رای مخالف مجلس به چهارمین وزیر پیشنهادی روحانی ادامه لجاجت مجلس و اصرار آقای خامنه ای به تداوم سیاستهای امنیتی دوره احمدی نژاد در دانشگاههای کشور و رودرویی آشکار با افکار عمومی و آرای مردم در انتخابات خرداد ۹۲ است.
رای مخالف مجلس آنهم با اکثریت قاطع ۱۷۱ رای این تصور را پدید آورده که افراطیون نزدیک به مصباح یزدی اکثریت نمایندگان اصول گرای مجلس را با خود همراه کرده و رهبری آنان را برعهده گرفته اند. این تصورنادرست است. چرا؟ به دلایل زیر:
گروهها و عناصر فعال طیف اصول گرا بویژه دو جناح افراطی و میانه رو در اغلب موارد مهم سیاست خارجی و داخلی ایران اختلافات راهبردی دارند. این اختلافات از دوره ی دوم احمدی نژاد به این سو که با فشار تحریم های جهانی و آشکار شدن شکست سیاست های ماجراجویانه حاکمیت و نادرستی تحلیل ها و مواضع آقای خامنه ای همراه شد، روز به روز عمیق تر شده است.
در موضوعاتی مثل مذاکرات هسته ای، رابطه ایران و غرب، همکاری با اصلاح طلبان، ترکیب مجلس آینده و بالاخره مساله مهم جانشینی خامنه ای و نقش و جایگاه هاشمی در تحولات درونی نظام، این دو جریان اختلافات ۱۸۰ درجه ای دارند. چنان که در شرایط و مقاطع خاص احتمال دارد بر سر هریک از موضوعات پیش گفته تقابل این دو جریان حاکمیت را در بحران سیاسی فرو برد. در همه موارد بالا جریان به اصطلاح میانه رو نفوذ بیشتر و دست قوی تری در مجموعه حاکمیت جمهوری اسلامی دارد.و در صورت رویارویی آنتاگونیستی، برنده خواهد بود.
با این اوصاف همراهی افراطیون و میانه روهای اصول گرا در رد چهارمین وزیر پیشنهادی روحانی نه به دلیل تخفیف اختلافات و نزدیکتر شدن این دو جریان طیف اصول گرا، و یا فرادست شدن افراطیون جبهه پایداری بلکه صرفا بخاطر تقید و اجبار همه آنان به تبعیت از میل خامنه ای است. روزنامه کیهان در مخالفت با آقای آشتیانی، پیش از جلسه رای گیری مجلس، تمایل رهبر به رعایت خط قرمزهای نظام را حکم حکومتی وی خوانده بود.
خامنه ای مایل است وزارت علوم توسط یکی از عناصر مکتبی مورد اعتماد او اداره شود. خامنه ای می داند که هر چهار وزیری که تاکنون برای این پست معرفی شده اند، قلبا با آنچه او از وزارت علوم می خواهد همراه نبوده اند.
وزارت علوم، با چهارونیم میلیون دانشجو و هزاران استاد و کادر آموزشی سروکار دارد. دانشگاه و دانشجو در سال ۸۸ همراه و حامی جنبش سبز (فتنه سبز) بوده و هنوز نیز جنبش سبز در زیر پوست دانشگاه موج می زند. دانشگاه فضای بازتولید گفتمان این جنبش نیز هست. وزارت علوم باید توسط کسانی اداره شود که خصومت خود را با “فتنه سبز” ثابت کرده باشند.
وزیر علوم باید با سازمان بسیج و نیروهای امنیتی هماهنگ شود و مجری سیاستهای سرکوبگرانه در صحن دانشگاهها باشد. وزیری که به دانشگاه و دانشجویان امنیتی نگاه کند؛ وزیری که علم بویژه علوم انسانی را فدای مکتب کند و امکانات، بودجه و بورسهای دانشگاهی را به عناصر مومن و مکتبی واگذارد. وزیری در قدوقامت جلیلی و کامران دانشجو.
باید دید که خامنه ای و نمایندگان گوش به فرمان مجلس با پنجمین وزیر پیشنهادی روحانی، محمد فرهادی که پیشتر در دولت های هاشمی و خاتمی عضویت داشته چه خواهند کرد؟ اما اگر او تائید صلاحیت هم بشود، فشار بر وزیر جدید وزارت علوم برای پیشبرد منویات رهبر ادامه خواهد یافت. تقابل روحانی و مجلس بر سر وزارت علوم، در افکار عمومی بویژه در میان دانشگاهیان، دانشجویان و جامعه علمی کشور قطعا به سود شخص روحانی و دولت او و به زیان اصول گرایان تمام می شود.