ارکستر عماریون

نویسنده
یوسف محمدی

» حکایت

بررسی فعالیت‌های موسسه‌ی دلصدا

دلصدا؛ به ظاهر اسمی شاعرانه است که برای موسسه‌ای فرهنگی در نظر گرفته شده. اما در باطن، با تشکیلاتی سیاسی امنیتی طرف هستیم که با بودجه‌های خاص ترانه و ویدئو کلیپ تولید می‌کند و به دنبال ساختن آوازخوان‌های اسلامی است. کسانی که به وسیله‌ی ساز و ترانه، پیام‌های حکومتی را تبلیغ کنند و مداحان مدرن باشند. این موسسه اگر به شکل خصوصی و با بودجه‌ی شخصی تاسیس شده بود و فعالیت می‌کرد، محل و مورد اشکال نبود. می‌شد تصویری ترسیم کرد از حزب‌الله چماق بر زمین گذاشته که ایدئولوژی‌اش را با سازی در دست تبلیغ می‌کند. اما پشت این موسسه و شرکت‌های مشابه، بودجه‌های خوابیده متعلق به نهادهای امنیتی که می‌خواهند در خط مقدم جنگ فرضی نرم، ایفای نقش بکنند و در دورانی که ظاهرا دولت و حکومت، بودجه‌های‌شان را از هنر دریغ کرده‌اند، دقیقا با استفاده از کمک‌های حکومتی تبدیل بشوند به قطب هنر اسلامی!

حامد زمانی؛ مدیر ظاهری موسسه‌ی دلصدا

ظاهر دلصدا از این قرار است: موسسه‌ای به مدیریت حامد زمانی. آوازخوانی جوان که با خواندن ترانه‌ها و سرودهای ضدآمریکایی چهره شد و حالا می‌خواهد به عنوان مدیر یک موسسه‌ی فرهنگی راه خود را با همراهان بیش‌تری ادامه بدهد. دلصدا تا امروز چند آلبوم موسیقی و ویدئو کلیپ تولید و عرضه کرده که یا در مدح امامان شیعه بوده یا در رابطه با خط مشی حکومت در مورد مسائل سیاسی روز. شاید برای داشتن تصویری درست‌تر از فکر و ایدئولوژی این موسسه بد نباشد برخی از آثار تولیدی‌اش را مرور کنیم: ترانه‌ها‌ی “تنهاترین” و “بی‌قرار” با صدای “محسن چاوشی” درباره‌ی “امام علی” و “غواصان شهید”. ترانه‌ی “بارون بمب” با صدای “شهاب رمضان” درباره‌ی “روز قدس”. ترانه‌ی “دولت کاریکاتور” با صدای “نیما علامه” درباره‌ی “حکومت اسرائیل”. و بالاخره ترانه‌ی پر و صدای این روزها “انرژی هسته‌ای” با صدای “امیر تتلو”که بدون مجوز وزارت ارشاد اجرا، ضبط و پخش شد. اکثر این ترانه‌ها با ساخت ویدئوکلیپ‌های پرخرج هم‌راه بوده‌اند و با استفاده از آوازخوانان شناخته شده و روز تولید شده‌اند. ترانه‌هایی که در دو بخش مذهبی و سیاست‌های خارجی نظام سعی دارند بر مخاطب تاثیر بگذارند. اما پرسشی که برای مخاطب این ترانه‌های پرشمار و موسسه‌ی پرکار پیش می‌آید، درباره‌ی افراد پشت پرده و اتاق فکر این کمپانی حکومتی است.

احسان محمدحسنی؛ نفر میانی طالب‌زاده و شریفی‌نیا. خبرنگار ساده‌ای که امروز مدیر موسسه‌ی اوج است

دلصدا در حقیقت موسسه‌ای است که به طور موازی با موسسه‌ی هنری فرهنگی اوج تشکیل شده. اولی کلیپ و ترانه تولید می‌کند و دومی در بخش گرافیک فعال است که مهم‌ترین و مشهورترین کارش عرضه‌ی کارهای گرافیکی درباره‌ی مذاکره با آمریکا است که مدت‌ها بیلبوردهای شهر تهران را اشغال کرده بود. این دو موسسه، هر دو، زیر مجموعه‌های قرارگاه عماریون هستند. قرارگاهی به ریاست مهدی طائب با اعضایی چون وحید جلیلی، سعید قاسمی، حجت‌الاسلام پناهیان و حجت‌الاسلام نبویان. در اصل این گروه و تیم افراطی که تندترین عقاید و سیاست‌ها را دارند، بخش فکری و ایدئولوژی موسسه‌های دلصدا و اوج را رهبری می‌کنند و مدیران جوان این کمپانی‌ها، حامد زمانی و احسان محمدحسنی، چیزی بیش‌تر از یک کارگزار نیستند. دلصدا با قراردادهای مناسب افراد مشهوری مثل چاوشی را جذب می‌کند، در بخش عقیدتی وظیفه‌ی تطهیر آوازخوانان مشکل‌داری مثل نیما علامه و امیر تتلو را به عهده دارد و در آخر کاراکتر نویافته‌ی هنرمند مسلمان یعنی حامد زمانی را معرفی می‌کند. کلیپ‌های تولیدی این موسسه که با همکاری تلویزیون اینترنتی نصر ساخته می‌شوند، به راحتی در شبکه‌های مختلف صدا و سیما مجوز پخش می‌گیرند و در بخش موسیقی هم با سخت‌گیری‌های رایج مواجه نیستند و می‌توانند از سبک‌های ظاهرا ممنوعه‌ای مثل رپ برای ارسال پیام‌شان استفاده کنند. مدیر دلصدا، حامد زمانی، فقط ۲۷ سال دارد. با این‌که در بیوگرافی‌اش آمده که کار هنری را از سال ۱۳۸۴ و در سن ۱۷ ساله‌گی آغاز کرده اما تا دو سال پیش شناخته شده نبود و با اعلام جایزه‌ی ده میلیونی برای ترور و قتل شاهین نجفی به شهرت رسید و پس از آن با تولید ترانه‌های پرشمار حکومتی، تبدیل به چهره‌ی اول برنامه‌های سیاسی عقیدتی صدا و سیما و همایش‌های گروه‌های تندرو شد. زمانی تا امروز دو جایزه از جشن‌واره‌های حکومتی ِ اولین کنگره بین‌المللی امام هادی و اولین جشنواره موسیقی ضد آمریکایی طبس گرفته و البته مهم‌ترین بخش روزمه‌اش را دیدار با مقام رهبری شکل داده. دیداری که توسط خودش این‌طور روایت می‌شود “چندی پیش خدمت مقام معظم رهبری حضور یافتم؛ ایشان به بنده لطف داشتند و بنده را مورد تفقد قرار دادند. مقام معظم رهبری در این دیدار راجع به ترانه «مرگ بر آمریکا» فرمودند که ترانه مرگ بر آمریکای شما، مرگ بر آمریکای سال ۹۲ بود؛ شنیدم که به این کار زیاد حمله کردند، بگذار حمله بکنند که اگر حمله نمی‌کردند باید عزا می‌گرفتید؛ شما هم دلسرد نشوید و یکی دیگر هم بسازید. من با توجه به تشویق مقام معظم رهبری، کار «گزینه‌های روی میز» را ساختم و دوباره به این بهانه خدمت حضرت آقا رسیدم.” با این‌که در ظاهر به نظر می‌رسد پای عقیده در میان است و حامد زمانی برای رضای خدا و نظام به کار هنری روی آورده اما او هم‌چون مداحان اهل بیت درآمد میلیونی دارد. طبق گفته‌ها و شنیده‌های منتشر شده او فقط برای اجرای یک ترانه در سال‌گرد شهید باغبانی، ۱۹ میلیون دریافت کرده و این در حالی است که دستمزد معمول ترانه‌خوان‌های پاپ برای اجرای برنامه در مناسبت‌ها و همایش‌ها بین سه تا پنج میلیون تومان است.

با بازاری تازه مواجه هستیم. بازاری که مضمون و ایدئولوژی‌اش را تئوریسن‌های تندرو نظام می‌سازند و مجریان‌اش جوانان جویای شهرت و ثروت هستند که به سرعت مقام به دست می‌آورند و پله‌های ترقی را طی می‌کنند. حامد زمانی و احسان محمدحسنی، موسسه‌ی دلصدا و اوج، آغاز این پروژه هستند و مسیر جدیدی در دست ساخت است. برای به دست آوردن نمایی از آینده شاید همین یک نکته کفایت بکند که موسسه‌ی اوج، مشمولان خدمت سربازی را که توانایی هنری دارند، جذب می‌کند تا خدمت مقدس سربازی به جای ریاضت و سختی‌های معمول، با ساخت و تولید آثار ایدئولوژیک بگذرد و از دل این جریان پدیده‌هایی مثل احسان محمدحسنی کشف بشوند که تا سال پیش، خبرنگار ساده‌ی سایت‌های جهان نیوز و تریبون مستضعفین بود و ناگهان به مقام مدیریت رسید و امروز و حالا پروژه‌ی سینمایی ابراهیم حاتمی‌کیا، بادیگارد، را سرپرستی می‌کند و سوی دیگر ماجرا هم حامد زمانی، آوازخوانی زیر متوسط است که با بیت بیعت می‌کند تا همیشه چهره‌ی اول برنامه‌ها باشد، دستمزدهای کلان بگیرد و بر صندلی موسسه‌ای بنشیند به نام دلصدا؛ صدایی که از دل ِ یک قرارگاه امنیتی بیرون می‌آید و سازش را دیگران کوک می‌کنند.