انتخابات ۹۲ با عینک مصباح

مرتضی کاظمیان
مرتضی کاظمیان

فضای یخ‌زده‌ی انتخابات ۹۲ همچنان منتظر یک اتفاق است؛ حادثه‌ای که می‌تواند نامزدی سیدمحمد خاتمی باشد یا چالش‌های برآمده از حضور نامزدی چون هاشمی رفسنجانی، و نیز رویدادهای متأثر از نزاع باندهای اقتدارگرا برای تصاحب قوه مجریه (به‌ویژه سخت‌جانی باند احمدی‌نژاد ـ مشایی). در چنین وضعی، سخنان جدید آیت‌الله مصباح یزدی، از بخشی از امیال و دغدغه‌های تمامیت‌خواهان پرده برمی‌دارد.

رییس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی و نماینده تهران در مجلس خبرگان رهبری در دیدار با دبیرکل حزب موتلفه اسلامی و برخی از اعضای این حزب گفته: “امروز اصلاح‌طلبان چنین وضعیتی ندارند و شانس برنده شدن با آنها نیست؛ آنها در موقعیتی هستند که چه کسی را انتخاب کنند که ردصلاحیت نشود، سران آنها که قطعاً ردصلاحیت می‌شوند از این رو به‌دنبال فردی هستند که سابقه نسبتا خوبی داشته و رأی بیاورد اما بعید است که مردم به آنها اقبال داشته باشند.”

آیت‌الله مصباح یزدی که همین چند روز پیش، مخالفت با ولایت فقیه را “در حد شرک به خدا” توصیف کرده بود، در اظهارنظر اخیر خود، افزوده: “اگر در انتخابات امر دایر شد بر اصول‌گرا و اصلاح‌طلب، همه باید بر روی اصول‌گرا اتفاق کنند و نظرات دیگر خود را کنار بگذارند و بر روی شخصی اجماع کنند که در مقابل آنها رأی داشته باشد.”

ارزیابی فضای انتخابات از منظر یکی از تئوریسین‌های استبداد دینی، واجد نکات معناداری است:

الف؛ مصباح یزدی به‌صراحت از عدم برگزاری انتخاباتی سالم و آزاد گزارش می‌دهد؛ او به فیلتراسیون شدید شورای نگهبان دل بسته و نسبت به آن، مطمئن است. “سران فتنه که قطعا ردصلاحیت می‌شوند.” وی همچون حسین شریعتمداری و دیگر بازوهای تبلیغاتی تمامیت‌خواهان، از مفروض بودن ردصلاحیت “سران فتنه” (بخوانید خاتمی) می‌گوید؛ و به بیان دیگر، بر ناسالم و غیرآزاد بودن انتخابات آتی، مهر تأیید موکد می‌زند. چنان که پروایی ندارد بگوید، “رقابت میان اصول‌گرایان است.” حکومت پس از ۲۲ خرداد ۸۸ انتخابات تا حد امکان کنترل شده میان “خودی”ها را می‌جوید.

ب؛ مصباح یزدی اما هم‌زمان بر همان مسیری می‌رود که نهادهای اطلاعاتی و امنیتی و رسانه‌های آنان در تحقق آن می‌کوشند: تلاش برای منصرف ساختن خاتمی از ورود به میدانی که می‌تواند برای اقتدارگرایان حاکم بسیار پرهزینه و چالش آفرین باشد. آنان با اصرار بر مفروض دانستن ردصلاحیت خاتمی، آگاهانه می‌کوشند دشواری‌های ورود به عرصه‌ی انتخابات را از هم اینک برای خاتمی فهرست کنند و او را از نامزدی پُرپیامد منصرف. به‌ویژه که به نظر می‌رسد یکی از دلایل عدم تمایل خاتمی به نامزدی، همین “ردصلاحیت” باشد.

هراس تمامیت‌خواهان از نامزدی خاتمی، در اشکال گوناگون جلوه‌گری می‌کند؛ از احضار و تهدید پیوسته و فزاینده‌ی فعالان سیاسی اصلاح‌طلب و سبز در گوشه گوشه‌ی ایران توسط نهادهای امنیتی، تا پافشاری و هشدارها و تهدیدهای کیهان و هم‌مسلکانش بر ردصلاحیت خاتمی، و این‌جا، در این عرصه، اظهارنظر کسی که بارها تصریح کرده باوری به دموکراسی و اصل بودن روندهای دموکراتیک در اداره‌ی جامعه ندارد و آن‌را در “جمهوری اسلامی”، مبنای حکومت نمی‌داند.

پ؛ مصباح یزدی در سخنان اخیر خود همچنین به‌وضوح از تمایل اقتدارگرایان برای نامزدی فردی می‌گوید که تأیید صلاحیت شود اما رأی‌آور نباشد و تنها بازی انتخاباتی را گرم کند. او تصریح می‌کند که چنین فردی فاقد پشتوانه‌ی اجتماعی و امکان پیروزی خواهد بود. وی از “نمایش”ی سخن می‌گوید که با حضور یک یا دو نامزد منتسب به اصلاح‌طلبی اما فاقد شهرت و شانس انتخاب، برپا خواهد شد و تنور انتخابات را گرم خواهد کرد و “حماسه سیاسی” مورد نظر رهبر جمهوری اسلامی را متحقق.

ت؛ پدر معنوی جبهه پایداری اما درعین‌حال، آشکارا به بی‌پشتوانگی اجتماعی باندهای اقتدارگرا (راست/ محافظه‌کار / اصول‌گرا) اعتراف می‌کند. آن‌جا که در سخنی معنادار ـ که به نظر می‌رسد بی‌اشاره به نامزدی محتمل هاشمی رفسنجانی نیست ـ می‌گوید: “اگر در انتخابات امر دایر شد بر اصول‌گرا و اصلاح‌طلب، همه باید بر روی اصول‌گرا اتفاق کنند و نظرات دیگر خود را کنار بگذارند و بر روی شخصی اجماع کنند که در مقابل آنها رأی داشته باشد.” مصباح یزدی به‌گونه‌ای محسوس به انتخابات ۱۳۸۴ ارجاع می‌دهد و پیروزی احمدی‌نژاد در دور دوم انتخابات در برابر هاشمی رفسنجانی.

فقدان پایگاه اجتماعی باندهای اقتدارگرا چنان است که مصباح یزدی از هم‌اینک، نسبت به اختلاف‌نظر و شکستن آراء در اردوگاه اصول‌گرایان، هشدار می‌دهد.

جالب این‌جاست که ایدئولوگ جبهه پایداری خود ابایی ندارد رقبای این جبهه (دیگر باندهای اقتدارگرا) را از هم اکنون مورد انتقاد قرار دهد؛ چنین است که مثلث “حداد ـ قالیباف ـ ولایتی” را که به نظر می‌رسد یکی از نزدیک‌ترین طیف‌ها به مرکز ثقل قدرت در جمهوری اسلامی هستند، هدف می‌گیرد و می‌گوید: “همان سه نفری که ابتدا با هم ائتلاف کردند؛ بنده معتقدم که در عمل هیچ‌کدام از آنها با هم نمی‌سازند.”

با پول کسانی چون صادق محصولی و حضور اشخاصی چون مرتضی آقاتهرانی، روح‌الله حسینیان و حمید رسایی و مهدی کوچک‌زاده، و جاه‌طلبی و منزلت‌جویی دیگر اعضای جبهه پایداری، مصباح یزدی امیدوار است که بتواند با جلب نظر مثبت آیت‌الله خامنه‌ای، سعید جلیلی یا کامران باقری لنکرانی را بر صدر قوه مجریه جمهوری اسلامی بنشاند.

انتخابات ۹۲ اما چنان که در سخنان جدید پدر معنوی جبهه پایداری مشهود است، می‌تواند آبستن رویدادهایی باشد و شود که تمام آن‌را تمامیت‌خواهان پیش‌بینی نکرده‌اند؛ آن‌گونه که کودتاچیان، فردای ۲۲ خرداد ۸۸ به بعد را نخوانده بودند.