18 ماه برای پرهیز از جنگ با ایران

نویسنده

ناتان گاردلز

محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران، که آنقدر رادیکال است که فکر می کند اولیور استون عضو قسم خورده باشگاه شیطان بزرگ است، اخیرا گفته است که: “شمارش معکوس برای سرنگونی رژیم صهیونیستی شروع شده است.” دنیس راس، رئیس هیئت مذاکره کننده خاور میانه در دوره بوش و کلینتون از سوی دیگر فکر می کند که شمارش معکوس برای جنگ با ایران شروع شده است.

به نظر او سرعت دیپلماسی بین غرب و ایران به سرعت ایران در تولید اورانیوم غنی شده نمی رسد. از آن گذشته به نظر راس سیستم دفاع موشکی روسیه که تا 18 ماه دیگر در منطقه مستفر می شود، هر گونه حمله هوایی به ایران را بعد از این تاریخ مشکل می سازد. نگرانی وی از این است که اسرائیل که نمی تواند یک ایران هسته ای را تحمل کند، در صورت شکست دیپلماسی، به ایران حمله کند. در زیر مصاحبه انجام شده با راس را می خوانید.

ناتان گاردلز: نتانیاهو نخست وزیر سابق اسرائیل و رهبر حزب لیکود هشدار داده بود که اگر اسرائیل به طور یک جانبه از جنوب لبنان و نوار غزه خارج شود، به دلیل خلع قدرت، حزب الله و حماس یعنی متحدان ایران از فرصت استفاده کرده و به اسرائیل حمله می کنند. از آن جا که چنین چیزی اتفاق افتاده است موضع وی در اسرائیل تقویت شده است. چشم انداز یک دولت به رهبری او در اسرائیل چیست و آیا وی به تاسیسات هسته ای ایران حمله می کند؟

دنیس راس: اگر امروز انتخابات شود نتانیاهو پیروز می شود. البته محبوبیت او به دلیل ضعف اولمرت هم هست چرا که وی در نظر سنجی های اخیردر حد 2 درصد رای آورده است.

چشم انداز دولت به رهبری نتانیاهو بستگی به زمان انتخابات دارد و وابسته به آن است که ادهود باراک، نخست وزیر دیگر اسرائیل که اکنون وزیر دفاع است، بتواند اعتبار بیشتری را به دست آورد.

ولی دولت اسرائیل فعلا از ثبات بیشتری نسبت به آنچه تصور می رود برخوردار است و بعید است که قبل از پاییز 2008 انتخاباتی انجام شود.

مساله مهم تر از آن نحوه برخورد نتانیاهو با ایران است. به نظر من فارغ از موضع وی اکنون در محافل امنیتی اسرائیل این فکر به وجود آمده است که اسرائیل نمی تواند یک ایران هسته ای را تحمل کند.

آن ها اظهارات احمدی نژاد را بسیار جدی تلقی می کنند. ماه گذشته وی مجددا تکرار کرده بود که: “شمارش معکوس فروپاشی رژیم صهیونیستی شروع شده است.” حتی علی اکبر هاشمی رفسنجانی، که به عنوان فردی مصلحت گرا معروف است، چند سال پیش گفته بود تنها یک اسلحه هسته ای برای نابود کردن اسرائیل کافی است.

نهاد های سیاسی و نظامی اسرائیل ترجیح می دهند دنیا از طرق دیپلماتیک یا هر طریق دیگر ایران متوقف کند. ولی اگر این اتفاق نیافتد آنگاه استفاده از زور احتمال بیشتری پیدا می کند.

برای اسرائیل، “خط قرمز” آن نیست که ایران دارای مقدار کافی اورانیوم شود. خط قرمز در واقع 18 ماهی است که تا استقرار سیستم موشکی ایران توسط روس ها فاصله داریم. این اقدام حمله هوایی به تاسیسات هسته ای ایران را دشوار می سازد. هر چه به این زمان نزدیک تر می شویم و هر چه حل مسالمت آمیز مساله هسته ای ایران به تعویق می افتد، اسرائیل خود را بیشتر مجبور به استفاده از زورمی بیند.

بدین ترتیب هم اکنون در سراشیبی استفاده از زور قرار گرفته ایم. سرعت آرام دیپلماسی غرب از سرعت تحول فعالیت هسته ای ایران و نیز از بسته شدن دریچه حمله هوایی به ایران آهسته تر است.

گاردلز: در این 28 ماه چه می توان کرد تا از جنگ جلوگیری کرد؟

راس: دیپلماسی موفق مستلزم هماهنگ ساختن وسیله و هدف است. لذا سه چیز باید در زمینه دیپلماسی اتفاق بیافتد که همه مستلزم اتخاذ تصمیم های جدی تر توسط اروپا برای تحریم های بیشتر علیه ایران است. اروپایی ها در این میان از اهمیت زیادی برخوردارند بخصوص آلمان و ایتالیا.

اولین اقدام آن که عربستان سعودی باید اروپا را تحت فشار بگذارد. عربستان از یک ایران هسته ای واهمه دارد چرا که در پشت چنین نیرویی ایران می تواند به سراسر خاورمیانه دست اندازی کند. عربستان می تواند با توان مالی خود بانک ها، موسسات سرمایه گذاری و دولت های اروپایی را تحت فشار قرار دهد.

دومین اقدام اسرائیل باید به اروپائیان بگوید: “اگر فکر می کنید با این اقدامات از جنگ پرهیز می کنید در اشتباهید. از این طریق خطر جنگ را افزایش می دهید چون ما یک ایران هسته ای را نمی تونیم بپذیریم”.

سوم اینکه آمریکا باید در مذاکرات اروپا با ایران شرکت کند درست مانند سیاستی که در مورد کره شمالی در پیش گرفت. اروپایی ها هم این نکته را می دانند.

در حال حاضر بسیاری از اروپائیان ار آمریکا می خواهد که شرط توقف غنی سازی را از مذاکرات حذف کند. من طرفدار این فکر نیستم مگر آن که شرط دیگری مطرح شود. من به اروپائیان خواهم گفت که آمریکا حاضر است غنی سازی را از شروط حذف کند به شرط آن که از هم اکنون رگ حیات اقتصادی ایران قطع شود.

هنر اداره کشور ایجاب می کند که اگر چیزی می دهیم چیزی به دست آوریم. بسیاری از اروپائیان نگرانند که تحریم های قوی تر علیه ایران جنگ را نزدیک تر می کند. برای رفع این نگرانی آمریکا باید در مذاکرات شرکت کند.

گاردلز: بوش و پوتین این هفته در مین گفتند مشترکا در مورد ایران کار خواهند کرد. آیا این نکته مهمی است؟

راس: این مسلما مفید خواهد بود. ایرانی ها روی روس ها حساب می کردند که در رای های شورای امنیت از ایران حمایت کند. هر چه روس ها بیشتر وارد موضوع شوند بهتر است و نشان می دهد که تحریم های بیشتر می تواند موثر باشد. باید دید. نگرانی من از آن است که سازمان ملل حرکت آهسته ای را دنبال کند و در این فاصله ایران به کار خود ادامه دهد و اسرائیل نیز به آمادگی برای حمله اقدام کند.

گاردلز: چرا فکر می کنید تحریم ها موثر واقع خواهند شد و ایران را انعطاف ناپذیرتر نمی کند؟

راس: طبقه حاکمه ایران به دو گروه انعطاف ناپذیر که معتقدند در انزوا می توانند زندگی کنند و گروهی که این گونه فکر نمی کنند تقسیم شده است. حادثه چند ماه پیش ملوانان انگلیسی آموزنده بود. سپاه پاسداران مایل نبود ملوانان را آزاد کند مگر آنکه چیزی دریافت کند. ولی در آخر هیچ چیز هم دریافت نکردند و مجبور شدند آن هارا آزاد کنند چرا که از بالا به آن ها دستور داده شد.

در نهایت وزنه در داخل حکومت به سمت آن هایی می رود که می خواهند از جنگ، فلاکت اقتصادی و ناآرامی اجتماعی پرهیز کنند. کافی است به عکس العمل مردم در مورد یک امر نسبتا کوچک یعنی جیره بندی بنزین توجه کنیم. تحریم ها وضعیت نا آران ایران را به مراتب وخیم تر می کند.

اکنون در سراشیبی استفاده از زور قرار گرفته ایم، هر چند با آن مخالف هستیم. لزومی هم ندارد که چنین باشد. گزینه های دیگری هم وجود دارد ولی عقربه های ساعت دارند حرکت می کنند.

منبع : هافینگتن پست، 5 ژوئیه 2007