آذرماه رسیده است. ماه قتل های زنجیری. خون پاک پروانه و داریوش فروهر، محمد مختاری و محمد جعفر پوینده بر برگهای پائیزی…
حتی خوابگاه ابدی جانباختگان راه آزادی را محاصره می کنند تا پرستو بر مزار پدر و مادر ننشیند. از شهیدان می هراسند. پیرمردهای 80 ساله را به اتهام “دعوت به نماز” به بندهای بویناک امنیتی می فرستند. با کسانی که تنها جرمشان نوشتن نامه است چنان می کنند که محمد نوریزاد در تهران از صادق لاریجانی می پرسد:
- آیا کسی سر عزیزانتان را در چاه مستراح فرو کرده است؟
و درست وقتی این پرسش رادر میان می گذارد که گند “چاه مستراح” قضاوت در جمهوری اسلامی چنان جهان راگرفته که “قطعنامه محکومیت نقض حقوق بشر در ایران در کمیته سوم سازمان ملل” موردبررسی قرار می گیرد. لاریجانی دوم- اردشیر خان- خود را به شتاب به نیو یورک رسانده است تا با پول و ترفند مانع تصویب قطعنامه شود. هیچکس نمی داند از کدام مسیر به نیو یورک رسیده است. اما وقتی او می گوید: “سازمان جاسوسی بریتانیا ندا را کشت. من نام قاتل را می دانم.” همه سرها به طرف لندن بر می گردد. جائی که شهرت اردشیر لاریجانی ازآنجا و بعد از دیداری مخفیانه در وزارت خارجه انگلستان جهانی شد.
قطعنامه تصویب می شود. یاران و همراهان “سعید امامی” که در آذرماه سال 1377 نیروهائی “خودسر” در وزارت اطلاعات بودند و حالا قدرت تمام را برهبری آیت اله خامنه ای قبضه کرده اند، دامنه حقوق بشررا گسترش می دهند. مسعود باستانی که به روز پانصدم زندان می رسد، تنها زندانی سیاسی تحت ستم نیست. مضروب کردن فرزندان سبز در زندان و محروم کردن آنها از کمترین حقوق انسانی جیره روزانه “حقوق بشر” به سبک “جمهوری او باش” است. دست آفتابه دزدی که در زندان مشهد قطع می شود، طناب داری که برای شهلا جاهد می بافند، سایت رسمی بنیاد گلشیری و احمد شاملو که فیلتر می شود، چلچراغ که کلید خاموشیش را می زنند از اقدامات دیگر حقوق بشری هفته است.
غلامحسین محسنی اژهای، سخنگوی قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران، که این هفته شمشیر را از رو بسته است از دستگیری۶۰ نفر از “گردانندگان شبکهای سایتهای فارسیزبان” در مشهد، فارس و تبریز خبر می دهد. اومیر حسین موسوی و مهدی هاشمی را تهدید به بازداشت می کند. دلیل محکمی هم دارد: بیانیه تازه موسوی که بازهم به” فرعون زمان” هشدار داده است: “قرار نیست بیانیه صادر کردن عادی شود.”
مامورین امنیتی بازخانه کروبی را محاصره می کنند تا در ایام مذهبی کسی نتواند به دیدار شیخ دلاور برود.
عکس هاشمی رفسنجانی را در موزه عبرت از میان مبارزین اسلامی بر می دارند وکار بجائی می رسد که مهدی هاشمی در نامهای به دادستان کل کشور، هدف از “شانتاژها” و برخوردها با خود را “پدر مظلوم”اش می داند ومی گوید که “این ظلمها دامن انقلاب را هم میگیرد.”
لابد منظورش از “انقلاب” همان یک “نفر” است که “ نظام” را به گفته حجت الاسلام عبدالحسین خسروپناه نجات داد: “اگر رهبری اجازه میدادند انتخابات ابطال شود، قطعا نظام از بین میرفت.” و حالا درمحاصره “سرداران” دارد بطور نمادین برجای پیامبر اسلام تکیه می زند تا لابد جانشینش را تعیین کند.
خبرش را یکی ازهمان “سردار” ها یعنی سرلشکر عزیز جعفری، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی می دهد: “اجتماع ۱۱۰ هزار بسیجی استان تهران در روز عید غدیر برای تجدید بیعت و دیدار با مقام معظم رهبری. بسیجیان ولایتمدار در این اجتماع بزرگ، حماسه غدیر و پیام آن را برای ملت ایران و مسلمانان زنده می کنند.”
دیگری معروف به “سردار شکنجه” - همان نقدی معروف - پس از همآهنگی با آیت الله یزدی در قم برای سخنرانی روانه مجلس می شود تا هفته را برای لاریجانی سوم – علی خان – بازهم پر مشغله تر کند. آخر رئیس مجلس فرمایشی باید به “پاتک” شورای نگهبان انتصابی جواب بدهد که علیه “گروه کار ” کودتا کرده و به نفع دولت گزارش داده است.
خلاصه، پرده کمی، تاحدودی بالا می رود و معلوم می شود: “نمایندگان مجلس در «گروه کار حل اختلاف مجلس و دولت» در نامهای طولانی به احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان ضمن دفاع از جایگاه قانونی مجلس، در ۱۸ مورد تخلفات و عملکرد غیرقانونی دولت احمدینژاد را شرح دادهاند. این موارد تخلف به تنهایی برای اعلام عدم کفایت سیاسی محمود احمدینژاد و برکناری او از سوی مجلس کافی است.وتنها بدلیل اوامر رهبری از استیضاح احمدینژاد صرفنظر شده است.”
خود رئیس دولت کودتا هم که آخرین مسائل داخلی را حل کرده در سفر خارج تشریف دارند. به بهانه آلودگی هوا چهارشنبه را تعطیل می کنند تا عملا برای “عید غدیر” دو روز تعطیلی دست و پا شود. گام به گام جلو می روند که یکی از اعیاد مذهبی راجانشین نوروز کنند.
مملکت هم آمده می شود تا احمدی نژاد به زودی قیمت جدید ۷ حامل انرژی (بنزین، گازوئیل، نفت سفید، نفت کوره، گاز مایع، گاز طبیعی و برق) را به صورت ناگهانی اعلام کند. برای همین هم رئیس انجمن جایگاه داران سوخت سراسر کشور به مسئولان و کارکنان پمپبنزینها آماده باشد داده است تا بتوانند شبانه در محل کار خود حضور یابند.
حاج منصورو الله کرم هم دارند فرش را از زیر پای محسن رضایی جمع می کنند. خبر از مجلس مناجات حاج منصور ارضی- مداح محبوب سید علی خامنه ای- درز می کند که انصار حزب الله و لباس شخصی ها شرکت کنندگان ثابت و اصلی آن هستند. این عده به عملکرد محسن رضایی در انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری اعتراض دارند و معتقدند رضایی به عنوان یکی از کاندیداهای انتخابات دهم، عملکردی “منافقانه” داشته و پس از آن نیز در جریان آنچه آنها “فتنه 88” می خوانند، دست داشته است.
بار اول، اله کرم است که رضایی رابداخل می برد و مداح محبوب رهبر باحاضران سخنانی حکمیانه می گوید:” این را بدانید شیاطین و دار و دسته جنیان در این ماه دست بسته اند ولی شیاطین انسی وجود دارند. من خیلی متاسفم برای بعضی ها، دور از جون شما الاغ میان الاغ میرن. کسانی که این کارو کردند از ما نیستند.”
بار دوم، اما مانع ورود رضائی می شوند و او درخیابان کناردر زنانه می نشیند.
اوضاع کشور سخت بسامان است و محمود احمدی نژاد در حاشیه نشست سران کشورهای ساحلی دریای خزر، با موجی از سئوالات “ناقلا” مواجه می شودو بنا چار کنفرانس را ترک می کند. معلوم نیست از کشف محموله ۱۳۰ کیلوگرم هروئین ارسالی ایران به نیجریه و اعتراض هند به فرمایشات مقام رهبری خبر دارد یانه. هرچه هست تا به تهران برسد گامبیا - کشوری کوچک در غرب آفریقا و محصور در داخل سنگال - با ایران قطع رابطه سیاسی کرده است. علت؟ درایت فوق سیاسی وزیر خارجه برای حل یک ماجراجوئی: “پس از کشف ۱۳ کانتیر سلاح و مهمات ایرانی در نیجریه، منوچهر متکی ادعا کرد مقصد سلاحها گامبیا بوده و به اشتباه سر از نیجریه درآورده است.”
و بر بستر همین سیاست ماجراجویانه ایران بر باد ده از اجلاس ناتو نتیجه ای بدست می آید که تیتر اول اشپیگل آن لاین می شود: “برای حمله به ایران، سرانجام همه با هم شدند.”
باراک اوباما در پایان اجلاس می گوید: “من خوشوقتم که اعلام کنم که برای نخستین بار، ما بر سر توسعه سیستم دفاع موشکی توافق کردیم که به اندازه کافی قدرتمند است و میتواند قلمرو کشورهای عضو ناتو و همین طور ایالات متحده را پوشش دهد.”
ترکیه از اعضای ناتو خواسته بود تا در اسناد رسمی مربوط به این طرح از ایران به عنوان کشور تهدید کننده نام برده نشود. همین امر هم اتفاق می افتد. اما نیکلا سرکوزی، رئیس جمهور فرانسه می گوید: “هدف ناتو از ایجاد سپر دفاع موشکی مقابله با تهدید از سوی ایران است.”
اشپیگل از گزارش تحلیلی خود نتیجه می گیرد: “به این صورت مشکل حمله به ایران که از زمان جورج بوش بر روی میزمانده بود و به اجرا در نمی آمد، می تواند به مرحله اجرائی نزدیک شود.”
وکاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، روز بعد تاکید می کند: “محور مذاکرات آینده میان گروه پنج به علاوه یک با ایران درباره قابلیت نظامی برنامه اتمی تهران است و مباحث صریحی در این زمینه مطرح خواهد شد.”
و روز بعد خبر از حرکت مهره دیگری توسط انگلستان می رسد.روزنامه بریتانیایی “گاردین” گزارش می دهد :“لندن از بیم استفاده ایران از برخی کالاها و مواد تخصصی در برنامه هستهایش، صادرات مواد و ابزاری چون لولههای آلیاژ نیکل، پمپهای خلا، انواع دستگاههای صنعتی مربوط به اشعهها و طیفها، کورههای حرارتی و واشرهای تخصصی را به ایران محدود کردهاست.”
هفته اول آذر ماه 1389 به آخر می رسد واین سخن عزت اله سحابی به تاریخ سپرده می شود:
- ماجراجویان حاکم کشور را به سراشیبی سقوط می برند.