با گذشت 19 ماه از انتخابات مخدوش ریاست جمهوری که بازداشت های فله ای فعالین سیاسی، مدنی، مطبوعاتی و مردم معترض به این انتخابات را در پی داشت ودر حالیکه مقامات جمهوری اسلامی از شکست جنبش سبز و از بین رفتن “فتنه” سخن می گویند، صدور احکام سنگین برای زندانیان سیاسی همچنان ادامه دارد.طی دو روز گذشته برای 5 فعال مدنی و سیاسی احکام بیش از 35 سال حبس تعزیری، 50 سال محرومیت و تبعید و شلاق صادر شده است.
نسرین ستوده، حقوقدان و وکیل بسیاری از فعالین سیاسی و مطبوعاتی به یازده سال حبس تعزیری، 20 سال محرومیت از حرفه وکالت و 20 سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شده و رضا خندان، همسر اودر مصاجبه با “روز” این حکم را شگفت انگیز خوانده است.
همزمان عماد بهاور از سوی دادگاه تجدید نظر به ده سال حبس تعزیری و ده سال محرومیت از فعالیت در احزاب، رسانه ها و فضای مجازی محکوم شد.
آقای بهاور، رئیس شاخه جوانان نهضت آزادی است که اکنون در بند 350 زندان اوین به سر می برد. دادگاه تجدید نظر در حالی حکم دادگاه بدوی را عینا تایید کرده که وب سایت میزان خبر به نقل از مادر وی خبر داده دفاعیات این فعال سیاسی به دست قاضی نرسیده و درپروسه اداری زندان اوین است.
مهدی قلی زاده، دیگر عضو شاخه جوانان نهضت آزادی هم از سوی قاضی پیر عباسی به 6 سال حبس تعزیری محکوم شده است. “عضویت در نهضت آزادی، تلاش برای بی آبرو کردن نظام جمهوری اسلامی، حضور در تظاهرات روز عاشورا و بی حرمتی به مقدسات، اقدام علیه امنیت ملی از طریق اجتماع و تبانی” اتهامات این فعال سیاسی عنوان شده است.
شیوا نظرآهاری، فعال حقوق بشر و از موسسان کمیته گزارشگران حقوق بشر نیز از سوی شعبه 36 دادگاه تجدید نظر به 4 سال حبس تعزیری در یکی از زندان های کرج و 74 ضربه شلاق محکوم شده است.
خانم نظرآهاری پیشتر از سوی شعبه 26 دادگاه انقلاب به اتهام محاربه و اجتماع و تبانی علیه نظام به 6 سال حبس تعزیری، تبعید به زندان ایذه و 76 ضربه شلاق محکوم شده بود. او اکنون از اتهام اجتماع و تبانی تبرئه شده است.
فواد خانجانی، دانشجوی محروم از تحصیل نیز به4 سال حبس تعزیری محکوم شده است.
او که به علت بهایی بودن از دانشگاه اخراج شده بود، از سوی شعبه 28 دادگاه انقلاب به 4 سال حبس تعزیری محکوم شده است.
محکومیت نسرین ستوده و احضار رضا خندان
رضا خندان، همسر نسرین ستوده در مصاحبه با “روز” حکم صادره برای همسرش را شگفت انگیز خواند.
نسرین ستوده، حقوقدان و وکیل دادگستری از سوی شعبه 26 دادگاه انقلاب به 11 سال حبس تعزیری، 20 سال محرومیت از وکالت و 20 سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شده است.
رضا خندان به “روز” می گوید: دیروز حکم را ابلاغ کردند و حداکثر مجازاتی را که می توانستند برای اتهامات منتسب به خانم ستوده صادر کنند داده اند. هرچند هنوز نمیدانم آیا 20 سال محرومیت از وکالت و 20 سال ممنوعیت خروج از کشور را می توانستند به این حداکثر مجازات اضافه کنند یا نه.
همسر خانم ستوده توضیح میدهد: هم خانم ستوده و هم وکلای ایشان گفته اند که حداکثر مجازات برای اتهاماتی که به ایشان نسبت داده شده 11 سال زندان است؛ حال چگونه 40 سال محرومیت و ممنوعیت را به این حداکثر مجازات اضافه کرده اند واقعا نمیدانم.
نسرین ستوده از 13 شهریور ماه در بند 209 زندان اوین در سلول انفرادی به سر می برد.
آقای خندان می گوید بازجویان همسرش قبلا به او گفته بودند حکم او کمتر از ده سال نخواهد بود: خانم ستوده از چند ماه پیش گفته بود که بازجویانش گفته اند اجازه نخواهند داد کمتر از ده سال حکم زندان به او داده شود. در اصل این حکم نشان میدهد که چندان هم رای و انشای قاضی نبوده و دست بازجویان بوده است.
وی حکم صادره را شگفت انگیز می خواند و می گوید: هر طوری که حساب بکنیم این حکم شوکه کننده است؛ وقتی می گوییم 11 سال زندان، در اصل گفتن خیلی ساده است اما نیما، پسر من فقط سه سال دارد و هیچ چیزی نمی فهمد یعنی باید در 14 سالگی او مادرش از زندان بیرون بیاید؟ یا مهراوه، دخترم که 11 سال دارد و در 22 سالگی اش مادرش آزاد خواهد شد؟
همسر خانم ستوده می گوید که تمام دنیا با فعالیت های همسرش آشنا است و او هیچ چیز مخفی نداشت: تمام دنیا میدانند که خانم ستوده و امثال ایشان چه کارهایی میکردند؛ فعالیت های آنها کاملا روشن و شفاف و همه ثبت شده است. قطعا افکار عمومی چنین حکم هایی را نمی پذیرد.
آقای خندان و نسیم غنوی، وکیل خانم ستوده بر اساس احضاریه ای کتبی به دادسرای زندان اوین احضار شده اند.
همسر خانم ستوده در این زمینه می گوید: در برگه احضاریه ای که به دست ما رسیده نوشته شده که به عنوان متهم برای پاره ای توضیحات باید به شعبه اول دادسرای اوین مراجعه کنیم. اما دقیقا ننوشته که اتهام چیست و علت را نمیدانم.
او می افزاید: 12 روز بعد از بازداشت خانم ستوده نیز به این دادسرا احضار شده بودم اما آن بار در احضاریه تنها نوشته شده بود برای ادای پاره ای توضیحات اما این بار به عنوان متهم احضار شده ام. دفعه گذشته پرونده ای تشکیل نشد و تذکراتی دادند؛یعنی به طور تلویحی می خواستند مصاحبه نکنم ولی الان نمیدانم آیا باز موضوع همان است یا مساله جدیدی مطرح است.
نامه زهرا رهنورد به رئیس قوه قضائیه
همزمان با صدور این محکومیت های سنگین، زهرا رهنورد، نویسنده و استاد دانشگاه در نامه ای به رئیس قوه قضائیه، خواستار آزادی زندانیان سیاسی شد.
در این نامه که در وب سایت کلمه منتشر شده به وضعیت خاص زندانیان سیاسی زن اشاره شده و آمده است: آنها چه آزادی خواه و فعال سیاسی به معنای مطلق کلمه باشند چه طرفدار حقوق بشر یا روزنامه نگار، یا خواهان رفع تبعیض جنسیتی یا دانشجو و معلم، کارگر و هنرمند و فعال صنفی، هرچه که باشند، بیش از هرچیز بر تارک آبروی کشور نشسته اند.
متن کامل نامه خانم رهنورد به رئیس قوه قضائیه بدین شرح است:
جناب آقای آیت الله صادق لاریجانی
در آستانه ماه صفر همان ماهی که به دلیل تلخی ها و مصائب آن بر اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام پیامبر مصطفی(ص) فرمود که “ماه صفر کمر مرا شکست”، انتظار می رود در حکومتی که ادعای تشیع را دارد و همیشه تاریخ داغ حبس و درفش ائمه علیهم السلام را زنده نگهداشته استبرای رضایت رسوال الله و به احترام همه آزادگان جهان تلاش کنید تا بهر نحو ممکن زندانیان سیاسی آزاد شوند.زیرا زندانیان سیاسی آزادگانی هستند که نه خواهان براندازی ونه خواهان انقلاب نرم و نه خواهان انقلاب سخت نه مخملین نه هیچ جنس دیگر و نه خواهان مقام و موقعیت بوده اند، بلکه فقط آرزوی بهبود و ترمیم شرایطی را داشته و دارند که در پناه آن ملت ایران سرفراز و مرفه، شاد و آزاد زندگی کند و درسطح بین الملل برخود ببالد که از جامعه ای قدرتمند، پویا و دموکراتیک برخوردار بوده است.
اما در میان جمع زندانیان سیاسی زنان وضعیت خاصی دارند شرایط سخت زندان زنان و انتظارات محیط بیرون از زندان و عواطف ملت، عرف، اخلاق و دین که به نحوی خاص متوجه آنان است زنان را درموقعیتی خاص قرار داده است.
آنها چه آزادی خواه و فعال سیاسی به معنای مطلق کلمه باشند چه طرفدار حقوق بشر یا روزنامه نگار، یا خواهان رفع تبعیض جنسیتی یا دانشجو و معلم، کارگر و هنرمند و فعال صنفی، هرچه که باشند، بیش از هرچیز بر تارک آبروی کشور نشسته اند.
در میان آنها مادرانی هستند که فرزندانشان در فراق آنها اشک می ریزند و اضطرابهای روانی و ب پناهی، سلامتشان را تهدید می کند.
در میان زنان زندانی دختران جوانی هستند که پدر و مادر و خانواده اشان وحشت زده از این زندان به آن زندان و از تهران تا تبعیدگاههای دور هاجر وار سعی می کنند تاکمی اضطراب خود و فرزندانشان را فرو نشانند.
اینان همه زنانی هستند از کارمند، دانشجو و معلم، هنرمند، حقوقدان و خانه دار و کارگر که دور از شغل و کار و مدرسه و دانشگاه و خانه سالهای جوانی خود را می بینند که به خاکستر پیری در کنج غم افزای زندانهای بی دلیل، بدل می شود.
این زنان بی شک زینب پیشگانی سلحشورند که در عصر ما ظهور کرده اند.آیا سزاوار است چنین استعدادهای درخشان آزادگی و قابلیت های زندگی و کاری و علمی در زندان باشند و جامعه به جای بهره بردن از توان از وجود چنین انسانهای متعهدی، دستش تهی باشد؟
بنابراین انتظار می رود تا باتلاش برای آزادی تمامی زندانیان سیاسی، در این ماه غم افزای صفر نه تنها ملت و خانواده های زندانیان سیاسی که بلکه پیامبر ص و ائمه علیهم السلام را از خود راضی کنید..