نفت ایران، بازیگر “نقشاول” سناریوی تحریم شده است؛ فیلمنامهای که نویسندگان متعددی دارد. هرکدام “لوکیشن”ی برایش تعریف میکنند تا منفعت خود را ببرند. یک روز در ترکیه، روز دیگر در چین. چند وقتی در اروپا و مدتی در سئول و توکیو. هند هم که به سناریو اضافه شود، “درام”مان تکمیل است. 1- ترکها با اعزام وزیرخارجهشان به تهران پیشنهاد میانجیگری در پرونده هستهای را روی میز گذاشتند تا در زیر میز، کاهش قیمت گاز صادراتی ایران را طلب کنند. “هالک بانک”شان را هم از عملیات تسویهحساب بدهیهای نفتی هند به ایران بیرون کشیدند تا معاملهشان بیپشتوانه نباشد. استدلال استانبول، تخفیف گازی روسهاست. مسکو اما، امتیاز بزرگ عبور گازش به اروپا را گرفته تا به تخفیف کوچکی رضایت داده است. ایران چه؟! اگر مقامات نفتی برای ارایه تخفیف، تحتفشار “سیاست” قرار گیرند، ایران در همه مذاکرات آینده گاز در موضع ضعف خواهد بود. همین حالا پاکستان در “کمین” گرفتن تخفیف نشسته است. نباید گذاشت این تنها قرارداد گازی عمده در حال اجرای ایران با ناخن سیاست “جریحهدار” شود. 2- با اعلام توقف عملیات تسویهحساب بدهیهای نفتی دهلینو از طریق ترکیه، بازگرداندن پول صادرات حدود 400هزار بشکه نفت به ایران دوباره با مشکل مواجه خواهد شد. کشورهایی که از کنار ایران بهره بردهاند، نباید امروز امتحانشان را پس دهند؟! 3- چینیها حالا که ایران را تحتفشار دیدهاند، با پیشکشیدن موضوع کاهش واردات نفت از ایران میخواهند امتیازات جدیدی بگیرند. مدیر امور بینالملل شرکت ملی نفت هم رسما اعلام کرده است که شرکتهای چینی قصد اعمال تغییرات در نحوه پرداخت منابع مالی را دارند. آیا چینیها میخواهند در قبال نفت به ایران “یوآن” بدهند؟! قصد دارند جنسهای چینی بیشتری روانه بازار ایران کنند؟! یا میخواهند نفت را “نسیهخری” کنند؟! حالا ما پشتسر هم به چینیها پروژه دهیم، آنها هم بگیرند و کار نکنند و در روزگار سختی “دو دوزه” بازی کنند. واقعا چرا؟! 4- سئول تلاشش برای متقاعد کردن آمریکا درخصوص مستثنا شدن از تحریم بانکی ایران را رسانهای کرده است، گو اینکه بهطور معمول اینگونه “لابی”ها، پشت پرده انجام میشود؛ لوازم برقی و اتومبیلهای کرهای که بازار ایران را اشباع کردهاند. آیا سئول هم امتیاز تازهای میخواهد؟! 5- توکیو، بازار استراتژیک نفت ایران است. ایران 10درصد نفت خام ژاپن را تامین میکند. هرچند این کشور اعلام کرده که با تحریم نفت ایران مخالف است اما به گزارش برخی منابع، حدود صد هزار بشکه کمتر نفت خریده است. حالا وزیر خزانهداری آمریکا قرار است ژاپن برود. اگر چونان یونان و ایتالیا برای جدا شدن از نفت ایران اعلام آمادگی کند، شرایط پیچیده خواهد شد. گو اینکه ژاپن حتی در شرایط جنگی دهه 60 همواره روزی 200هزار بشکه از ایران نفت خریده است. 6- در شرایطی که برخی منابع خبری از توافق رهبران اروپایی برای قطع واردات نفت از ایران خبر دادهاند و عربستان ظرفیت تولید نفت 5/12میلیون بشکهای خود را به رخ کشیده است اما نه عربستان میتواند این رقم را برای یکسال بهطور مداوم تولید کند و نه با قطع صادرات نفت به اروپا، نفت روی دست ایران میماند اما بیتردید شرایط سخت میشود. برگههای تخفیف برای فروختن نفت روی میز میآیند و دلالان بلیت پرواز تهران را میخرند. 7- شرایط سخت خارجی را میتوانیم درک کنیم اما “دهانمان باز” و “کلاممان بسته” میماند، وقتی “بانکملت” به عنوان رهبر کنسرسیوم قرارداد 10 میلیارد دلاری توسعه میدان گازی کیش در کمتر از دو سال از قرارداد خارج میشود. قراردادی که با تبلیغات فراوان امضا شده بود تا دومین میدان گازی ایران در شرایط تحریم بدون سرمایهگذار نماند. چقدر باید قلممان را بچرخانیم درباره ریسک فراوان قراردادهایی که این روزها، هفته به هفته با شرکتهای تازهتاسیس و کمتجربه امضا میشوند. اگر این قراردادها به روزگار “قرارداد کیش” دچار شوند، اگر پیمانکاران بعد از مدتی پولشان را بگیرند و میدان “زخمی” شده را رها کنند (همانگونه که بانک ملت 200 میلیون دلار سرمایهگذاریاش را گرفت و رفت) قافیه را دو سر باخت ننوشتهایم؟! شرایط سخت تحریم نباید صنعت نفت را از مسیر تصمیمگیری اصولی و آیندهنگری خارج کند. 8- نفت اگر بازیگر “نقش اول” تحریم شده است، اما میتوان از ظرفیت “سوپراستار”اش برای تامین منافع کشور استفاده کرد. چطور؟ ما این همه سناریونویس داخلی خوب داریم… کاش اصغر فرهادی برنده “اسکار” شود.
منبع: شرق هجدهم دی ماه