عزت الله سحابی، رییس شورای فعالان ملی – مذهبی، در مصاحبه با روز از دغدغه های خود در مورد سمت و سوی حرکت های اعتراضی سخن گفته است. وی با تاکید بر لزوم پرهیز مردم از خشونت می گوید: “خشونت را این حاکمیت دارد به مردم تحمیل می کند. زور و فشار وارد می کند برای اینکه مبارزات مردم به سمت رادیکالیسم برود.” وی معتقد است: “ فداکاری در راه هدف همیشه این نیست که من بروم و سینه ام را در مقابل گلوله دشمن سپر بکنم؛ گاهی وقتها هم هست که من برای رسیدن به هدفم باید تسلط بر نفس داشته باشم تا از آنچه که دشمن می خواهد و من را به سوی آن هل می دهد، اجتناب کنم.”
با اتفاقاتی که امروز در تهران و بسیاری از نقاط کشور افتاد ، آیا شما فکر می کنید که مبارزات مردم مسالمت آمیز می رود که سمت و سوی دیگری پیدا کند؟
ما اطلاع دقیق داریم که حاکمیت می خواهد و اصرار دارد که این مبارزه را به خشونت بکشاند تا آن را سرکوب کند. به همین دلیل ما همچنان و بیش از گذشته بر پرهیز از خشونت و تأکید بر مبارزه مسالمت آمیز اصرار داریم.
خوب مردم باید چه کنند؟
مردم با توجه به همین اصراری که طرف مقابل بر خشونت دارد و با توجه به اینکه حتا در روزی مثل عاشورا تظاهرات مردم را به آن سمت می کشد، مردم باید هر چه بیشتر از آن دوری کنند و مبارزه دموکراتیک را طولانی تر و کم هزینه تر کنند. در واقع مردم باید خویشتن داری کنند. این درک ما و تجربه ما از مبارزات سیاسی در این جامعه است و از مردم ایران این تقاضا را داریم. حال چقدر این توصیه ما را بپذیرند و عمل کنند… ما سعی خودمان را می کنیم. تنها توان ما در این شرایط این است. تجربه بیست و پنج سال انقلاب که ما در مقابل خودمان داریم هم به ما می گوید که آنها خواستند با خشونت پاسخ بدهند خودشان هم به مروز به سرکوبگر و خشونت طلب تبدیل شدند؛ گذشته از آنکه اگر اصل بر خشونت گذاشته شود حاکمیت ابزار سرکوب در دست دارد و خشن تر است.
ولی به نظر می رسد در حکومت اصل بر خشونت گذاشته شده است. حوادث امروز حتا مردم را هم به نسبت گذشته به تهاجم کشاند.
ما که می دانیم خشونت را این حاکمیت دارد به مردم تحمیل می کند. زور و فشار وارد می کند برای اینکه مبارزات مردم برود به سمت رادیکالیسم تا سرکوب شان کند. اما حرف ما این است که اگر بنا بر خشونت گذاشته شود، این حاکمیت هیچ ابایی هم ندارد که یک میلیون نفر آدم را هم بکشد. اینان پای حفظ خودشان در این حد ایستاده اند. بنا براین هموطنان عزیز من که می بینم در این خیابان ها چه کشیده اند، باز هم باید خویشتن داری بکنند و فداکاری بکنند. فداکاری در راه هدف همیشه این نیست که من بروم و سینه ام را در مقابل گلوله دشمن سپر بکنم. گاهی وقتها هم هست که من برای رسیدن به هدفم باید تسلط بر نفس داشته باشم تا از آنچه که دشمن می خواهد و من را به سوی آن هل می دهد، اجتناب کنم. این کار با تحریکاتی که حکومت می کند آسان نیست، اما یکی از سختی های مبارزه همین فشارهای حسی و عاطفی است که ما باید از عهده اش بر بیاییم.
عده ای می گویند وقتی این حاکمیت در نهایت زور دارد که مردم را سرکوب کند، پس چه امیدی برای مردم باقی می ماند که مبارزه مسالمت آمیز بکنند؟ اصلاً توصیه شما به مردم در این مرحله ای که الان هستند چیست؟ چگونه این سلاح خشونت را از دست حکومت بگیرند؟
ببینید ما باید خواسته های مان را بر اساس توان مان مرحله بندی کنیم. اگر ما با اقای خامنه ای و رهبری کشور مسئله داریم، سوال داریم، اعتراض داریم ـ که خیلی هم داریم ـ اما مصلحت ما در این نیست که پای آقای خامنه ای را به میان کشیده و شعار علیه رهبر بدهیم. ما باید به هر وسیله ای می توانیم تبلیغ، ترویج، نوشتن، انتشار اسناد، نشان بدهیم که احمدی نژاد بلای جان ایران است. حضورش نابودی ایران است! آقای خامنه ای آیا می خواهد به سرنوشت کسی دچار شود که از یک چنین شخصیتی دفاع می کند؟ چون واقعیت این است که احمدی نژاد ملاحظه آقای خامنه ای را هم نخواهد کرد از او هم گذر خواهد کرد. او نقشه ها دارد برای ایران و برای خودش. او می خواهد به عنوان سردار امام زمان ظهور کند. او نه تنها علیه آقای خامنه ای، اصلاً علیه روحانیت در خواهد آمد. ما باید از این موضع با آقای خامنه ای حرف بزنیم.
اینها در صورتی است که آقای خامنه ای به این صحبت ها گوش بدهد؛ شما فکر می کنید که آقای خامنه ای این حرف ها را می شنود؟
خوب بینید این یک بخش از سیاست ماست. هیچ مبارزه ای هم نیست که که بتوان آینده اش را با دقت پیش بینی کرد آن هم در این فضای ایران که این قدر پیچیده است . هیچ جامعه ای به نظرم در دنیای امروز اینهمه پیچیدگی ندارد. ولی ما باید به هر حال برنامه بگذاریم که برای یک مرحله معین قدم برداریم. اگر احمدی نژاد برود ما یک مرحله جلو رفته ایم.
شما به پپیشبرد این سیاستی که می گویید چه امیدی دارید، وقتی به گفته خودتان شعارها علیه آقای خامنه ای است؟ چگونه میخواهید این روند را به سمتی که می گویید به مصلحت است تغییر بدهید؟
به هر حال من یا فقط ملی - مذهبی ها نیستند که برای پیشبرد این سیاست تلاش می کنند. آقای موسوی و آقای کروبی هم هستند و دیگران هم هستند. آقای خاتمی که دوازده سال است مبلغ تئوری عدم خشونت است و باز دیشب در جماران با او آن حرکت را کردند هم از این سیاست دفاع می کند. ما باید تمام تلاش مان را در جهت تمرکز مبارزه مردم بر روی احمدی نژاد بگذاریم و به نظر من این ما را یک گام به جلو می برد و در وهله اول خطر آسیب های بیشتر از سوی این دولت را از مملکت ما رفع می کند و امکان می دهد که با تعقل و تأمل بیشتر به آینده کشورمان فکر کنیم.