معصومه ابتکار پس از ۸ سال دوری از سازمان حفاظت از محیط زیست در حالی به پست قبلی خود در زمان دولت اصلاحات و ریاست این سازمان برمیگردد، که به گفته بسیاری از کارشناسان، محیط زیست ایران در بدترین شرایط خود طی سالهای اخیر قرار گرفته است. انتخاب او از میان گزینههایی چون محمدباقر قالیباف، محمدرضا تابش و علیمحمد نوریان با استقبال فعالان و کارشناسان این حوزه رو به رو شده است.
با حمیدرضا میرزاده، سردبیر پایگاه خبری سبزپرس و فعال محیط زیست در ایران گفتوگو کرده و از او درباره خط و مشی معصومه ابتکار و اینکه آیا پس از گذشت چند روز از تصدی بالاترین مقام محیط زیستی کشور، دورنمایی از آینده در دست هست یا خیر پرسیدهایم. او به “روز” میگوید: “ابتکار هنوز در نخستین روزهای ریاست سازمان، درباره اهداف و خط مشی خود در دوره جدید صحبت زیادی نکرده اما در چند مورد به طور مشخص نظراتش را بیان کرده. اولین آن احیای دریاچه ارومیه است. ماجرای دریاچه ارومیه، به وعده انتخاباتی روحانی بازمیگردد که پیش از انتخابات به مردم ارومیه وعده داد در اولین روزکاری دولت، این مسئله را پیگیری خواهد کرد. البته ابتکار نیز، خود پیگیر مسئله دریاچه ارومیه بود.”
این روزنامهنگار حوزه محیط زیست مهمترین مهمترین موضعگیری ابتکار را مربوط به شورای عالی حفاظت محیط زیست میداند: “میدانیم که این شورای عالی بالاترین مرجع تصمیمگیری درباره محیط زیست در دولت است که در سال ۸۶ توسط احمدینژاد منحل شد و وظایفش به کمیسیون زیربنایی دولت محول شد. اهمیت این شورای عالی در ترکیب آن است که علاوه بر وزیران، چهار عضو از متخصصان دانشگاهی در حوزه محیط زیست را نیز در عضویت خود دارد. حضور این چهار متخصص در تصمیمگیریها حیاتی است و وزن تفکر محیط زیستی تصمیمگیری را بالا میبرد اما در کمیسیون زیربنایی این متخصصان حضور ندارند و نتیجه آن تصویب اکتشاف نفت در پارک ملی کویر و واگذاری مناطق تحت حفاظت سازمان محیط زیست به پالایشگاه و بخش خصوصی شد.”
از او در خصوص ماجرای پارک پردیسان و پیگیریهای معصومه ابتکار میپرسم، میرزاده پاسخ میدهد: “او درباره ماجرای فروش پارک پردیسان هم اولین موضع گیری قاطعش را نشان داد و در نامهای به معاون اول رئیس جمهوری، درخواست لغو مصوبه دولت قبل درباره فروش پارک پردیسان را کرد. در واقع پارک پردیسان برای ابتکار، جنبهای حیثیتی دارد چون این پارک بارها مدعیان فراوانی پیدا کرده و هربار هم که دادگاه به نفع محیط زیست رای داد، مدعی تازهای پیدا ش. اما پیگیری ابتکار و تیم حقوقیاش در نهایت باعث شد تا سند قطعی پارک پردیسان به نام سازمان محیط زیست صادر شود. اولین اقدام او در دوره اول مدیریتش برای کوتاه کردن دست دیگران از پارک، احداث ساختمان مرکزی سازمان در این پارک و انتقال سازمان از خیابان ویلا (استاد نجاتاللهی) به این پارک بود.”
انتخاب شخص بیتجربه ریسک بود
وضعیت محیط زیست ایران وخیم است، هشت سال به صورت مدام اخبار نگرانکننده از این حوزه منتشر شده، از سوختن جنگلها تا خشک شدن رودها و دریاچه ارومیه و… حمید میرزاده، روزنامهنگار و فعال محیط زیست هم این وخامت را تایید میکند: “وضعیت کشور ما از نظر محیط زیستی بسیار متزلزل و خطرناک است. ما بین ۱۳۲ کشور رتبه ۱۱۴ را از نظر کارکرد محیط زیستی به دست آوردیم. نکتهای که کمتر در این آمار به آن اشاره میشود آن است که فاصله ما تا ورود به گروه کشورهایی که با بحران جدی روبرو هستند، بسیار کم و در حد دو تا سه رتبه است. در آن دسته کشورهایی مانند سومالی و عراق وجود دارند که از نظر کشاورزی و آب کاملا وابسته هستند و بخش مهمی از منابع طبیعی خود را از دست دادهاند و با بحرانهای جدی محیط زیستی و در پی آن بحرانهای اقتصادی، غذایی و سلامت روبرو هستند. در این شرایط، انتخاب فردی که تجربه مدیریت محیط زیست کشور را ندارد، به معنی انتخاب روش آزمون و خطای مجدد و یک ریسک بزرگ است. ریسکی که شکست آن تقریبا قطعی است و به قیمت بسیار سنگینی تمام خواهد شد.”
او در دفاع از انتخاب معصومه ابتکار برای این سمت میگوید: “وزن سیاسی برای ریاست بر سازمانی که قرار است جایگاهی حاکمیتی داشته باشد بسیار اهمیت دارد. ما در سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۸ تجربه ریاست فاطمه واعظ جوادی را در سازمان حفاظت محیط زیست داشتهایم. او فارغ از تمامی کاستیهایی که برای این پست داشت، فاقد وزن سیاسی بود. او نمیتوانست جلوی فردی مانند بهبهانی (وزیر راه وقت) مقاومت کند و یا در ماجرای تصویب قانون ایمنی زیستی در مجلس، با وجود اینکه مخالفتی منطقی با این قانون داشت، اما نتوانست در جلسه علنی مجلس دلایل و برهانهای خود را برای جلوگیری از تصویب این قانون به خوبی بیان کند و ناچار متوسط به قسم شد و نمایندگان را به فاطمه زهرا قسم داد که به طرح رای ندهند! در نهایت هم حربهاش جواب نداد. وزن سیاسی به مدیران اعتبار میدهد. همان چیزی که محمد جواد محمدیزاده در طول چهار سال گذشته از آن نفع برده است.”
میرزاده تاکید میکند: “ابتکار بهترین انتخاب بود. فارغ از محبوبیتی که او دارد، موضوع این است که در بین فعالان زیست محیطی، افرادی که بر موضوع محیط زیست اشراف نسبتا کاملی داشته باشند نداریم. منظور از اشراف تنها متخصص بودن نیست بلکه آگاهی به مسایل این حوزه از جنبههای محتلف علمی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است. شاید درباره مدیریت محیط زیست کشور، جنبه علمی در اولویت آخر قرار میگیرد و درباره ابتکار نیز، همین جنبه علمی در رتبه آخر تواناییهای او قرار گرفته است.”
هر چند به اعتقاد میرزاده در مدیریت محیط زیست کشور با نوعی “قحط الرجال” مواجهیم.
“عروسک خیمه شببازی صنایع آلاینده”
انتخاب معصومه ابتکار ۵۳ ساله از سوی حسن روحانی گرچه بارقهای از امید به دل فعالان و کارشناسان محیط زیست تاباند، اما باعث نشد نقاط ضعف مدیریتی او در دوران ریاست هشتسالهاش پنهان بماند. حمیدرضا میرزاده که بیش از ۱۵ سال است در حوزه محیط زیست فعالیت میکند به “روز” میگوید: “در مورد محبوبیت ابتکار باید گفت که بخش زیادی از این محبوبیت، به خاطر عملکرد روسای پس از او است. به خوبی به خاطر دارم که ابتکار در سالهای پایانی ریاستش همواره مورد انتقاد بسیاری از فعالان محیط زیست بود.”
او در خصوص مواردی که فعالان این حوزه به عملکرد ابتکار انتقاد داشتند، میگوید: “یکی از مهمترین موضوعات مورد انتقاد انتخاب برخی صنایع آلاینده به عنوان صنایع سبز بود. مثلا کارخانه سیمان تهران در میانه دوره ریاست ابتکار به عنوان صنعت سبز شناخته شد در حالی که این کارخانه دستکم تا دو سال قبل هم هنوز مشکل آلودگی داشت. یا اینکه در پایان دوره ریاست او پیکان به عنوان خودرو آلاینده معرفی شد و او همواره این افتخار را دارد که توانست خط تولید این خودرو را متوقف کند. اما در همان دوران تولید خودرو پژو آر.دی با بدنه پژو ۴۰۵ و موتور پیکان آغاز شد.”
میرزاده میافزاید: “یکی از جنجالیترین موارد در دوران ریاست او نیز ماجرای صدور پروانه شکار ویژه پرنده هوبره برای شیوخ عرب حاشیه خلیج فارس بود. کار به جایی کشید که در یکی از نمایشگاههای بینالمللی محیط زیست، «انجمن حمایت از حیوانات» یک عروسک خیمه شب بازی با چهره ابتکار ساخته و او را به عروسک خیمه شببازی صنایع آلاینده تشبیه کرده بود. این انجمن حتی در نمایشگاه سال بعد هم شرکت کرد اما از انجمن خود هیچ چیز به داخل غرفه نبرد و تنها یک کامیون هندوانه و یک ترازو داخل غرفه برد! روی سر در غرفه نوشته شده بود «این واحد صنفی به دلیل بیتوجهی سازمان حفاظت محیط زیست به معضلات محیط زیستی تغییر کاربری میدهد.» و یا در همان نمایشگاه سازمانهای مردمی در اعتراض به پروژه آزادراه تهران-شمال تجمع اعتراضی ترتیب دادند و سعی کردند مانع ورود ابتکار به سالنهای نمایشگاه شوند. در دو دوره اول ریاست ابتکار این شکل اعتراضات بسیار زیاد بود اما با توجه به تخریبهای گسترده محیط زیست و متزلزل شدن جایگاه سازمان و قوانین محیط زیستی، بسیاری از همان افراد امروز خواستار بازگشت ابتکار شدند.”
بحران بیآبی
اما در شرایط بحرانی کنونی، مهمترین اولویت سازمان محیط زیست باید چه باشد؟ این سئوالی است که میرزاده فعال و روزنامهنگار حوزه محیط زیست در پاسخ آن میگوید: “به نظر میرسد، اولین اولویت سازمان، هدایت دولت به سوی تفکر “مدیریت با منابع کم” و خصوصا مدیریت در دوران خشکسالی باشد. ایران کشوری خشک است و مدیریت دست و دلبازانه آب و بیمبالاتی بخشهای مختلف، خصوصا بخش کشاورزی، وضعیت کشور را از نظر امنیت آبی بحرانی کرده است.”
او با اشاره به اینکه ابتکار در وبلاگ شخصیاش، از سفر چند روز قبلش به ارومیه چند عکس هوایی از دریاچه و باغات اطرافش منتشر کرده، میگوید: “وضعیت دریاچه مشخص است اما باغهای اطراف، آن چنان سبز و سرزنده هستند که متصور شدن علت خشکسالی برای خشک شدن دریاچه را کاملا رد میکند. این نشان میدهد که بخش کشاورزی به هیچوجه به تفکر مدیریت آب اعتقادی ندارد و تنها در فکر افزایش تولیدات خود است. تولیداتی که با راندمان آبی بسیار پایین و روشهای سنتی و هدر ده آبیاری به دست میآیند. پس به نظر میرسد در شرایط بحرانی آب، باید تفکر بخشهای دولتی را تغییر داد. “
این روزنامهنگار میافزاید: “مسایل حقوق محیط زیست، اجبار صنایع آلاینده خصوصا صنایع نفت و گاز به کاهش آلایندهها از اولویتهای اصلی به شما میروند. از طرف دیگر ایران از نظر انتشار گازهای گلخانهای (خصوصا دیاکسید کربن) رتبه هفتم جهان را دارد و کاهش این انتشار نیز از اولویتهای اصلی است.”
از میرزاده درباره نقش رسانهها و تشکل های مردم نهاد برای سامان بخشی به وضعیت موجود میپرسم و او توضیح میدهد: “بسیاری از همین فعالان محیط زیست و سازمانهای مردمی امروز، زاییده فضای باز مشارکت مردمی در دوره دولت اصلاحات هستند. ابتکار نیز در آن زمان، فضای خوبی را برای این فعالیتها باز کرده بود. همان فعالان، امروز بعد از نزدیک به ۱۵ سال، تبدیل به نیروهای حرفهای شدهاند و ابتکار این موضوع را به خوبی میداند. او در شورای شهر، از این نیروها استفاده زیادی کرد و حالا در سازمان حفاظت محیط زیست هم با توجه به بودجه اندک سازمان (که حتی کفاف حقوق پرسنل را نمیدهد) مجبور به استفاده از همین پتانسیل رایگان است.”
حمیدرضا میرزاده در پایان با اشاره به کمبود نیروی متخصص در حوزه محیط زیست میگوید: “از یک طرف با چهرههای دانشگاهی روبروییم که بسیاری از آنها آرمانگرا هستند و توان رویارویی با مشکلات را ندارند و از سوی دیگر مدیران توانایی داریم که محیط زیست، ریزهکاریها و چم و خم آن و به طور کلی تفکر محیط زیست و توسعه پایدار را نمیشناسند.”