جایزه ی معتبر لوسی، تقدیم به مردم ایران…
تا صدای سبزمان به گوش دنیا برسد
در روزگاری که حضور چهره های سینمایی در رشته ی عکاسی “ باب ” شده و این روند رفته رفته به ترفندی برای جذب مخاطب نزد دولت کودتایی بدل شده است. مشهور ترین عکاس ایرانی دنیا، موفق شد تا جایزه ی معتبر “ لوسی ” را آن خود کند تا مگر در این آشفته بازار نخستین وظیفه ی عکاسی از یادها نرود…
رضا دقتی، که در دنیا با نام “ رضا ” شهره است، سالهاست که دور از وطن به عکاسی و ثبت تصویری تاریخ مشغول است. وی در این سالها از شیوه های گوناگون زندگی و شادی ها و غم های بسیاری عکس انداخته و موفق به دریافت جوایز معتبر بسیاری شده است.
این عکاس صاحب نام ایرانی، در آخرین افتخار هنری خود، توانست جایزه ی با ارزش “ لوسی ” که به زعم بسیاری چنان اسکار عکاسی است را آن خود کند. این جایزه هفته ی گذشته و طی مراسم باشکوهی که در تالار مرکزی لینکلن در نیویورک، برگزار شد، به رضا دقتی اهدا شد.
جایزه ی لوسی قدمتی هفت ساله دارد و هر ساله در بخش های بهترین ناشر، عکس های مد، یک نمایشگاه، بهترین آگهی چاپی، سردبیر یک مجله عکاسی، مجله عکاسی، بهترین عکاس بین المللی، کشف سال و…به منتخبین اهدا می شود. رضا دقتی، عکاس برگزیده ی سال 2009 این مراسم، طی سخنانی جایزه اش را به مردم ایران و ندا آقا سلطان تقدیم کرد و گفت:
” جایزه ها و پاداشها هر چند چیز کوچکی هستند اما به معنای قدردانی از زحمات است و این قدردانی گرانبهاست. در کلمه “ لسی” لغت لاتین نور نهفته است، نوری که شریک بی همتای عکاس است تا به کمک آن قادر به ثبت لحظهها شود. دراین لحظه، در حضور شما که به جرات میتوانم بگویم یکی از بزرگترین و مهمترین گروه دنیای عکاسی هستید، هنگامی که این جایزه را در دست گرفتم بلافاصله ذهنم متوجه همه دوستان و همکارانم شد. خصوصاً کسانی که زندگیشان را نه تنها وقف بلکه قربانی میکنند تا شاهد وقایع مهم دنیای ما باشند. حضار گرامی، ما صدای کسانی هستیم که بی صدا یند، ما اینجا هستیم تا جهان چشمانش را به روی دردها و جنگها نبندد. من این جایزه را به کسانی تقدیم میکنم که در نبرد برای جهانی بهتر حتی از فدا کردن جان خود نیز دریغ نکردند…”
رضا دقتی علاوه بر تقدیم کردن جایزه ی خود به مردم ایران، که بازتاب وسیعی در مطبوعات دنیا داشت، در حرکت نمادین دیگری در کنار گروهی از چهرههای مشهور ایرانی ساکن خارج از کشور در «اعتصابی نمادین» برای «آزادی و دموکراسی» و در «همدردی با قربانیان تظاهرات عاشورای ۱۳۸۸» نیز شرکت کرده است.
این اعتصاب پس از سرکوبی خونین معترضان در روز عاشورا در کشورهای مختلف جهان آغاز شده است و بنا دارد تا صدای مردم مظلوم ایران را هر چه بیشتر و بیشتر به گوش جهانیان برساند. دقتی در مصاحبه با ارباب جراید، باب این اعتصاب نمادین گفته است:
” در کل اعتصاب به معنای جلب توجه دیگران است وعلت این کار که به اعتقاد من بسیار پدیده جالبی است، مخصوصا در موردی که آقای (حمید) اکبری، استاد دانشگاه شیکاگو به راه انداخته، این است که بتوانیم توجه مردم را در شرایط مختلف به این فاجعه وحشتناکی که هم اکنون در ایران اتفاق می افتاد جلب کنیم…”
شاید حضور سبز رضا دقتی در مجامع هنری دنیا را بتوان به مثابه پاسخی محکم بر دولت کودتایی و عده ای از اهالی هنر ایران دانست که در هفته های اخیر دست به برپایی نمایشگاه های عکاسی هنری در ایران زده اند. شیوه ی او شاید الگویی باشد برای آندسته از هنرمندانی که در نگاه نخست آمیختگی هنر و جامعه را انکار می کنند و در اقدامات بعدی شان در مراسم تحلیف و تنفیذ کودتاییان حاضر می شوند. هم آن هایی که با ارباب قدرت و تزویر عکس یادگاری می گیرند و هم زمان در انتظار محبوبیت مردمی روزگار می گذرانند.