسیاری از خبرگزاریها و تحلیلگران اوضاع ایران بر ابعاد گسترده و اهمیت این جنبش انگشت گذاردند.
در اینکه شانزده آذر 88 پس از پنجاه وشش سال با اهمیتترین و مردمیترین و پرسروصداترین شانزده آذری بوده که در ایران برگزار شده فکر نمیکنم کسی تردیدی داشته باشد. جنبش دانشجوئی که خیلیها آن را راکد و نیمه مرده میپنداشتند، از خویش برون آمد و در برابر استبداد حاکم و دستگاه سرکوبگر آن کاری کرد کارستان. بهعلاوه، در این شانزده آذر بیش از هر زمان دیگر دانشجوی آزادیخواه به صدای همه ملت، به وجدان آگاه و بیدار جامعه و به زبان حال کل جنبش دموکراسی خواهی ایران تبدیل شد.
اما دامنه و اهمیت شانزدهم آذر امسال به همین محدود نیست. شانزده آذر امسال را نباید صرفا با شانزده آذرهای گذشته و به عنوان روزی در امتداد روزهای دانشجو، طی دهههای گذشته به شمار آورد و تنها از این جنبه آن را طبقه بندی و تحلیل کرد، بلکه همچنین باید آن را روزی در امتداد اعتراضات مردمی و آزادیخواهانه شش ماهه اخیر بعد از انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری نیز به حساب آورد و در این چهارچوب نیز مورد بررسی و برآورد قرار داد.
شاید یکی از مهمترین ویژگیهای شانزدهم آذر امسال به عنوان یکی از روزهای جنبش اعتراضی در این باشد که برخلاف روز قدس یا سیزده آبان، شانزدهم آذر یکی از آن مناسبتهای حکومتی نبود که از طرف مخالفان مصادره شده باشد. روزهای یادشده قبلی روزها و سنتهائی حکومتی و مربوط به این نظام بودند اما جنبش دموکراسی خواهی توانسته بود آنها را از دست حکومت درآورد و محتوای آنها را عوض کند، در حالیکه شانزده آذر به عنوان روز دانشجو، تاریخا بیرون از این چهارچوبها و قالبها شکل گرفته و تداوم یافته است. به عبارت دیگر حرکت دانشجویان در این روز، هم در شکل و هم در معنی کاملا خارج از سنت و فرهنگ حاکم عرض اندام کرد و این خود نمود معنیداری است از آن انکشاف و توسعه سیاسی که جنبش دارد از سر میگذراند.
ویژگی یا برجستگی دیگر شانزدهم آذر، گستردگی چشمگیر جنبش و فراتر رفتن کامل آن از محدوده جغرافیایی تهران و یکی دو شهر بزرگ دیگر و کشانده شدن آن به بسیاری از شهرها و نقاط سراسر ایران بود که بیگمان قدمی به پیش و به معنای فائق آمدن جنبش بر یکی از محدودیتهائی است که طی ماههای اخیر با آن دست به گریبان بوده است.
شهامت دانشجویان، و به طور کلی جوانان و مردم، و جا نزدن آنان در مقابل تهدیدها و قدرتنماییها و قرق کردنها و نظامی کردنهای محیط نیز بسیار ستایش برانگیز بود. این خصوصیت، که انصافا باید گفت به یکی از ویژگیهای جنبش دموکراسی خواهی اخیر تبدیل شده، در روز دانشجو بیش از همیشه نمایان بود. قدعلم کردن و نترسیدن و چشم در چشم استبداد دوختن و نافرمانی کردن، از نمودهای درخشان شکستن اسطوره اقتدار استبداد بود که دل به دریا افکنان روز دانشجو در مقابل چشم جهانیان به نمایش گذاشتند. اما جالب اینکه این شهامت و ایستادگی با مشخصه دیگری نیز توأم بود و آن هم حفظ متانت و پختگی و عقلانی عمل کردن و از کف ننهادن خط مدنی و مسالمتجوئی بود که ماههاست مایه تحسین و اعجاب جهانیان شده و بیش از پیش به فروریزی مشروعیت نظام حاکم یاری رسانده است.
اما یکی دیگر از ویژگیهای حرکت شانزدهم آذر امسال که شاید کمتر مورد اشاره قرار گرفته باشد شرکت گسترده دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی کردستان در آن بود. سالهاست که دانشجویان کرد نقش فعال و مؤثری در حرکتهای دانشجوئی و نیز در طرح و بحث مسائل نظری در میان قشر دانشجویان دارند و در بسیاری از این حرکات هم در صف مقدم بودهاند. جان باختن کیانوش آسا و چندین نفر دیگر از دانشجویان کرد در دانشگاههای تهران و دستگیری بیش از پانزده نفر از دانشجویان کرد در هفتههای اخیر گواه این واقعیت است. اما تفاوت این بار در این بود که دانشگاهها و مؤسسات آموزشی خود شهرهای کردنشین نیز، با وجود فضای فوق امنیتی که همواره در آنجا حاکم است شجاعانه به حرکت درآمدند و نه فقط شهرهای بزرگتر و مراکز استانها مانند کرمانشاه و سنندج، بلکه ایلام و سقز و مریوان و بانه و مهاباد هم با میتینگ ها و اجتماعات خود حضور یافتند. این را باید یک پیروزی برای خط فکری و سیاسی دانشجویان پیشرو و دموکراسی خواه کرد به شمار آورد و به آن خوشامد گفت. ضمنا در این صورت است که دانشجویان کرد میتوانند خواستها و آرزوهای خلق کرد را نیز به بهترین نحو در افکار عمومی جنبش آزادیخواهانه مطرح کنند و نمایندگان یک دیالوگ سازنده باشند و به کجفهمیها و فوبیاهائی در مورد کردها که تاکنون مورد سوء استفاده حاکمیت بوده، خاتمه دهند.
و این ما را به ویژگی دیگر شانزدهم آذر امسال میرساند که همانا حفظ اتحاد در عین تنوع بود. خوشبختانه برسمیت شناختن چندصدائی و وجود گرایشهای فکری و سیاسی گوناگون در حرکت دانشجوئی و در عین حال پیریزی یک همکاری و اتحاد محکم در بین همه آنها در راه خواستهای دموکراتیک، بخوبی هضم شد و در شانزدهم آذر به صحنه عمل درآمد و همین را نقطه قوت بزرگ جنبش دانشجوئی و نشانه بلوغ و عقلانیت آن باید شمرد. برای جامعه پرتنوع ایران این الگوئی است که باید برای آینده هم مدنظر داشته باشیم.