خاطرات هاشمی رفسنجانی بار دیگر جنجالی شده و مناقشاتی را پدید آورده است. این بار او از همسر آیتالله خمینی خاطرهای روایت کرد و یکی از دلایل حضورش در انتخابات ریاست جمهوری ۸۴ را توصیه او عنوان کرد. با زیر سوال برده شدن این خاطره از سوی برخی رسانههای اصولگرا، این بار برخی اعضای خانواده خمینی به حمایت از هاشمی وارد میدان شده و صحت این روایت را تایید کردند. در سوی مقابل پروین احمدینژاد هم خاطره مشابهی را از همسر آیتالله خمینی نقل کرده و مدعی حمایت او از محمود احمدینژاد شده است.
حضور در انتخابات با خواست “همسر امام”؟
هفته گذشته و در “همایش بانوی انقلاب” که به بزرگداشت خدیجه ثقفی، همسر آیتالله خمینی اختصاص داشت اکبر هاشمی رفسنجانی یکی از سخنرانان بود. سخنرانی او حاوی نکاتی جنجالی مانند انتقاد از خلاصه کردن دغدغه مسلمانی به بدحجابی زنان و بیتوجهی به تضییع حقوق مردم و وضعیت زندانیان بود اما آنجا که به نقل یک خاطره از همسر رهبر سابق جمهوری اسلامی پرداخت، مورد توجه و اعتراض طیفی از جریانات سیاسی قرار گرفت. رفسنجانی با اشاره به انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ گفته بود: “واقعاً یک موی بدنم راضی نبود که وارد انتخابات شوم و همه میدانستند نمیآیم. یکبار همسر امام مرا خواستند و گفتند که امام این انقلاب را به دست شما داد و شما میخواهید به دست چه کسانی بدهید و اصلاً میدانید اینها کی هستند. پس از اظهارات همسر امام تکان خوردم و اشک در چشمانم جمع شد. پس از آن بود که برای حضور در انتخابات ثبتنام کردم.”
یک روز بعد، حسین شریعتمداری در سرمقاله روزنامه کیهان به موضوع خاطرات هاشمی پرداخت: “چرا جناب هاشمی رفسنجانی در نقل خاطرات و مسائل گذشته به درگذشتگان استناد میکنند که پی بردن به صحت و سقم آن نیازمند دسترسی به آنان است و این دسترسی امکانپذیر نیست؟ آقای هاشمی پیشاز این هم از قول حضرت امام(ره) نقل کرده بودند که آن بزرگوار مخالف شعار مرگ بر آمریکا بودهاند! که البته آثار مکتوب و مضبوط حضرت امام(ره) با آنچه آقای هاشمی به آن حضرت نسبت دادهاند کاملاً مغایر و متضاد است. در اظهارات دیروز هم سخنانی را به همسر امام نسبت دادهاند که مراجعه و پرس و جو از آن مرحومه نیز امکانپذیر نمیباشد!”
حسین شریعتمداری برخی دیگر از مواضع هاشمی رفسنجانی را با آوردن نمونههایی از سخنان سالهای گذشته او زیر سوال برد و درباره خاطره انتخابات ریاستجمهوری به کنایه نوشت: “آیا مقصود همسر امام راحل(ره) از توصیه به نامزدی آقای هاشمی در انتخابات ۸۴ این بوده است که ناکامی ایشان در کسب آراء مردم را به نمایش بگذارند؟!”
عنوان این یادداشت شریعتمداری علت نگارش آن را روشن می کند وی به عنوان سخنگوی جناح تندرو انقلاب اسلامی با نقل چند جمله از نمازجمعه های تند سال های اول انقلاب و جنگ که در آن هاشمی رفسنجانی سخنانی همانند سرمقاله های امروز کیهان را فریاد کرده است از او خواسته به جای اصلی خود برگردد.
کنایه به خاطرات هاشمی رفسنجانی مدتی است که از سوی برخی رسانهها مانند کیهان و وطن امروز به کرات استفاده میشود. از جمله پس از اعلام حکم محکومیت مهدی هاشمی، در سرمقاله روزنامه تندروی وطنامروز خطاب به رفسنجانی آمده بود: “شمایی که زیاد خاطره مینویسی” این حکم را به “اوراق سررسیدت اضافه کن”. پیش از این هم، شوخی با خاطرات هاشمی رفسنجانی در فضای مجازی بسیار پرطرفدار شده بود و به نوعی مترادف با جعل خاطرات مصلحتی در نظر گرفته میشود.
این بار اما وقتی پای تکذیب و تردید به میان آمد نزدیکان و حامیان هاشمی رفسنجانی به میدان آمدند و سعی کردند تا صحت خاطره منتسب به همسر خمینی را اثبات کنند. از جمله خبرگزاری آنا، وابسته به دانشگاه آزاد اسلامی و از رسانههای متمایل به رفسنجانی به سراغ علی مطهری رفت و از او درباره صحت خاطرات نقل شده پرسید. نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی هم پاسخ داد: “ما باید به کسی مثل آقای هاشمی که از یاران امام خمینی بودند اعتماد و خاطرات او را مورد قبول کنیم و الا اساسا باید در اصل انقلاب شک کرد.”
آنا همچنین مصاحبهای با جانشین آیتالله توسلی در دفتر آیتالله خمینی منتشر کرد که تایید کننده روایت دیدار با خدیجه ثقفی بود. آیتالله محمدرضا رحمت تأکید کرد: “همین نقلقولی که آقای هاشمی میگوید درست است. ولی باید دقت شود که نه آقای هاشمی و نه خانم ثقفی در این موضوع نام کسی را بیان نکردند، حال چرا یک عده این را به خود نسبت میدهند”.
حسین عبداللهی، مدیرمسوول روزنامه آرمان، رسانه نزدیک به خانواده هاشمی رفسنجانی در مقالهای نوشت: “بیان خاطرات، روال همیشگی آیت الله برای ثبت در تاریخ است و در این مقطع زمانی کسانی که به دور از نگاههای سیاسی مسائل را تحلیل میکنند اذعان دارند بیان این خاطره در حالی که ۲۲ ماه از روی کار آمدن دولت جدید گذشته است دارای انگیزههای سیاسی برای مقاصد خاص نبوده و اگر ایشان از روزهای انقلاب، خاطره نقل نکند چه کسانی خاطره نقل کنند؟! با تمام این اوصاف باید به خاطره آیتالله به چشم یک هشدار و سند تاریخی نگاه و از غلتیدن به دامن غوغاسالاری اجتناب کرد.”
اما کار انتقاد و اعتراض آن قدر بالا گرفته بود که شخص هاشمی رفسنجانی هم به آن واکنش نشان داد. به گزارش وبسایت رسمی هاشمی، در جلسه “جمعی از سرداران و فرماندهان سابق کمیتههای انقلاب اسلامی و نیروهای انتظامی” یکی از سرداران “درخصوص موج جدید هجمه رسانهای علیه رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام” میپرسد و رفسنجانی پاسخ میدهد: “نگران این هجمه نیستم و همه این حرفها را سابق نیز گفته بودم، اما جریانهای افراطی در این شرایط احساس نگرانی بیشتری میکنند.”
“خانم” برای انتخاب “دکتر” شیرینی داد؟
پس از ذکر خاطره هاشمی رفسنجانی درباره انتخابات ۸۴ ، پروین احمدینژاد سکوت رسانهای خود را شکست و خاطرهای از همسر آیتالله خمینی و در تعارض با خاطره هاشمی نقل کرد. خواهر محمود احمدینژاد گفته بود: “خرداد سال ۸۵ در سالروز وفات حضرت امام خمینی (ره)، دکتر احمدینژاد به اتفاق چند نفر دیگر از جمله اینجانب، بهمنظور دیدار با همسر مکرمه حضرت امام در جماران حضور یافتند. خانم در مقابل خدمه و برخی از اعضای خانواده، خوشحالی خود را از انتخاب دکتر اینگونه ابراز کردند که در زمان انتخابات گفته بودند اگر دکتر رأی بیاورد، شیرینی انتخاب، مهمان من باشید و هرچه میخواهید غذا از بیرون تهیه کنید. ایشان میگفتند به خادمه منزل گفتهام تلویزیون را برای من فقط در صورت سخنرانی دکتر و یا مقاممعظمرهبری روشن کنید.”
پروین احمدینژاد پیش از این در سال ۹۱ از سوی فاطمه هاشمی تلویحا به فساد مالی متهم شده و بین این دو، مشاجره رسانهای رخ داده بود.
این بار و با وجود دو روایت متناقض، استعلام از خانواده آیتالله خمینی در دستور کار قرار گرفت. رشید داودی که به عنوان “پژوهشگر علوم دینی و از شاگردان آیت الله سید حسن خمینی” معرفی شده یادداشتی در اختیار وبسایت انتخاب گذاشت و توضیح داد که زهرا مصطفوی، دختر آیتالله خمینی و لیلی و مسیح بروجردی، نوههای خمینی، روایت هاشمی رفسنجانی را تایید کردهاند. او همچنین توضیح داد که این خاطره یک بار دیگر در سال ۸۸ هم نقل شده بود.
غلامعلی رجایی، مشاور رئیس مجمعتشخیصمصلحت هم کار مشابهی انجام داد و یادداشتی برای روزنامه شرق نوشت. او عنوان کرد که با لیلی بروجردی، دختر زهرا مصطفوی تلفنی گفتوگو کرده و از او نقل کرد: “آن شب من و دختر خردسالم و مادرم در خدمت خانم امام بودیم. خانم، میهمان داشتند. غروب که میهمانان رفتند و هوا تاریک شد جناب آقای هاشمی و خانمشان به منزل امام آمدند. وقتی آقای هاشمی و خانواده تشریف آوردند، پس از احوالپرسی متعارف، خانم به ایشان گفت شما نمیخواهید برای ریاستجمهوری اسمنویسی کنید؟ آقای هاشمی گفتند: نه، من چنین قصدی ندارم. افرادی هستند و من هم کمکشان میکنم. خانم خیلی محکم به آقای هاشمی گفتند: آقا- امام- به امید شماها بودند. شما میخواهید این مملکت و این انقلاب را به دست کیها بسپارید؟ شما اینها را میشناسید؟ بعد از این جملات آقای هاشمی گویی یکهای خوردند و برای لحظاتی سکوت سنگینی بر اتاق و جمع حاکم شد. چون اساسا خانم کم حرف میزد. بعد از دقایقی که آقای هاشمی و خانمشان رفتند، به خانم گفتم: خانم، شما چرا اینقدر قرص و محکم با آقای هاشمی حرف زدید؟ گفتند: برای این انقلاب دلم میسوزد. آخر من میدانم آقا – امام- چقدر برای این انقلاب خون دل خورد.”
لیلی بروجردی در این گفتوگو خاطره پروین احمدینژاد را هم تکذیب کرده است: “پس از اینکه او رئیسجمهور شد با همسرش غروب به ملاقات خانم آمد. خانم خیلی صریح به ایشان گفت من به شما رای ندادم؛ البته من به آقای هاشمی رأی دادهام و شما را نمیشناختم. شما هم جوان هستید و انشاءالله بتوانید به کشور خدمت کنید.”
احتمالا در روزهای آینده این ماجرا به ویژه از سوی حامیان محمود احمدینژاد پیگیری شود. رسانههای این طیف در روزهای گذشته و با بالاگرفتن تنش میان ایران و عربستان، طعنههای بسیاری نصیب هاشمی رفسنجانی میکردند و او را تلویحا مدافع عربستان معرفی میکردند.