نزدیک ضلع شرقی بهشت زهرا، پشت غسالخانه، در سکوتی رازآلود، قطعه ۳۳ خفته است.در آنجا خوب اگر بگردی نامهایی را می بینی که تو را با خود می برد به گذشته. نامهایی که جان خود را برای آزادی نثار کردند.
قطعه ۳۳، قطعه ایست که غرب آن را قبرهای بی نام ونشان قربانیان اعدام های سال 60 به خود اختصاص داده و شرق آن به شهدای پیشگام انقلاب 57اختصاص دارد. قطعه ۳۳ بهشت زهراسرزمین سکوت گورهایی است که صدها حرف نگفته درسینه دارند و ناخودآگاه آدمی را به یاد شعری از “ژان ژورس” فرانسوی می اندازند:
“گرچه گورها حاشیه جاده را فراگرفته اند/اما جاده به آزادی راه می برد” و بهترین نشانه برای اثبات این ادعا قبرخسرو گلسرخی شاعر شهید و جوان مرگ ماست؛با سنگ قبری روشن و برجسته و رگه هایی سرخ که گویی همین دیروز جوانه زده اند. در گوشه جنوب شرقی قطعه 33 دو سنگ پشت سر هم خود نمایی میکند. یکی مزار خسرو و دیگری آرامگاه دوست باوفایش کرامت الله دانشیان که هنوز در کناراوست.
“دریغا! شیر آهن کوه مردا
که تو بودی
کرامت الله دانشیان
تولد 10مهر1325 – شهادت 29 بهمن 1352
ردیف 84 شماره 18”
هرچند سنگ مزارشان جای دنجی است اما جوانه هایی سبز از فردای 22 خرداد 88از اینجا عبور کرده و غبارفراموشی را کنار زده اند و دوباره به این دو گفته اند: قسم به اسم آزادی!
روزهای اول که سنگ خسرو نام نداشت دل نگران بود که تنها فرزندش “دامون” گمش کند.اما مگر می شد. بعدها با افتخار روی این سنگ نوشتند:
شهید شادروان خسرو گلسرخی
شاعر و نویسنده خلق ایران
شناسنامه من جز عشق به مردم چیزی دیگر نیست
من خونم را به تودههای گرسنه و پابرهنه تقدیم میکنم
تولد دوم بهمن 1322 و شهادت 29بهمن1352
“خون ما پیراهن کارگران، خون ما پیراهن دهقانان
خون ماپیراهن سربازان، خون ما پرچم خاک ماست”
این درس تاریخ است.
از راه باریکه بین دیگر قبرها که رد شوی گورهایی را می بینی که سنگ ندارند، نامی و نشانی هم. اما نامنامآوران آشنایی پشت سر هم از مقابل چشمانت رد میشوند.امیر پرویز پویان، بیژن جزنی، علی اکبر صفایی فراهانی، کاظم ذوالانوار، محمود شامخی، کامران صنیعی، خشایار سنجری و…
این جا مکان دفن بسیاری ازمبارزان سالهای دور با آرمان های بزرگ است. آرمان هایی که امروز با رویشی دوباره سبز شدهاند.
مبارزانی که در رژیم گذشته اعدام می شدند در قطعه 33بهشت زهرا دفن شدند و کسی هم اطلاعی در این رابطه نداشت. تنها سندی که نشان میداد آنها در این محل دفن شدهاند مدارکی بود که در دفتربهشت زهرا موجود بود. پس از انقلاب و با دسترسی انقلابیون به آن مدارک، گروهها، خانوادهها و دوستداران آن مبارزان برگور آنان سنگ یادبودی گذاشتند.
در طول قریب به 30 سال گورهای این قطعه بیشتر از بین رفته بود و تنها خرده های سنگی که نام مبارزان شهید بر آن به زحمت مشخص می شد باقی مانده بود.تااینکه۵ سال پیش با انتشار تصاویری از قطعه ۳۳ و پارچه نوشته هایی که بر بخشی از این قطعه آویزان شده بودند ماجرا وارد مرحله تازه ای شد. در این تصاویر و آن پارچه نوشته ها، از قول مسؤولان بهشت زهرا تصمیمی اعلام شده بود مبنی بر اینکه “قرار است بزودی عملیات تخریب و بازسازی قطعه ۳۳ آغاز شود و آن را تبدیل به قبرستانی تازه کنند”. درستی این موضوع وقتی قوت بیشتری گرفت که بنابه قانونی نانوشته و شایع میان مردم، با گذشت بیش از ۳۰ سال از عمر یک قبر بهشت زهرا می تواند قبر دیگری را جایگزین آن کند. به عبارتی هر قبر ۳۰ سال است! همان زمان یکی از پایگاه های پر مخاطب اینترنتی یادداشتی در این باره نوشت که مرور دوباره آن علاوه بر نشان دادن اهمیت قطعه ۳۳، دیدگاه نویسنده را هم درباره این قطعه بیان می کرد.
“قرار است قطعه ۳۳ بهشت زهراکه در آن قبور مبارزان قبل از پیروزی انقلاب مثل گلسرخی و جزنی و… قرار دارد، تخریب شود. اگر این خبر درست باشد، یک فاجعه است. اینها جزئی از تاریخ کشورمان هستند…”
این قطعه، جز چند ماه اول انقلاب، دیگر روی خوش به خود ندید. دور تا دورش
دیواری بلند کشیده شد ومزدورانی از روی نا آگاهی و کینه توزی به قبر مبارزانی که در رژیم سابق شهید شده بودند، حمله می کردند. آنها سنگ قبرها را میشکستند و یاران و دوستانشان شبها سنگی جدیدتر بر آن میگذاشتند تا روزی بتوانند با احترام از این مردان که بخشی جدانشدنی از تاریخ ایران هستند، یاد کنند. گفته می شود که در اوایل دهه 60 نیز زندانیان سیاسی اعدامی در این قطعه دفن شده اند و هیچ نام و نشانی از آنان نیست.
قطعه 33 بهشت زهرای تهران، یک قطعه وقفی است که مالکیت آن دراختیارسازمان بهشت زهرا وابسته به شهرداری تهران قرار دارد.
بسیاری از آنهایی که در اینجا خفتهاند سال ها پیش از انقلاب به شهادت رسیده اند. در این قطعه بیش از 650 گور وجود دارد که از این تعداد 120 گور متعلق به مبارزان راه آزادی ایران که در رژیم گذشته اعدام شدند، است.
سال 1384 که خبرهایی مبنی بر بازسازی قطعه 33 ازسوی سازمان بهشت زهرا در خبرگزاریها انتشاریافت. هر کس از زاویه دید خود و البته با نگرانی به این اتفاق که قرار بود پس از 27 سال بیفتد، نگاه میکرد. اما هر چه بود این شک و تردیدها پس از یک سال رفع شد و سازمان بهشت زهرا کار بازسازی را شروع کرد.
این درشرایطی است که هنوز هم بسیاری از خانواده ها که در جستجوی قبر عزیزان خود به این قطعه مراجعه می کنندبه دلیل وجودنداشتن سنگ یا مشخصات، سر در گم می شوند و جستجوی آنان در بین بیش از 650 قبر این قطعه بی فایده می ماند. بیش از 40 درصد این قبرها بینام ونشاناند. بسیاری هم شکستهاند، اگرچه میتوان نام و محل شهادت و سن مبارزان را به سختی خواند.
پیش از انقلاب 57 در طول 15 سال یعنی از15خرداد 1342 تا 1356خورشیدی حدود 3200 تن از مخالفان حکومت در جریان مبارزه چریکی یا تظاهرات سیاسی کشته شدهاند که حدود 105نفرآنان زندانی سیاسی بودند که اعدام شدند. تعدادی ازاین فرزندان ایران که نام های درخشان وماندگاری در میان آنها وجود دارد درقطعه 33بهشت زهرا آرمیده اند. این نام ها برای خ، دتاریخی هستد؛نبارزان به نامی که برخی از آنان سخت ترین شکنجه ها را تا پای جان تحمل کردند و حالا اینجا آرمیده اند.
این ۱۲0 تن مردان و زنانی هستند که هدفی جز مبارزه با استبداد نداشتند و در راه این آرمان از نثار جان هم دریع نکردند. آنها تنها نیستند.همین چند روز پیش هم درست در عصر 25 بهمن 1389محمد مختاری و صانع ژاله به آنان پیوستند و در قطعه ای دیگر کنار آنان خفتند تا شاید آزادی سرودی بخواند.