راه ها برای
تظلم خواهی
بسته است

جلال کیهان منش‏
جلال کیهان منش‏

» همسر محمد قوچانی:

روزنامه جوان، از رسانه های حامی دولت  طی دو هفته گذشته در کنار روزنامه کیهان، وطن امروز و خبرگزاری فارس اخبار جعلی زیادی در مورد افراد بازداشت شده منتشر کرده است: از اعتراف به مشارکت در انقلاب مخملی تا ارتباط با بیگانگان.

محمد قوچانی، روزنامه نگار و سردبیر روزنامه اعتماد ملی از جمله کسانی است که روزنامه جوان همراه با دیگر بلندگوهای دولت نهم، در دفعات متعدد به وی و “اعترافات” وی اشاره کرده است. با مریم باقی، دختر عمادالدین باقی وهمسر محمد قوچانی در این مورد گفت و گو کرده ایم.

او ضمن رد این گزارش ها، تاکید می کند که “جریانات بی اخلاق رسانه ای با مصونیت کامل شایعه سازی می کنند. “

این مصاحبه در پی می آید.

 

خبرگزاری فارس و  روزنامه جوان چند روز پیش خبری در مورد مسافرت محمد قوچانی به خارج  منتشر کردند و مدعی آموزش او و خانواده اش برای انجام انقلاب مخملی شد. آیا این مساله صحت دارد؟

همانطور که قبلا هم توضیح داده ام آقای قوچانی اساسا تاکنون هیچ سفری به خارج از کشور نداشته است. شایعه سازان که بهره ای از اخلاق نبرده اند و بر خلاف ادعای وابستگی به ارزشگرایی همه چیز  را سیاسی، آن هم از نوع مبتذل اش می بینند و به آسانی و بدون هیچ احتیاطی تهمت می زنند، وقتی  این دروغ شان معلوم شد گفتند شاید قاچاقی از مرز خارج شده است. در واقع از نظر اینها  اول افرادی متهم می شوند سپس برای آن دلیل تدارک می بینند. این در حالی است که خود مراجع قضایی و امنیتی هم  تاکنون چنین  اتهامی را مطرح نکرده اند اما این شایعه آفرینان و جریان سازان رسانه ای می خواهند با کارهای خود برای نهادهای قضایی فضا سازی و یا ایجاد فشار کنند. تعجب ما این است که این کار ها را با مصونیت کامل هم انجام می دهند. بنابراین وقتی ایشان هیچ سفری به خارج نداشته ادعای آموزش دیدن او برای انقلاب مخملی هم لغو است و همانطور که گفته ام در این زمینه شکایت قضایی خواهیم کرد. درباره ادعای سفر من و مادرم  هم در چند سال گذشته بارها در رسانه ها در این زمینه توضح داده ایم  و دادگاه تجدید نظر هم که از قضات برجسته قوه قضاییه تشکیل شده بود پس از چند جلسه استماع دفاعیات ما و وکلایمان  رای به برائت ما داد زیرا ثابت شد که  چگونه ما را برای شرکت در یک کارگاه  آموزشی حقوق بشر  از طرف سازمان ملل دعوت کرده بودند اما در روز سوم دوره مباحث دیگری مطرح شد که با واکنش اعتراضی ما روبرو شد و مکاتبات تند مطرح شده  با آنها و دیدگاه منفی که برگزار کننده دوره در مورد ما پیدا کرده بودند نشانگر ماجرا بود. البته برای اینکه این موضوع زیاد مطرح شده  و هر از گاهی به بهانه ای  دوباره به میان می آید ما تصمیم داریم با آماده سازی کتابی  در مورد کل این ماجرا از آغاز تا برائت ما، ن  به عنوان سندی برای همیشه در دسترس همگان بگذاریم.

 

رسانه های دولتی آقای قوچانی را متهم به ارتباط با رسانه های بیگانه کرده اند. آیا او ارتباط ارگانیک و مستمری با رسانه هایی همچون بی بی سی و یا صدای آمریکا داشت؟

تا آنجا که ما مطلع شده ایم  چنین ادعایی در اتهام مطرح شده آقای قوچانی وجود ندارد و این هم جزو همان شایعه سازی ها و تهمت هایی است که جریان بی اخلاق رسانه ای  مطرح کرده است.

ندارند یا حرفه ای نیستند که آقای قوچانی و مشی و مرام او را بشناسند و یا دست کم اهل خواندن و اطلاع نیستند؛ چون هر کسی که آقای قوچانی را اندکی بشناسد می داند که ایشان اساسا  اهل مصاحبه نیست و تاکنون مصاحبه های اندکی آنهم با مطبوعات داخلی داشته (بجز یک مورد خیلی خاص با یک رادیو در مورد بیماری پدرم در زندان و بی اطلاع گذاشتن ما از آن).

آقای قوچانی در برابر درخواست مصاحبه از سوی اهالی رسانه معمولا جواب می دهد: “من نویسنده ام و ترجیح می دهم بنویسم تا مصاحبه کنم”. وقتی که او چنین رویه ای دارد دیگر کدام رابطه ارگانیک؟ گرچه از نظر حقوقی ارتباط داشتن دیگران را هم با رسانه ها، نمی توان مشمول اتهامی دانست، اما آقای قوچانی هیچ ارتباطی نداشته و نیازی به آن هم نداشته چون خودش همیشه سردبیریک نشریه پر خواننده بوده است. او فقط به روزنامه خود می اندیشد و هیچ کار متفرقه ای نمی پذیرد طوری که حتی تا امروز حاضر به درست کردن  یک ایمیل نشده تا مجبور نشود وقت خود را صرف  دریافت و ارسال نامه های اینترنتی  کند. او با کتاب خوانی و روزنامه خوانی و نویسندگی ارتباط ارگانیک و ناگسستنی دارد و به چیزی جز آن فکر نمی کند.

 من در این سال ها کسی را مانند او ندیدم زیرا او تمام  مجله ها و روزنامه هایی را که در هفته منتشر می شود ـ از نوع سیاسی یا خانوادگی یا ورزشی و سینمایی  ـ با پول شخصی خود خریداری می کند و هیچکدام را از قلم نمی اندازد.  علاوه بر این سال هاست برنامه ثابت هفتگی او این است که تنها روز تعطیل خود را با هم به کتابفروشی ها می رویم و جدیدترین کتاب ها را خریداری می کند و هر زمان از او درباره تازه ترین کتاب ها بپرسید به روز است و کتابش را هم خوانده است و شب ها که به خانه می آید تا نزدیک صبح کتاب می خواند. کسی با این حجم کار البته دیگر فرصت نمی کند ایمیل و نامه نگاری داشته باشد و جز با کتاب و نشریه با هر جای مجاز و غیر مجاز ارتباط ارگانیک داشته باشد. کسانی که شایعه پراکنی می کنند اگر اندک شناختی ازاو داشتند و یا دست کم نوشته هایش  را خوانده بودند که از طریق آن به همین توضیحاتی که دادم می رسیدند دیگر این لاطائلات را نمی بافتند.

 

یعنی اساساً مصاحبه ای با او در مورد فضای سیاسی ایران در VOA یا BBC  انجام نشده است؟

 تاکنون حتی یک مصاحبه هم نداشته است. البته فکر می کنم از دیدگاه او مصاحبه کردن  با این رسانه ها اشکالی ندارد چون نگاه او به موضوع از جنبه حرفه ای است و اینکه رسانه، رسانه است و به همان دلیل که با روزنامه وطن امروز  که متعلق به جریان دولتی و مخالف اصلاح طلبان است مصاحبه می کند مصاحبه با آنها هم اشکالی ندارد؛یعنی هر نشریه ای  که غیر حرفه ای هم عمل می کند اگر بخواهد یک کار درست انجام دهد و دیدگاههای متنوع را منتشر کند، باید استقبال کرد. مهم این است که انسان وقتی با هر رسانه ای مصاحبه ای انجام می دهد دیدگاه خودش را بیان کند، اما آقای قوچانی خودش تاکنون مصاحبه ای با آنها نکرده است.

 

آیا آقای قوچانی معتقد بود که می توان به کمک رسانه های خارجی  به مبارزه سیاسی دست زد؟

ایشان در نوشته های زیادی جایگاه خود را روشن کرده است. مقاله ای که سال گذشته به مناسبت  دریافت جایزه انجمن صنفی  نوشته بود و پس از بازداشتش در اعتماد ملی تجدید چاپ شد و  روزنامه ایتالیایی لااستامپا هم آن را ترجمه کرد عنوانش بود “ما روزنامه نگاریم”. او خود را یک روزنامه نگار می بیند نه یک مبارز سیاسی. روزنامه نگار البته دیدگاهها و مواضع مبارزین سیاسی را منعکس می کند و به تحلیل می گذارد اما خودش  لزوما مبارز سیاسی نیست. بنابراین وقتی او از اساس تعریف دیگری از کارخودش دارد، مبارزه سیاسی با کمک رسانه های خارجی ـ که توضیح دادم با آنها همکاری ندارد ـ بلاموضوع است.

 

آیا آقای قوچانی معتقد بود کار سیاسی انجام می دهد یا کار روزنامه را کاری سیاسی نمی دانست؟

فکر می کنم جواب این سوال را داده ام اما اضافه می کنم از نظر او کار روزنامه، کار اطلاع رسانی  خبری و تحلیلی است؛ لذا او روزنامه را ابزار و یا پلکان سیاست ورزی نمی داند و معتقد است اگر  روزنامه چنین کارکردی پیدا کند دیگر روزنامه حرفه ای نیست و می شود مانند بعضی روزنامه های کذایی.

 

نظر خود شما درباره مصاحبه با رسانه های ماهواره ای چیست؟

خود من هم جز با روزنامه اینترنتی روز در این مدت مصاحبه ای نداشته ام و با بی بی سی و صدای امریکا مصاحبه نکرده ام  اما معتقدم  برای هر کسی وضعیت مطلوب این است که بتواند مسائل خود را  در درجه اول در رسانه های داخل کشور بیان کند اما ما در شرایط عجیبی هستیم. از یک طرف رادیو و تلویزیون که با پول خود ما اداره می شوند مطلقا صدای ما را منعکس نمی کنند. از طرف دیگر روزنامه های ما که بنگاه خصوصی هستند، مانند روزنامه اعتماد ملی که متعلق به جناب آقای کروبی است، حتی نمی تواند بیانیه های خود ایشان را چاپ کند و در چاپخانه توسط ماموران سانسور می شود. درباره زندانیان  و حتی سردبیر روزنامه هم تا حد مشخصی می تواند بنویسد و برخی اعتراضات را نمی تواند انجام دهد؛در چنین شرایطی همه را هم از گفتگو با رسانه ها ی فارسی زبان برون مرزی ممنوع می کنند. بهتر است بگویند کسی که  به ناحق زندانی شده و خانواده هایی که دل نگران عزیزان خود هستند و وکلای آنها، صدای خود را چگونه به گوش دیگران برسانند؟ مگر اینکه منظورشان این باشد که ما می گیریم و می بریم و هرکاری دلمان خواست می کنیم و شما هم باید خفه شوید و حرفی نزنید که این توقع و اجبار برخلاف قانون و حقوق شهروندی و آموزه های اسلامی است. وقتی همه راهها برای  تظلم خواهی بسته باشد و مراجع رسیدگی کننده به شکایات، رسیدگی نمی کنند ـ چنانکه در سال های اخیر به شکایات بسیاری از ما رسیدگی نشده است ـ و از طرفی برخی نهادها هم کوتاهی می کنند یا کسی به آنها پاسخگو نیست مانند عدم پاسخگویی به سوالات نمایندگان مجلس درباره بازداشتی ها و در رسانه های داخلی هم این محدودیت ها هست، مگر راه دیگری باقی می ماند که دیگران را از آن منع می کنند؟ گرچه من تاکنون گفتگویی نداشته ام اما در واقع ازحق خود استفاده نکرده ام و امیدوارم شرایط به گونه ای پیش رود که نیازی به استفاده ازاین حق خود پیدا نکنیم.

 

درباره آخرین وضعیت و یا پرونده محمد قوچانی چه خبری دارید؟

با توجه به اینکه هیچ دلیل و توجیهی برای  بازداشت آقای قوچانی وجود نداشت واصل بازداشت ایشان برای ما غیر منتظره و تعجب آور بود، فکر می کردیم تا پیش از پایان همان هفته آزاد می شوند اما متاسفانه سه هفته است  که این وضعیت ادامه دارد. اوایل هفته یکی از وکلا برای دیدار با  آقای قوچانی اقدام کرد اما به نامه درخواست  دیدار جهت امضای وکالت نامه جوابی ندادند و مسئول دفتر دادستان از قول آقای مرتضوی گفته است که تا سه شنبه یا چهارشنبه این هفته عده ای  از بازداشت شدگان تبدیل قرار می شوند. امیداریم این حرف صحت داشته باشد و شاهد آزادی ایشان و همه زندانیان دیگرباشیم خصوصا که ادامه حبس این افراد  تبعات نامطلوبی برای کشور دارد.