استند آپ کمدین یا خواننده آلترناتیو؟

نویسنده
لی لا نیکان

» صدا

 

سالن اجرا بیشتر به یک کلاس درس می ماند. خبری از سکو و صحنه نیست، نه نور پردازی حرفه ای و نه تشکیلات صدا. نور سالن را چند مهتابی پوشش می دهد. بدون باند و گروه نوازندگان دیگر:

علی عظیمی و گیتار و اجرای سولو.

این شکل اجرا شاید برای خود او هم تجربه جدیدی بود. علی عظیمی به محض ورود و نشستن روی صندلی پس از تشویق حاضرین با این جملات شروع کرد: “فصل من پر از رنگه سر آغازش این آهنگه، , یک راه طولانی ” او حضور خودش را در اینگونه نواختن به صورت اکوستیک و خودمانی تشبیه کرد به وقتی روبه روی آینه نشسته و انگار بین دیوارهای تود رتو ی شیشه ای می خواند. فاصله نزدیک خواننده و تماشاچیان به اندازه ای بود که می توانستند با هم دست بدهند.

 او گفت: “این تجربه برای خودمن هم خیلی تازه هست، چون همیشه یک باندی هست پشت سر من و آدم خیالش راحته که هر خبط و خطایی رو می پوشونه. به هر حال به بزرگی خودتون ببخشید” و پس از اجرای دو اهنگ اضافه کرد: “یکی دیگه از خصوصیات این شکلی اجرا کردن اینه که من خیلی بهتون نزدیکم، یعنی می تونم باهاتون دست بدم، البته مرسی که لبخند می زنید و خوشبختم! لبخند خیلی مهمه چون کارها یه کم جدی هستند و قیافه ها هم جدی هست و ادم به خودش شک می کنه که نکنه من بد می خونم یا مثلن زیپم بازه.”

 

 

توی حمال و تف به این زمونه

علی عظیمی در گفتار و صحبتش طنزی جالب و شیرین داشت که مخاطب را جذب می کرد به خصوص وقتی از گذشته تحصیلی و انتخاب شغلش، خیالپردازی ها و ماجراهایش گفت، آدم دلش می خواست پیشنهاد کند، پسر در تو یک کمدین با مزه هست و به همان اندازه حواس جمع و خلاق.

مهندسی و لیست نویسی برنامه در چهار بخش اجرا شد. مقدمه با آهنگ های یک راه طولانی، بهار، تعطیلات آغاز شد. در حقیقت روند کارها بر اساس زمان ساخت و حال و هوای هر اهنگ بود. بدین ترتیب به گونه ای معرفی خود خواننده و اینکه چطور به این عرصه امده را نیز توضیح می داد. او گفت که ورودش به موسیقی به دلیل نارضایتی از زندگی کارمندی بوده و ساخت موسیقی و اجرا برایش یک رویا بشمار می آمد: « هیچوقت نمی توانستم تصور کنم روزی یک عده برای دیدن و شنیدن من بیایند. “

 بخش اول عاشقانه ها بود که شامل « از تو بریدم»، « راه بدون بازگشت»، « آه از عشق » و « توی حمال» و «تف تو این زمونه» می شد. علی عظیمی گفت: « ادم وقتی جوانتر هست نگاهش به عشق یک شکل دیگری است» او تجربه عشق های دوره مدرسه را اینگونه توضیح داد: “ وقتی می رفتم کلاس کنکور یک خانمی به من لبخند می زد. من هم فکر می کردم از من خوشش می آد ولی بعد معلوم شد جزوه هامو خیلی خوب می نوشتم، بعد ها بیشتر فکر کردم و متوجه شدم عشق چیز خیلی خوبی هست، اما نه برای من، بلکه برای دیگران”.

بخش دوم کنسرت، شامل آهنگ های شخصی بود؛ «شاپرک»، انگار گفتگویی است بین یک مرد بیکار و یک شاپرک روی دیوار. و در آهنگی دیگر یک شوخی با محیط اکادمیک که با شعری از حافظ شروع می شد، سالها دل طلب جام جم از ما می کرد.

 

آقای پست و پیش درآمد

بخش سوم کارهای اجتماعی شامل «اقای پست»، « حرف بزن»، « نسل من»، « زندگی»، « دنیا جای گذره» و «فردا به سراغم بیا» و بخش چهارم « پیش درآمد» و آهنگ اخر کاری از حافظ تا ابتهاج. علی عظیمی شعرهایش را خود ش می نویسد، او علاقمند به ادبیات و شعر کلاسیک است ولی اخیرا به شعر نو علاقمند شده و انرا برای ارتقای کیفی کارهایش ضروری می داند.

عظیمی گفت که اولین برخورد او با شعر نو به پیشنهاد یکی از دوستانش ابراهیم مهتری است که شعری از هوشنگ ابتهاج را به او توصیه کرد، او هم برای نشان دادن احترام و ارادت به شعر آنرا به کار گرفت. در حقیقت اهنگ زندگی با شعر ابتهاج شروع می شود، با شعری از خودش ادامه می یابد و با ادامه همان شعر ابتهاج پایان می پذیرد.

نقطه قوت کار علی عظیمی نوشتن از دغدغه هایست که هر ادمی انرا تجربه کرده است و باعث ارتباط بین او و مخاطب می شود، هر چند این اجرا به دلیل نبودن نوازندگان و پر نشدن فضا اجرای قوی نبود و می توانست شکل بهتری داشته باشد، اگر که علی عظیمی همانطور که به راحتی با مخاطب گفتگو می کرد و فضای حسی را در دست داشت، می توانست بر ملودی و افت و خیز نتها تسلط بیشتری داشته باشد.

با این همه علی عظیمی در جهت دوری از کلیشه شدن به عنوان موزیسینی شناخته شده در بین دوستدارانش محبوب است. برای تهیه البوم جدید ش ۱۸۰ نفر از اعضای درخشان جامعه فرهنگی ایران در سراسر دنیا کمک کردند و هزینه موزیسین ها و ساخت ویدیدیی با همکاری گروه عجم از آهنگ شاپرک پرداخت شد. همچنین البوم جدید که هنوز اسمی روی ان نگذاشته شده، در پاییز امسال به بازار عرضه خواهد شد.

 

مهمان سر می رسد، کلاهت را بردار

بعد از یک استراحت کوتاه اهنگساز و دوست قدیمی علی عظیمی، رضا روحانی، فرزند انوشیروان روحانی وارد صحنه شد. در طول اجرا علی کلاه به سر داشت ولی به پیشنهاد رضا کلاهش را برداشت. علی در مورد دوستی اش با رضا گفت: “ با این دوستم هم مدرسه ای دوران راهنمایی بودیم و پیاده می رفتیم مدرسه و از خواص اون دوران سر به سر گذاشتن و بولی کردن همدیگه بود. من کوچکترین بچه کلاس بودم و جلو می نشستم و ایشون چون نام خانوادگی من عظیمی بود، به من می گفت عظیم الجثه. البته این کار قشنگی نیست، ولی به افتخار رضا روحانی اهنگساز”.

با امدن صدای پیانو فضای کنسرت حال و هوای تازه ای گرفت. پیشتر علی از حاضرین خواسته بود اگر شعری را بلد هستند با او همراهی کنند ولی صدایی جز صدای خود او شنیده نشد. جز در موردآهنگ پیش درآمد که سال گذشته جایزه سوم جشنواره فرهنگ فاندیشن را به خاطر موزیک ویدیوی زیبا و نوستالژیکش دریافت کرده بود و به قدری شناخته شده بود که حاضرین با صدای بلند آن را خواندند و فضا ی نیمه جدی حاکم بر کنسرت را بر هم زدند.

بهترین کار این کنسرت اجرای آهنگ آخر بود از آلبوم جدید. در بیان دلتنگی آدمی که با همه سیاهی و مشکلاتی که در کشورش وجود دارد حالا که مهاجرت کرده شهرش را می خواهد.

پس از اجرا سی دی های آلبوم « آدم پست» برای فروش در اختیار حاضرین قرار گرفت و دوستداران علی عظیمی با گرفتن امضا از او خداحافظی کردند. از افرادی که در این جمع حضور داشتند می توان از ابراهیم نبوی نویسنده و طنزپرداز و نور الدین زرین کلک انیماتور نام برد.