بیست ساله بود، هنوز آرزوهای زیادی در سر داشت، تازه سربازی را تمام کرده بود و با مادربزرگ و پدربزرگ بیمارش در روستایی در حوالی مرز “سیران بند” شهرستان بانه زندگی میکرد. با این همه آنطور که نزدیکانش میگویند سر زنده بود و پر هیجان تا همین چند روز پیش که صبح از خانه به سمت مرز رفت؛ “مرز شکسته” و دیگربرنگشت.
هاشم کریمپور، اهل روستای “گویزلی” در مرز بانه، پس از پایان دوره اجباری سربازی با خرید یک حیوان باربر، به جا به جایی کالا در مرزها به کولبری مشغول بود. منابع مطلع در بانه به روز میگویند او برادر دو فرزند کوچکتر یک خانواده کم درآمد بود؛ روزی که آخرین بار سر کارش رفته بود، گلوله آتش زای یک سروان مرزبانی به سینهاش خورد و در مقابل سروان و سربازان در آتش سوخت.
بومیهای منطقه میگویند، کار “سروان شریفی” بوده. درجه داری که ظاهرا در کشتار کولبران در مرزهای کردستان نام آشناست؛ همان که چند ماه قبل گفته شد بانی مرگ سه کولبر و دهها راس حیوان بارکش در مرز شهاب الدین بانه بود.
هاشم روز دوشنبه، ۱۹ فروردین به هنگام اصابت گلوله آتش زا آتش به جانش افتاد،بعد تنها در تماسی کوتاه به پدرش زنگ زد و با گریه و زاری جایش را گفت و تلفن قطع شد. این آخرین مکالمه پدر و پسر بوده. جوان بیست ساله بعد از پنج ساعت از وقوع حادثه در آغوش پدرش و در راه انتقال به بیمارستان عمومی بانه جان داد.
جنازه را تا صبح پس ندادند. سروان هاشمی که به گفته ساکنان منطقه همان روز بازداشت شده، فردایش بلافاصله آزاد شد. بعد از تحویل جنازه، هاشم با حضور شمار زیادی از مردم تشییع و تدفین شد.
هاشم سه سال پیش در زمان ساخت فیلم “مرز شکسته” چند روزی به عنوان راهنما در بخش تدارکات فیلم به همراه مرد دیگری که صاحب یک حیوان باربر بود،با عوامل تهیه فیلم همکاری کرد. او در زمان ساخت این فیلم تنها ۱۷ سال داشت و با شور و هیجانی کودکانه تجهیزات فیلمبرداری و تهیه فیلم را در مناطق کوهستانی جابه جا میکرد.
مستند “مرز شکسته”، ساخته کیوان کریمی که نگاهی است به مصائب کولبران در مرزهای کردستان، نزدیک به دو سال پیش با نمایش همزمان در سه جشنواره بین المللی، موفق به دریافت جایزه ویژه هیات داواران جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه و مستند “تولفا” در ایتالیا شد.
مرگ در نقطه صفر مرزی
این اولین بار نیست که کولبران در مرزهای مناطق کردنشین جانشان را بر اثر اصابت مستقیم گلوله نیروهای مرزبانی از دست میدهند. منابع خبری به صورت هفتگی مرگ کولبران را گزارش میدهند. همین چند روز پیش، در نقطه مرزی شهرستان ماکو، در آذربایجان غربی یک کولبر دیگر کُرد هدف گلوله نیروهای انتظامی قرار گرفته و کشته شده بود.
سایت کُردپا، که اخبار مربوط به مناطق کردنشین را پوشش میدهد، چند روز پیشتر مرگ کولبر دیگری به نام “سجاد چوپانی” ۳۰ ساله و متأهل در کوهستانهای بین ماکو و بازرگان را هم تائید کرده بود که به صورت مشابه کشته شده است.
در سالهای اخیراخبار متعددی در مورد مرگ شهروندان بر اثر مین و قتل کولبران توسط نیروی انتظامی در مرز شهاب الدین و دیگر مرزهای منطقه گزارش شده است.
رسانهها و نهادهای مختلف مدافع حقوق بشر موارد متعددی از مرگ کولبران و حیواناتی را که از آنها به عنوان وسیله انتقال کالا استفاده میشود گزارش کردهاند.
کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران سال گذشته با ارسال نامهای به مسئولان جمهوری اسلامی از جمله سران سه قوه، از آنها خواسته بود که استفاده از نیروی مرگبار علیه کولبران و کاسبکاران غیر مسلح را متوقف و سیاست خود در خصوص ساکنین مناطق مرزهای غربی ایران را بازنگری کنند.
احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر هم در گزارش اسفندماه سال ۹۰ خود، از “کشتار سیستماتیک” کولبران و افراد کاسب انتقاد کرده بود.
بسیاری از خانوادههای کولبران در طول سالهای گذشته به علت کشته یا زخمی شدن بستگان خود بر اثر تیراندازی غیرقانونی نیروهای نظامی و انتظامی به دستگاه قضایی جمهوری اسلامی شکایت کردهاند.
عثمان مزین، وکیل دادگستری که دفاع برخی از کولبران کشته شده را به عهده دارد، پیشتر به روز گفته بود: “در پروندههای زیادی که تاکنون پیگیری کردهایم نتوانستهایم دادسرا را مجاب کنیم که حامل سلاح و ضارب حداقل احضار و از او در مورد چگونگی به کارگیری سلاح تحقیق شود.”
به گفته این وکیل دادگستری، مسئولان به تازگی پذیرفتهاند دیه کولبران به قتل رسیده را به خانوادهها پرداخت کنند اما مشروط بر اینکه آنها معادل کل دیه را مطالبه نکنند و بخشی از آن را به نیروی انتظامی پس بدهند.
تجارت چمدانی، کولبری و مرگ
رسانهها و خبرگزاریهای جمهوری اسلامی کمتر به موضوع کولبران پرداخته و در پارهای موارد مرگ شهروندان در مرزها را تکذیب کردهاند، اما مجله چشم انداز ایران در تازهترین شماره خود در پروندهای جداگانه به این پدیده پرداخته است.
پرویز پیران در مقالهای با عنوان “کول بری و تجارت چمدانی” به دلایل ظهور و رشد این پدیده در مرزهای کردستان پرداخته است.
او در مقاله خود که در شماره ۷۷ نشریه چشم انداز ایران منتشر شده نوشته است: “کولبری در کردستان، بردوکی در سیستان و بلوچستان، تجارت چمدانی و هرنوع تجارت مرزی غیررسمی در آخرین تحلیل تلاش بیوقفه بیکاران و فقرا برای انطباق با فقر رو به رشد و ممانعت از زنجیره به هم پیوسته معضلاتی است که پس از فقر و با فقر، از راه آن، هم چون میهمانان ناخواندهای میرسند و گریبان درصدی از فقرای شهری و روستایی را میگیرند.”
به گفته او کولبران و بردوکان [در بلوچستان به کولبر، بردوک گفته می شود]، در تمامی جهان با چالشهای متعددی روبهرو هستند که به خطرانداختن جان نیز در بین این خطرها قرار دارد.
خالد توکلی، جامعهشناس نیز پیشتر در این زمینه به روز گفته بود: “با وجود منابع طبیعی غنی و زمینهای حاصل خیز برای کشاورزی در کردستان، در گذشته مردم از امکانات مناسبتری برخوردار بودند، اما پس از اجرای برنامههای نوسازی ایران، امکانات زندگی مردم کردستان کاهش یافت، از سوی دیگر عدم سرمایه گذاری به ویژه در بخش کشاورزی و صنعتی در سالهای اخیر باعث بروز بیکاری و روی آوردن بخشی از ساکنان مناطق مرزنشین به شغلهایی نظیر کولبری شده است”.
احسان هوشمند، پژوهشگر هم در مقاله جداگانه ای در همین نشریه با عنوان “کولبران کرد و راههای آزموده شده” به بررسی این موضوع پرداخته است.