آقای اکبر هاشمی بهرمانی سرانجام، پس از کسب اجازه از “مقام معظم رهبری” درانتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم ثبت نام کردید و آماده شدید تا در ۸۰ سالگی برای سومین بار، بعنوان رئیس جمهور برمسند نشینیدو کار ایران را که خودتان “بحرانی” و رو به “انحطاط” خوانده اید وبسیاری تعبیر ویرانی و فروپاشی ازآن دارند به سامان آورید.
آقای هاشمی رفسنجانی، شما که از سازندگان اصلی “نظام جمهوری اصلی” و برکشانده رهبر فعلی جمهوری اسلامی بر مسند کنونی هستید، بلافاصله بعداز ثبت نام، بیانیه حضورخو درا تحت عنوان “برای اعتدال علوی آماده ام” منتشر کرده اید. این بیانیه که مثل همیشه تعارفات و امور کلی را دربرمی گیرد، دردو عبارات قابل تلخیص است: “۱-آنگونه که یک سربازدردفاع ازآرمانهایش، جانش را در طبق اخلاص مینهد، پا به میدان گذارم….
۲”- فصلیت ازهو سرشار از امید… رقم خواهد خورد… که همه ایرانیان با قومیتها، زبانها، مذاهب و ادیان و حتی سلایق مختلف سیاسی، برای سربلندی خود، میهن عزیز و نسلهای آینده، تلاش خواهندکرد.”
من بی آنکه در گذشته بمانم و کارنامه سیاسی شما را در بوته نقد بگذارم، مثلاتوانایی تان را درمدیریت بعد از جنگ تائید و موارد متعدد دیگر را بعنوان بخشی از سیاست خانمان برانداز” نظام” مطرح سازم، چندپرسش رامطرح و بصورت سرگشاده منتشرمی سازم. امیدوارم پاسخ های روشن و دقیق آن در اختیار مردم قرار گیرد.
۱- آن “ میدان” که شما پا در آن گذاشته اید درعرف جهانی “انتخابات” نام دارد و شامل قوانین جهان شمولی است که درزمان ریاست جمهوری پیشین شما رسما به امضاء دولت تحت ریاست تان رسیده است. عنوان این سند جهانی” انتخابات آزاد و منصفانه “ است. آیا در میدانی که شما پا در آن گذاشته اید نشانه ای از سند جهانی که توسط دولت خود شما امضاء شده وجود دارد؟ آیا “همه ایرانیان با قومیتها، زبانها، مذاهب و ادیان وحتی سلایق مختلف سیاسی” توانسته اند در این انتخابات نامزد شوند؟ وقتی شما که از استوانه های اصلی “نظام” هستید تا لحظه آخر منتظر اجازه “مقام رهبری” بوده اید و درنهایت هم یکی از “مسئولین موثر دفتر ایشان”- به نقل از آقای غلامعلی رجائی- این اجازه راداده اند، چگونه می توان برای “همه ایرانیان” حقی متصور شد؟
۲- در سخنرانی های اخیر شما و آقای محمدخاتمی بکرات تاکید و تکرار شده است که کلیه اختیارات کشور “در ید” مقام رهبری “است و بی اجازه ایشان برگ از برگ نمی جنبد. بر اساس سخنان “مقام رهبری” که تا کنون هم خلاف آن گفته نشده “ نظر” ایشان به “نظر آقای احمدی نژاد” نزدیکتر از شماست. آیا دراین تفاوت “نظر” تغییری ایجاد شده است؟ شما به دیدگاه ایشان نزدیک شده اید و یابرعکس؟
۳- در بیانیه اول خود نوشته اید: “فصلیت ازهو سرشار از امید… رقم خواهد خورد… که همه ایرانیان با قومیتها، زبانها، مذاهب و ادیان و حتی سلایق مختلف سیاسی، برای سربلندی خود، میهن عزیز و نسلهای آینده، تلاش خواهندکرد.”
گمان نمی کنید برای اینکه همه ایرانیان تلاش کنند، نیاز به فصل تازه و ایجاد حماسه نیست؟ درهمه سی وچند سال گذشته از جملهدوران ریاست جمهوری شما که به آن فخر می ورزید و ۸ سال اخیر که مایه تباهی اش می دانید، همه ایرانیان مانعی برای تلاش در ذیل برنامه های “نظام” نداشته اند. ظاهرا مشکلی که بچشم شما نمی آید، محروم کردن همه ایرانیان- جز اقلیت بسیار کوچکی- از حقوق سیاسی و اجتماعی آنهاست. حتی نامزدهای دوران قبلی ریاست جمهوری که خواهان اجرای همین قانون اساسی جمهوری اسلامی بودند، در “حصر” هستند. من امیدوارم اگر آیت اله منتظری را فراموش کرده اید، خانم زهرا رهنورد وآقایان میرحسین موسوی و مهدی کروبی را بیاد داشته باشید. خبر زندانیان دیگر- به ویژه زنان دلاور در بند را- حتما فرزندانتان به شما داده اند.
آقای هاشمی، با توجه به بیانیه اول شما که ازهمان آغاز بر در بسته آزادی قفل دیگری زده است، پرسش سوم من این است: حقوق اساسی مردم و آزادی های مندرج دراعلامیه جهانی حقوق بشرو بیانیه بین المجالس را می خواهید و قادریدبه همه ایرانیان برگردانید؟ اگر “مقام معظم رهبری” و باندهای متعدد امنیتی- نظامی که در سالهای اخیر کشور را قبضه کرده اند، مخالفت و مقابله کنند چه راه حلی دارید؟
۴- آقای هاشمی، شما تنها کسی نیستید که در دوران اخیر در باره “سپاه” دست به انتقاد زده اید. این دیگر شهرت جهانی دارد که مالک و مدیر اصلی کشور بخشی از “فرماندهان سپاه پاسداران” هستند که در کنار “بسیج” در مرکز اصلی قدرت قرار دارند؟
بسیار روشنگر خواهد بود که بفرمائید سپاه به پادگان برخواهد گشت و یاحزب پادگانی همچنان اقتصاد و سیاست را در ید قدرت خواهد داشت؟
۵- آقای هاشمی رفسنجانی، بیانیه اول شما بکلی در باره سیاستخارجی مسکوت است، درحالیکه در سخنان متعدد قبل از پای گذاشتن به “میدان” نکات بسیار مهمی را در باره مساله اتمی، سیاست خارجی تشنج آفرین، جنگ بااسرائیل و رابطه با جهان غرب و در راس آنها آمریکا مطرح کردید. هرچند تمامی سیاست های ویرانگر در این زمینه را به آقای محمود احمدی نژاد نسبت داده اید، امابر شما بعنوان یکی از استوانه های “ نظام” روشن است که همه این امورتوسط “مقام رهبری” طراحی و هدایت می شود. مقامات جمهوری اسلامی بدفعات گفته اند در مساله سیاست خارجی، اتمی و رابطه با آمریکا “فقط” و “فقط” شخص “مقام رهبری” تصمیم گیرنده هستند.
سئوال پنجم من این است: بطور مشخص در باره موارد یاد شده چه سیاستی دارید و با حق انحصاری “ مقام رهبری” در این باره چه می کنید؟
۶- در سخنان مکرر شما در روزهای اخیر بر فساد عمیق اقتصادی تاکید شده و ارقام حیرت آوری هم د رباره بدهی های دولت داده اید. برا ی برون رفت از اینبحران و حل مشکل اقتصادی چه برنامه ای دارید؟
۷- و آقای هاشمی رفسنجانی، پرسش آخر هم شاید شخصی به نظر بیاید:درتاریخمعاصرایران، برخی پیرمردانسیاسیدرلحظاتبحرانی، برای نجات کشور وارد صحنه شده اند.شما فکر کنید یکی إز أنها هستید؟
آقای هاشمی رفسنجانی، امیدوارم پاسخ های شما در اختیار مردم ایران قرار بگیرد. من بااینکه اعتقاد عمیق دارم که تنها راه نجات ایران برگزاری “انتخابات آزاد و منصفانه” براساس معیارهای جهانی است، باعلاقه تمام پرسش های شمارا خواهم خواند به امید یافتن معجزتی که برای ایران از بن بست “نظام” منفذ نجاتی یابد.