4 سئوال برای استیضاح ایت الله خامنه ای

محمد رهبر
محمد رهبر

» نامه کروبی و اولین حمله به رهبری

گرچه نامه کروبی یک روز مانده به اجلاس تابستانی مجلس خبرگان به دست هاشمی رسید، اما شیخ ترجیح داد تا نامه اش، بعد از خاتمه مجلس خبرگان سرگشاده شود. نامه کروبی به هاشمی رفسنجانی که در دو روز ریاست هاشمی بر مجلس خبرگان خوانده شد، اولین نامه کروبی، نامزد معترض  انتخابات ریاست جمهوری است که شخص رهبر جمهوری اسلامی را نشانه رفته و از ریس مجلس خبرگان خواسته است بر رهبری نظارت کند؛ نظارتی که بنابر استنادات کروبی به حال و روز ایران ، می تواند به استیضاح رهبر و نهایتا عزل او بیانجامد.

 

نامه ای به همرزم سابق

کروبی نامه اش را با یادآوری سالهای قبل از انقلاب آغاز می کند؛ سالهایی که کروبی و هاشمی با هم از مبارزان علیه رژیم سلطنتی بودند و آنچه به مردم وعده می دادند، حکومتی بود همانند حاکمیت امام اول شیعیان. کروبی می نویسد: “خاطر آن همرزم دیرین و یار باوفای انقلاب اسلامی را به این نکته مهم معطوف می‌دارم، در زمانی که علیه رژیم شاهنشاهی مبارزه می‌کردیم به زندان محکوم و شکنجه می‌شدیم به جوانان مبارز و ملت ایران که در آرزوی آزادی سیاسی و اجتماعی به سر می‌بردند وعده حکومت اسلامی مبنی بر موازین عدالت، آزادی‌های مشروع و ارزش‌های متعالی اسلام را می‌دادیم.حضرت‌عالی و سایر خطبا و سخنرانان و رهبران سیاسی جامعه، شیوه حکومتی موعود را نظامی مبتنی بر عهدنامه مالک اشتر عنوان میکردیم که حضرت علی  اجرای آن را از فردی غیرمعصوم خواسته است.”

کروبی ویژگی هایی را از حکومت وعده داده شده انقلابیون می شمارد که عملا طعنه ای است به روش حکومتی خامنه ای: پاسخگو بودن حکومت، رعایت عدالت مطلق میان مردم، بد زبان نبودن و روحیه تهاجمی در قبال مردم نداشتن، جلوگیری از به قدرت رسیدن چاپلوسان وپرهیز از درنده خویی و کشتن انسانها.

مقدمه نامه آغازی است برای انتقاد گزنده از رهبری؛  در یکسال گذشته در تمامی بیانیه های میر حسین موسوی و نامه های کروبی که یکی از تندترین آنها افشای تجاوز در زندانهای رژیم بود و باز هم مخاطبش هاشمی رفسنجانی، هیچگاه به گونه ای صریح سید علی خامنه ای مورد هدف قرار نگرفته بود. اما این نامه شیخ به مجلسی است که می تواند رهبری را با یازده رای استیضاح و عزل کند.

 

مسولیت همه نا بسامانی ها با رهبری است

مهدی کروبی در نامه اش ایران را در وضعیتی کاملا بحرانی و اسفبار توصیف می کند و مسوولیت این حال و روز را یکسره بر گردن سید علی خامنه ای می گذارد که در آستانه بیست و سومین سال رهبری جمهوری اسلامی است: “اندک تامل در وضعیت حاکم بر کشور نشان‌گر آن است که متاسفانه شرایط سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و حتی فرهنگی کشور در وضعیت نامطلوبی قرار دارد و مجلس خبرگان رهبری به دلیل برخی اعمال نفوذ‌ها و دخالت فراقانونی بعضی فقهای شورای نگهبان و برخی کاستی‌ها در انتخاب اعضا و عملکرد ضعیف و قصور و تقصیرهای متعدد نتوانسته است از ظرفیت‌های قانونی اصول ۱۰۷ و ۱۰۸ و ۱۱۱ قانون اساسی بهره کافی ببرد.”

 کروبی آنگاه با یاد آوری وظیفه اصلی مجلس خبرگان که نظارت بر رهبری است، نظام پیشین ایران را با جمهوری اسلامی مقایسه می کند و با تشریح اختیارات گسترده رهبر در قانون اساسی می نویسد : “توجه داشته باشیم بر اساس ذیل اصل ۱۰۷ قانون اساسی مقام رهبری در نظام جمهوری اسلامی، مقامی تشریفاتی، همانند شاه در نظام مشروطه سلطنتی نیست. بلکه همان‌طوری که اختیارات گسترده‌ای توسط قانون اساسی به عهده این مقام گذاشته شده، همه مسئولیت‌های ناشی از این اختیارات نیز بر عهده او است و در طریق انجام وظایف و استفاده از اختیارات و پاسخگویی با سایر افراد کشور در برابر قوانین مساوی دانسته شده است.”

 

چهار سئوال از مجلسی 26 ساله

اولین اجلاس مجلس خبرگان رهبری در تیر ماه سال 62 برگزار شد و زمانی که آیت الله خمینی در اقتداری کاریزمایی به سر می برد؛ با اینکه مجلس خبرگان چندان مجالی برای نظارت بر بنیانگذار جمهوری اسلامی در خود نمی دید، عمده وظایف این مجلس باز می گشت به انتخاب رهبر جدید و آن هم در صورت فوت آیت اله خمینی که از همان دهه شصت بنابر کهولت قریب الوقوع بود . اما با انتخاب آیت الله خامنه ای به رهبری در خرداد سال 68 دیگر سایه فرهمندی آیت الله خمینی از سر خبرگان رفته بود . در تمام دو دهه گذشته هم مجلس خبرگان عملا هیچ نقدی بر رهبر کنونی نظام وارد نساخته و بنابر آیین نامه، تمامی مذاکرات آن درباره رفتار و اعمال رهبری هم محرمانه تلقی می شود .

 مهدی کروبی که با قرائت قانون اساسی برای هاشمی رفسنجانی تصریح دارد رهبر مانند دیگر افراد جامعه در قبال قانون مساوی است، رئیس مجلس خبرگان را رودر رو با چهار سئوال می کند که می تواند استیضاح نامه کوتاه  رهبر جمهوری اسلامی باشد: “با توجه به امکان طرح ده‌ها سئوال از عدم رعایت حقوق حقه مردم و بی‌کفایتی مدیران اجرایی و قضایی و به ویژه تجاوز به حقوق عمومی توسط نهادهای تحت پوشش رهبری صرفا به چهارسئوال کلیدی بسنده نموده و امیدوارم بوسیله حضرتعالی و اعضای محترم مجلس خبرگان رهبری، با درنظر گرفتن خدای خویش، برای پاسداری از نظام جمهوری اسلامی، که حاصل مجاهدت، شهادت و ایثارگری میلیونها آزادی خواه مذهبی و ملی بوده است و همچنین برای حل مشکل جاری، با توجه به وظیفه خطیر قانونی که آن مجلس محترم به عهده دارد، چاره ای اندیشیده شود.”

 

استبداد رهبر و قوه قضاییه سرسپرده

 مهدی کروبی با بیان اینکه نفی استبداد یکی از اهداف انقلاب اسلامی بوده است از هاشمی می پرسد: “اینجانب از حضرتعالی و اعضای محترم خبرگان می پرسم، کدامیک از مفاد فوق را امروز در جامعه ساری و جاری می دانید؟ آیا عدم استقلال قوه قضاییه و فرمایشی بودن احکام دادگاههای سیاسی، مطبوعاتی را شاهد نیستید؟ آیا نامه های تکان دهنده زندانیان سیاسی و رنجنامه کارگزاران نظام جمهوری اسلامی و انحلال احزاب، انجمن های مستقل و توقف فعالیت سیاسی منتقدان را، از مصادیق سلب حقوق شهروندی و بی توجهی قوه قضاییه به وظایف خطیر نمی دانید؟ شما را به این جمله امام خمینی یادآور می شوم که فرمودند «سربلندی جمهوری اسلامی، در گرو قوه قضاییه مستقل و مجلس نیرومند است.» آیا وقتی احکام در دادگاههای سیاسی به طور فرمی و نسخه از قبل تهیه شده توسط بازجو و دستگاههای امنیتی به قضات تحمیل می شود و یا اکثر جلسات به صورت غیر علنی و بدون حضور هیئت منصفه صورت می گیرد، جایی برای استقلال در قوه قضاییه باقی می گذارد؟  در اصل ۱۵۶ قانون اساسی آمده است: قوه قضاییه، قوه ای است مستقل، که پشتیبان حقوق فردی و اجتماعی و مسئول تحقق بخشیدن به عدالت و عهده دار وظایفی از جمله احیای حقوق عامه و گسترش عدل و آزادی های مشروع است.”

 

شورای نگهبان و تیر خلاص به دموکراسی

سئوال دوم کروبی نظام انتخاباتی جمهوری اسلامی و منصوبین رهبری در شورای نگهبان را نشانه می رود و نظارت استصوابی را تیر خلاصی بر پیکر دموکراسی می داند. کروبی صریحا می گوید که این نظارت بنا بر میل  خامنه ای انجام می شود: “این تیر خلاص به آزادی و دموکراسی و اینگونه به توپ بستن مجلس، نه می تواند اتفاقی باشد و نه می تواند بدون پشتوانه محکم اجرایی، که اگر مایل بودید، اخبار پشت صحنه آن را به جنابعالی خواهم گفت؛ گرچه یقین دارم شما بهتر از من در جریان هستید. شما از محققین تاریخ هستید، آیا این نوع رفتار، ما را به سوی حکومت داری در قرون وسطی رهنمود نمی کند؟ آیا دیگر جایی برای نقد و بررسی و آزادی بیان مانده است؟”

 

سپاه سیاسی و اقتصادی

کروبی در سئوال سوم به سپاه پاسداران که یکسره زیر نظر آیت الله خامنه ای اداره می شود ، حمله و این نهاد نظامی را به عنوان دستهای رهبری برای اعمال نفوذ در سیاست و اقتصاد معرفی می کند: “این نهاد مقدس، امروز با دو عارضه جدی روبرو شده است، که هم برای این نهاد بسیار خطرناک بوده و ماهیت وجودی آن را خدشه پذیر می کند و هم امروز آینده کشور و نظام را تهدید می نماید: یک- ورود بی قید و شرط به عرصه سیاست. دوم ـ ورود گسترده و انحصار طلبی در حوزه اقتصاد.  در عرصه سیاست، رفتار سیاسی تعدادی از فرماندهان سپاه و سازماندهی و مهندسی انتخابات، با بکارگیری نیروهای بسیج، همه و همه، نتیجه ای را جز بی ثباتی سیاسی و ایجاد فضای استبدادی و حذف حاکمیت مردم و در نهایت نفی جمهوریت نظام در بر نداشته است.”

 

دولت غیر مردمی

کروبی در سئوال چهارم ، دولت را از آنجا که زیر نظر رهبری است، تحت نظر مجلس خبرگان نیز می داند و با این عنوان که دولت احمدی نژاد غیر مردمی است، عملکرد دولت حاکم را در فهرست اعمال رهبری ارزیابی می کند: “آمارهای رسمی، گویای واقعیت تلخ بحران اقتصادی و اجتماعی در کشور است؛هرچند که دولت مکررا هر گونه ادعا در این راستا، حتی آمارهای رسمی را نیز منکر می شود، و به اعتراض نمایندگان محترم مجلس در دستکاری کردن آمار رسمی کشور، توجهی نمی شود. تضعیف موقعیت کشور در جهان را نه از منظر دولت، بلکه از منظر ملت بنگریم. آیا جایگاه ایران و ایرانی، در جهان هیچگاه حتی به این اندازه تضعیف شده است؟ آیا می دانید امروز ما با توجه به تحریم های متعدد سازمان ملل که تماما نه به دلیل حمایت ملت ایران از انرژی هسته ای، بلکه از بی خردی، بی تجربگی و گزافه گویی مکرر دولت، به ویژه رئیس جمهور، اینگونه منافع ملی و هویت ایرانی خدشه دار گردیده است؟”

کروبی در پایان نامه پیش بینی می کند که ممکن است مجلس خبرگان وقتی به کار دولت برسد که نوشداروی پس از مرگ سهراب باشد .

 

آقای رفسنجانی دو بار جلسه کافی است ؟

مجلس خبرگان رهبری پس از دو روز جلسه پشت درهای بسته و بدون حضور تنها ناقد رهبر ، آیت الله دستغیب که این اجلاس را تحریم کرده بود، به کار خود پایان داد؛ در حالی که در بیانیه پایانی ـ همانطور که کروبی پیش بینی کرده بود ـ از رهبری تمجید شده بود. دغدغه خبرگان نیز عفاف و حجاب قرآن سوزی در آمریکا و گفته های مشایی درباره مکتب ایرانی بود.

نامه مهدی کروبی اگرچه در رسانه های خارج از ایران بازتاب گسترده ای داشت اما هیچ یک از روزنامه های داخل کشور به آن اشاره نکردند؛ از آنجا که این نامه نقد رهبری شمرده می شود، رسانه های دولتی نیز حتی در راستای تخریب کروبی وارد میدان نشدند و با سکوت از کنار آن گذشتند .

گفته می شود هاشمی رفسنجانی چیزی بیشتر از سکوت در پاسخ کروبی ندارد، اما برخی معتقدند نطق ابتدایی هاشمی در مجلس خبرگان با تمامی سخنرانی های او در اجلاس گذشته این مجلس تفاوت داشت؛ گرچه نمی توان مطمئن بود این توفیر به سبب نامه کروبی در یک روز پیش از آغاز اجلاس باشد. هاشمی در نطق افتتا حیه از نیروهای خودسر انتقاد کرد و انها را سمی برای کشور دانست .

هر چه هست کروبی  در نامه اش اجلاس خبرگان را در یک سطر پیش بینی کرده  و از هاشمی پرسیده “آیا جنابعالی به همین مقدار که سالی دوبار اجلاس‌هایی تشکیل داده و چند نطق قبل از دستور که عمدتا ثناخوانی و توجیهی و زیارتی از مرقد و دیداری از موضع عرض اخلاص با رهبری و صدور قطعنامه‌ای کلیشه‌ای و صرف هزینه‌های مالی و معنوی و تبلیغاتی و زمانی از بیت‌المال راضی هستید؟”