آزادی 8 فعال سیاسی و مطبوعاتی مهم ترین خبر روز گذشته بود؛ همزمان با آزادی محمدرضا مقیسه مخالفت شد و برخی از اخبار نیز از تشدید فشارها بر فعالان آزاد شده برای مصاحبه با رسانه های کودتا حکایت دارد.
از سوی دیگر دادستان تهران که یک روز پیش تر از ادامه محاکمه بازداشت شدگان روز عاشورا خبر داده بود، اظهار داشت که: “بعد از ۲۲ بهمن، تلاش شد که رافت اسلامی شامل حال بازداشتشدگان شده و در این راستا کلیه کسانی که تحقیقات مربوط به پروندههایشان تکمیل شده و اتهامات سنگین نداشته باشند آزاد شوند و به ترتیب شاهد این آزادیها هستیم”.
او از آزادی تعداد قابلتوجهی از زندانیان وقایع پس از انتخابات در آستانه سال جدید خبر داد.
عباس جعفری دولتآبادی در حاشیه مراسم تودیع و معارفه سرپرست دادسرای ناحیه بعثت در عین حال گفت: “بعد از حوادث عاشورا دستگاه قضایی سیاست سخت گیرانهای را در پیش گرفت و باعث شد کسانی که در تظاهرات این روز بازداشت شدند بدانند که برخورد جدی با آنها صورت خواهد گرفت”.
آزادی 8 فعال
ماشاالله شمس الواعظین، محمد جواد مظفر، عبدالرضا تاجیک، مریم قنبری، بهرنگ تنکابنی، روزبه کریمی، علی ملیحی و محمد صادق ربانی روز گذشته با قرار وثیقه آزاد شدند.
شمس الواعظین، سخنگوی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات و سردبیر چند روزنامه اصلاح طلب توقیف شده از جمله جامعه و توس است که هشتم دی در خانه اش بازداشت شد. محمد جواد مظفر، مدیر انتشارات کویر و نایب رئیس انجمن دفاع از حقوق زندانیان و عبدالرضا تاجیک، دبیر سرویس سیاسی روزنامه توقیف شده شرق هم در همان روز در محل کار بازداشت شده بودند. تاجیک با قرار وثیقه صد میلیون تومانی آزاد شده است. این روزنامه نگار در روزهای اول انتخابات نیز بازداشت و سپس با قرار وثیقه آزاد شده بود.
بهرنگ تنکابنی، سردبیر مجله موسیقی فرهنگ و آهنگ و فرزند لیلی فرهادپور است که 15 دی در دفتر این مجله بازداشت شده بود. لیلی فرهادپور از اعضای کمیته مادران صلح و روزنامه نگار است که یکم بهمن بازداشت شده و اکنون در زندان اوین به سر می برد.
محمد صادق ربانی، عضو شورای ملی صلح و استاد بازنشسته دانشگاه تهران روز عاشورا در خیابان طالقانی بازداشت شده بود و روزبه کریمی، روزنامه نگار بخش اندیشه و عضو سازمان ادوار تحکیم وحدت روز ۱۳ دی به همراه همسرش فروغ میرزایی بازداشت شده بود. فروغ میرزایی روز 20 بهمن آزاد شد.
علی نیکویی نیز که دیروز با قرار وثیقه آزاد شد در شیراز بازداشت شده بود.
مریم قنبری، وکیل دادگستری و از فعالان حقوق زنان شامگاه دیروز با تودیع وثیقه ۵۰ میلیون تومانی از زندان اوین آزاد شد. این فعال مدنی 19 بهمن ماه در منزلش بازداشت شده بود.
همزمان مهدی معتمدی مهر، مسئول کمیته آموزش نهضت آزادی ایران در تماسی کوتاه با خانواده اش از صدور قرار کفالت برای خود خبر داد. این فعال سیاسی نیز امروز آزاد می شود.
آزادی و صدور وثیقه برای شهروندان بهایی
همزمان نیکاو هویدایی از شهروندان بهایی که روز 13 دی و در پی موج بازداشت فله ای بعد از عاشورا بازداشت شده بود، روز گذشته آزاد شد.
خانواده های لوا خانجانی، ژینوس سبحانی، آرتین غضنفری، منا میثاقی، فرید روحانی و زاوش شادمهر نیز از صدور قرار وثیقه برای این زندانیان خبر داده اند.
این شهروندان بهایی نیز 13 دی ماه بازداشت شده بودند. هنوز از میزان وثیقه تعیین شده خبری در دست نیست.
از پیام فنائیان، بابک مبشر و مهران روحانی، دیگر شهروندان بهایی که همان روز بازداشت شده بودند خبری در دست نیست.
مخالفت با آزادی مقیسه
همزمان با این آزادی ها، قاضی صلواتی دیروز با آزادی محمد رضا مقیسه، روزنامه نگاری که در حوادث پس از انتخابات بازداشت شده، در آخرین لحظات مخالفت کرد.خانواده وی با تامین قرار وثیقه پانصد میلیون تومانی که از سوی قاضی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران تعیین شده بود امروز در انتظار آزادی وی بودند.
خانواده مقیسه امیدوارند در روزهای آینده قاضی پرونده با آزادی پدرشان موافقت کند.
محمد رضا مقیسه، روزنامه نگار و سردبیر مجله بیست ساله ها و نیز عضو کمیته پیگیری امور بازداشت شدگان و آسیبدیدگان حوادث پس از انتخابات است که در تاریخ ۲۲ مهرماه بازداشت و به شش سال زندان محکوم شد.
بهشتی شیرازی در انفرادی و ممنوع الملاقات
خانواده علیرضا بهشتی شیرازی نیز خواستار روشن شدن وضعیت مشاور میرحسین موسوی شدند.
سید صدرالدین بهشتی، فرزند علیرضا بهشتی شیرازی با بیان اینکه پرونده پدرش، روند قضایی ندارد به سایت کلمه گفت: ما خواستار این هستیم که پرونده پدرم، روند قضایی مشخصی پیدا کند و خانواده ما بدانند اتهامات این بازداشت شدگان چیست؟
وی افزود: اگر بازجویی ها تمام شده حداقل به خانواده ها اطلاع رسانی کنند تا وکلا و خانواده ها بتوانند پی گیری کنند اما متاسفانه الان یک فضای کاملا بسته و تاریکی حاکم است که هیچ نقطه روشنی ندارد و نه اطلاعی درباره وضعیت بازداشت شدگان، به خانواده هایشان داده می شود و نه وکلا می توانند پرونده را پی گیری کنند.
فرزند بهشتی شیرازی با بیان اینکه از اتهامات و بازجویی های سردبیر روزنامه کلمه سبز بی اطلاع است، گفت: برای پدرم وکیل گرفته ایم و دکتر عباس شیری، اکنون وکیل ایشان هستند و در آخرین صحبتی که با ایشان داشتم گفتند تلاش خواهند کرد وکالتنامه را به زندان بفرستند تا پدرم بتواند آن را امضا کند و ما امیدوارم این قضیه صورت بگیرد تا ایشان بتوانند پرونده پدرم را پی گیری کنند.
وی تاکید کرد:اکنون دو ماه از بازداشت پدرم می گذرد اما متاسفانه روند قضایی حاکم نیست.
وی با بیان اینکه علیرضا بهشتی شیرازی، ده روز پیش با خانواده خود تماس تلفنی کوتاهی داشته تصریح کرد: تاکنون موفق به ملاقات با پدرم نشده ایم اما روحیه ایشان بسیار بالا است و از آرمانهای خود، ذره ای کوتاه نیامده و پای تلفن چنان محکم صحبت می کنند که ما نیز در خانه روحیه می گیریم.
سید صدرالدین بهشتی گفت: آخرین خبری که از پدرم داشتیم این بود که همچنان در سلول انفرادی به سر می برد اما از بازجویی ها و نوع اتهامات او بی خبریم.
علیرضا بهشتی شیرازی، یک روز پس از عاشورا به اتفاق تعداد زیادی از مشاوران مهندس موسوی بازداشت شد. او در تمام این مدت در انفرادی و ممنوع الملاقات بوده است.
اعضای کمیته گزارشگران حقوق بشر
روز پنج شنبه ششم اسفند ماه چندتن از اعضای دربند کمیته گزارشگران حقوق بشر موفق شدند با خانواده های خود ملاقات کنند.
به گزارش سایت “تا آزادی خبرنگاران زندانی”، شیوا نظرآهاری در دیدار با خانواده اش از حضور خود در شعبه سوم بازپرسی دادگاه انقلاب خبر داد. شیوا در این دیدار تأکید کرد که گردش کار پرونده وی به پایان رسیده و با توجه به انجام مرحله بازپرسی در هفته گذشته امکان آزادی وی با تبدیل قرار بازداشت موقت به قرار وثیقه یا کفالت وجود دارد. شیوا نظرآهاری برخورد بازپرس پرونده را مناسب توصیف کرده است.
روحیه مهرداد رحیمی و سعید حائری دو فعال سیاسی ـ مدنی نیز طی ملاقات با خانواده شان مناسب گزارش شده است. سعید حائری در دیدار با خانواده اش گفته است در پی آزادی زندانیان سیاسی و خلوت شدن نسبی بند ۲۰۹ زندان اوین٬ وی به همراه دیگر هم بندانش همچون طاهری از نهضت آزادی به یک سلولی که امکانات بیشتری همچون تلویزیون دارد، منتقل شده است. این فعال مدنی در این دیدار با توجه به ارسال پرونده اش به دادگاه، نسبت به امکان آزادی با تبدیل قرار ابراز امیدواری کرده است.
مهرداد رحیمی در دیدار با خانواده از احتمال اتمام بازجویی هایش خبر داد. وی خاطرنشان کرد در روزهای اخیر بازجویی از وی به عمل نیامده و به سلولی با امکانات بیشتر همچون یخچال و تلویزیون منتقل شده و همچنین از حق مطالعه کتاب برخوردار شده است.
وضعیت روحی و جسمی کوهیار گودرزی، دیگر عضو دربند کمیته گزارشگران حقوق بشر، در ملاقات با مادرش مناسب نبوده است. یه گفته مادر این فعال حقوق بشر وی لاغر شده بود و در مورد اتهاماتش، بازهم به محاربه و اقدام علیه امنیت ملی از طریق مصاحبه با رسانه های خارجی اشاره کرد.
درحال حاضر ۶ تن از اعضای کمیته گزارشگران حقوق بشر در زندان اوین به سر می برند. سعید جلالی فر و سعید کلانکی دیگر اعضای دربند کمیته گزارشگران حقوق بشر حدود ۱۰۰ روز است در زندان اوین به سر می برند.
میردامادی همه اتهامات را رد کرد
روز گذشته آخرین جلسه رسیدگی به اتهامات دبیرکل جبهه مشارکت در شعبه 15 دادگاه انقلاب برگزار و بعد از اخذ آخرین دفاع، ختم رسیدگی اعلام شد.
هوشنگ پوربابایی در گفتگو با ایلنا توضیح داد: پس از تفهیم اتهاماتی چون اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام از سوی قاضی رسیدگی کننده به پرونده، موکلم با رد اتهامات به دفاع از خود پرداخت و سپس وکلای پرونده در دفاع از حقوق موکل اظهارات خودرا بیان کردند.
وی افزود:دادگاه پس از استماع دفاعیات، آخرین دفاع را نیز اخذ و پایان رسیدگی را اعلام کرد. ما نیز برای ارائه دفاعیات مکتوب چند روز استمهال خواستیم و انشالله در فرصت مناسب لایحه خودرا تقدیم خواهیم کرد.
پوربابایی که وکالت مصطفی تاجزاده را نیز برعهده دارد در پاسخ به این پرسش که آیا حکم تاج زاده صادر شده است، گفت:تاکنون در مورد این موکلم از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب حکمی صادر نشده است.
دور جدید فشارها
از سوی دیگر برخی گزارش ها از فشار مضاعف بر فعالان زندانی و همچنین فعالانی که با قرار وثیقه آزاد شده اند، برای مصاحبه با رسانه های حامی دولت کودتا حکایت دارد.
براساس این گزارش ها رسانه هایی چون ایسنا و ایلنا نیز تحت فشارند تا این نوع گفتگوها را پوشش خبری دهند. سعید شریعتی پیش از این با خبرگزاری مهر و علی تاجرنیا با خبرگزاری ایلنا مصاحبه کرده بودند. هدف این مصاحبه ها رد تقلب و تشکیک در انتخابات و همچنین وابسته نشان دادن جنبش سبز به خارج از کشور است.
نامه فرزند عرب سرخی
ساجده عرب سرخی، دختر فیض الله عرب سرخی، عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که بیش از ۸ ماه از بازداشت او می گذرد در نامه ای به پدرش نوشته است: آنها که امروز نقش بازجوی شما را برعهده دارند، وقتی کنار هم می نشینند هر یک عظمت متهم خود را به رخ دیگری می کشند. آنها در خویش و در نجواهای پنهانی شان افتخار می کنند که زندانبان شما هستند و در تاریخ خواهند گفت با شما هم کلام و هم نشین بوده اند.
دادگاه انقلاب برای آزادی فیض الله عرب سرخی یک میلیارد و صد میلیون تومان وثیقه تعیین کرده که عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اعلام کرده توان پرداخت آن را ندارد و ترجیح می دهد در زندان بماند.به گفته دختر عرب سرخی بسیاری از چهره ها برای پرداخت و تامین این وثیقه اعلام آمادگی کرده اند اما پدرش گفته است نمی خواهد زیر دین کسی باشد.
به گزارش کلمه متن کامل نامه ساجده عرب سرخی به پدرش به شرح زیر است:
سلام بابا.
امروز نگاهم بیشتر از همیشه به توست. تو را که زندانی می گویند. به تو که با زندان و میله های سرد تعریفت می کنند. امروز نگاهم به توست که مجبور شده اند برای نقش اول تو، نقش های مکمل زندانبان، بازجو و قاضی بتراشند. اگر این نقش را به تو نمی دادند، زندان، مقابل چه کسی علم می شد؟ زندانبان چه نقشی بازی می کرد؟ قاضی کجا می ایستاد؟ و میله های زندان نفرتشان را کجا نشان می دادند؟
امروز نگاهم بیشتر از همیشه به لباسی ست که به تن تو کرده اند. مگر در این شهر پارچه کم آورده اند که مجبورند شما را با این لباس ها به این سو و آن سو ببرند؟ مگر در این مملکت دیگر کفش پیدا نمی شود که ناچار شده اند دمپایی را وسیله ی عبورت کنند؟ امروز نگاهم بیشتر از همه به زندانی هاست. به همه ی زندانی هایی که به جای زندگی زیر سقف آسمان، در قفس تنگی به نام زندان زندگی را تجربه می کنند. میخواهم بیایم و جلوی آن در خاکستری بزرگ بایستم و فریاد کنم؛ شما همگی تان پرنده هایی هستید که تا ته آسمان پرواز می کنید و تا بالاترین طبقه آسمان آزادی را تفسیر کرده اید.
آنها که نتوانسته اند از شما بال های پروازتان را بگیرند، آنها که نتوانسته اند آسمان را در دستان خود مچاله کنند و در گوشه ای از ذهن تاریک خود دفن کنند، آمده اند و شما را به میهمانی اجباری لانه های تاریک خویش برده اند. نه به دلخواه شما که از عمق نفرت خویش. آنان که پرواز کردن را تاب نمی آوردند، آسمان را از شما دزدیدند. نمی دانم، می دانید یا نه، ولی آنها که امروز نقش بازجوی شما را برعهده دارند وقتی کنار هم می نشینند، هریک عظمت متهم خود را به رخ دیگری می کشند. آنها در خویش و در نجواهای پنهانیشان افتخار می کنند که زندانبان شما هستند. و در تاریخ خواهند گفت با شما هم کلام و هم نشین بوده اند هرچند کوتاه شده. کیست که نداند؛ حتی هولناک ترین دره ها هم چشم به آسمان دارند. تو و دوستانت در زندان، باغی پراز بهترین پرندگان ساخته اید.
قصه ای در کودکی خوانده بودم به نام تیستو سبز انگشتی. کودکی که انگشتش را بر دیوار زندان می زد و از جای جای آن بوته و گل و سبزه می روئید. راستی آنجا چقدر آدم های سبز انگشتی جمع شده اند. تو، بهزاد نبوی، محسن میردامادی، مصطفی تاجزاده، محسن امین زاده، عبدالله رمضان زاده، سعید حجاریان، مجید نیری، محسن صفایی فراهانی، جواد امام، حمزه کرمی، این همه شکوه آسمان را چطور در آن قفس تنگ و تاریک جمع کرده اند؟ عبدالله مومنی، سعید نورمحمدی، مهدی محمودیان، حسین نورانی نژاد، مهدی عربشاهی، مهسا جزینی، بهمن احمدی، مسعود باستانی، نوربخش…
وای خدای من وقتی شروع می کنم به شمردن، نفسم به شماره می افتد. میدانی که همه تان چقدر شبیه سقراط هستید! چقدرهمزبان گاندی! چقدر به نلسون ماندلا می مانید! چقدر بوی امام موسی صدر می دهید! چقدر در آسمان امام موسی کاظم نفس می کشید! راستی چرا و چگونه تاریخ را که راه عبور انسانیت است در جغرافیای کوچک زندان که سد معبر آزادی است، فشرده کرده اند؟ راستی چرا انسان های بزرگ را از هر ملت و مذهب، و از هر مکتب و آیین برنمی تابند؟ مگر امام علی نفرموده بود که در وسعت اسلام، قفس تنگ نظری و عدم تحمل و زندان های کور جای ندارد؟ مگر پیامبر بزرگوار اسلام زندان ساخت؟ و مگر همو، بند از آدم ها بر نداشت؟ مگر راز بزرگ او همین نبود که سینه ای فراخ داشت و خدا سینه ای فراختر به او داد که هر کس می خواهد زیر سقف آسمان زندگی کند؛ باید ذهنش و دلش مثل آسمان بزرگ باشد؟
به گمان من آنها نه با تو و نه با هیچکدام از هم بندی های تو و نه با هیچ پرنده ای و هیچ بال پروازی و با هیچ پرواز کردنی بد نیستند. آنها حتی اگر پرنده ای را در قفس نگهداری می کنند، از عمق وجودشان پرنده را دوست دارند، جانشان برای آن پرنده ها در می آید. آنها بدون پرنده هایی چنین عزیز، هیچ چیز نیستند. و از همین روست که شما را در نزدیک ترین جا به خود نگهداری می کنند. مشکل آنها، شاید اصلی ترین مشکل آنها این است که خودشان نمی توانند پرواز کنند. آنها بالی برای پریدن ندارند. وسعت رنگ آبی آسمان ذهن های بسته را از هم می پاشد.
آفتاب هم چشم آنان را می زند. شاید از همین روست که آنها به زندگی در جاهای تاریک پناه آورده اند. شاید به همین خاطر است که زندگی را زیر سقف های کوتاه معنی کرده اند. با همه ی اینها، آنها نمی توانند از پرنده دل بکنند. از همین روست که همه ی عظمت آسمان را در جایی تنگ و تار به نام زندان جمع کرده اند تا شاید بتوانند زندگی را در حد یک قفس، در چارچوب فضایی سر بسته به نام زندان معنا کنند. بابا همان قدر که ما به شما نیاز داریم، همان قدر که آسمان این سرزمین به پرواز شما نیاز دارد، آنها هم به شما نیاز دارند. بابا ما چند روزی از حق خود می گذریم، شما چند روزی برای آنها پدری کنید.