طی هفته های گذشته ضمن بررسی طیف های سیاسی معطوف به انتخابات، برخی کاندیداهای منتسب به اصول گرایان ـ– فارغ از اینکه این انتساب تا چه حد نمایاست ـ– از قبیل آقایان سعید جلیلی، کامران باقری لنکرانی، محمد باقر قالیباف، محسن رضایی، اسفندیار رحیم مشائی و ناطق نوری و همچنین دو نفر از کاندیداهای اصلاح طلب، آقایان عارف و نجفی را بررسی کردم. اینک به سراغ یکی دیگر از کاندیداهای اصول گرا می روم که فعالیت سیاسی خود را با حذف شدن علی رضا رجایی از نمایندگی مجلش ششم توسط شورای نگهبان آغاز کرد. بعد به لطف نسبت خانوادگی با رهبری انقلاب، به ریاست کمیسیون اقلیت مجلس ششم رسید. در مجلس هفتم ریاست مجلس را بدست آورد و در انتخابات ریاست جمهوری نهم (1384) از جمله افرادی بود که بیشترین تلاش ها را برای تعیین کاندیدای واحد اصول گرایان به عمل آورد. اما هرچه او و دیگر اصول گرایان تلاش کردند، “دود سفید” به معنی انتخاب کاندیدای واحد، از اردوگاه اصول گرایان به هوا نرفت. در مجالس هشتم و نهم، اصول گرایان، علی لاریجانی را به او که در برابر دولت احمدی نژاد بیش از اندازه مماشات می کرد ترجیح دادند و از صندلی ریاست مجلس به زیر آمد. پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم در خرداد 88 به یکی از حامیان برخورد با سبزها و اصلاح طلبان تبدیل شد و به همین دلیل هم در محل کارش در دانشگاه تهران بسیار مورد انتقاد دانشجویان قرار گرفت و این روزها، پس از چندین کش و قوس و حرف و حدیث در مورد احتمال کاندیداتوری وی در انتخابات ریاست جمهوری، به نظر می رسد که “غلامعلی حداد عادل” یکی از گزینه های مهم درون اصول گرایان برای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم است.
مهمترین خبر انتخاباتی هفته گذشته انتشار ادعایی از حداد عادل در مورد کاندیداتوری وی برای انتخابات ریاست جمهوری و تشکیل کمیته ای سه نفره از حداد عادل، محسن رضایی و باقر قالیباف بود که گفته می شود گزینه معاونت اولی حداد عادل در صورت پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم است (هرچند حداد عادل قبلا و در 6 آذرماه گفته بود که تصمیمی برای معاونت اولی خود در صورت پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری نگرفته است؛ اینجا را هم برای بررسی سابقه خبر بخوانید). امری که نه قالیباف و نه ولایتی، آن را تکذیب هم نکردند. خبری که بلافصله با واکنش یکی از مهمترین گروه های حامی بالقوه حداد عادل یعنی جبهه پایداری رو به رو شد.
حداد عادل، نقطه وصل جبهه پایداری، جمعی از رادیکال ترین افراد درون تشکل های اصول گرا، با گروه های سنتی های محافظه کار است که در کنگره های تشکیلاتی جبهه پایداری هم حضور پیدا می کند. روح الله حسینیان از جبهه پایداری، تلوحین از حداد عادل انتقاد کرد و گفت که او نباید خبر این ائتلاف را منتشر می کرد و در پاسخ به این سئوال که آیا امکان دارد حداد عادل از لیست جبهه پایداری به عنوان کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری حذف شود گفت که هر چیز امکان دارد. اگر اینگونه باشد عملا کاندیداهای بالقوه جبهه پایداری، سعید جلیلی و باقری لنکرانی خواهند بود.
در عین حال پخش یک فیلم تبلیغاتی از حداد عادل از شبکه دوم تلویزیون دولتی در دهم آذره ماه هم باعث انتقاداتی از حداد عادل شد که به گفته منتقدین، فعالیت های زودهنگام انتخاباتی خود را به صورت غیر قانونی آغاز کرده است. این هم در حالی است که آیت الله خامنه ای، رهبری عالی نظام، کاندیداها را از هرگونه تبلیغات زودهنگام انتخاباتی بر حذر داشته بود.
از منظر تبلیغات سیاسی، مهمترین نقطه قوت انتخاباتی حداد عادل انتساب خانوادگی او به رهبری انقلاب است (دختر حداد عادل، عروس آیت الله خامنه ای و همسر آقا مجتبی است). اهمیت این انتساب هم بدان حد است که حداد عادل، که هیچ گاه سابقه انقلابی مهمی در تاریخ انقلاب نداشت و حتی بارها از سوی مخالفانش به دلیل رابطه با دفتر فرح پهلوی مورد انتقاد قرار می گرفت (نامه حداد به مطهری در مورد سوابق انقلابی اش)، تا حد ریاست پارلمان نظام انقلابی انتخاب می شود و امروز درون جناح اصول گرایان، به یکی از چهره های مرجع بدل می گردد (در مورد سوابق حداد عادل، این گزارش من با عنوان حداد عادل، ملک الشعرای رهبری را بخوانید). اهمیت این انتساب خانوادگی البته در میان گروه های اصول گرا بسیار زیاد است تا حدی که نقدی، رئیس بسیج، پیش از انتخابات مجلس نهم در سال گذشته گفته بود که حداد عادل به دلیل بستگی خانوادگی به رهبری، نماد و نشانه ولایت پذیری در انتخابات است و باید حتما بیشترین رای را بیاورد. نقدی ادامه داده بود که اگر رای حداد عادل پایین باشد معنی اش این است که پدر خانم “آقا مجتبی”، فرزند رهبری، رای پایینی دارد و از این طریق “آقا” ضربه می خورد. خب، در چنین شرایطی عجیب نیست که کاندیداتوری حداد عادل با استقبال اجباری همه گروه های وابسته به اصول گرایان ـ – البته غیر از جبهه پایداری –ـ رو به رو شود.
اصول گرایان که اقبال عمومی و مردمی را برای معرفی کاندیدای اختصاصی ندارند، ناچارند که مناسبت قدرت را در بالاترین سطوح آن ـ – شخص رهبری ـ بی چون و چرا بپذیرند و برخلاف اصلاح طلبان و حتی طرفداران احمدی نژاد که برای خودشان اقبال مردمی قائل هستند، اصول گرایان نمی توانند به صورت مستقل تصمیم بگیرند. و البته این بی عملی اصول گرایانه، گریبان کسانی مانند قالیباف را هم می گیرد که تنها چهره رای آور در میان آنان است و به دلیل همین وابستگی اصول گرایانه درون یک تضاد تئوریک و عملی قرار می گیرد و به همین دلیل هم حاضر می شود با حداد عادل برای ریاست جمهوری به توافق برسد. وگرنه کیست که نداند اقبال مردمی به قالیباف به مراتب بیشتر از حداد عادل است (در مورد دلایل این ائتلاف این خبر و این یکی در مورد دلایل پذیرش همکاری قالیباف با حداد عادل را بخوانید. این تحلیل مبتنی بر چند خبر هم جالب است. یک خبر متضاد هم البته در شهریور ماه از قول حداد عادل منتشر شده که گفته بود اگر ولایتی کاندیدا شود، او وارد انتخابات نخواهد شد).
حداد عادل در عین حال یک چهره فرهنگی به شمار می رود که در تالیف کتب درسی فعالیت داشته است و دانش آموزان ایران او را با مقاله معروفی به نام “فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی” در کتب درس خود می شناسند. روحیه عافیت جو و البته فرصت طلب حداد عادل هم، او را از دعواهای سیاسی به دور می کند اما در عین حال که می تواند برای او به دلیل دوری از سیاسی گری ـ– البته در ظاهر ـ– یک نکته مثبت باشد، درون خود واجد نکات منفی است. همین روحیه مماشات گرایانه او بود که اصول گرایان را وادار کرد پس از یک دور ریاست وی بر مجلس شورای اسلامی ـ– مجلس هفتم –ـ و کوتاه آمدن های پی در پی دربرابر رئیس جمهوری وقت ـ– محمود احمدی نژاد ـ– ریاست مجلس هشتم را - پس از اعلام بی نظر بودن آیت الله خامنه ای در مورد انتخاب بین لاریجانی و حداد عادل، به علی لاریجانی بدهند که در برابر دولت سرکش، سخت گیر تر است. حداد عادل در عین حال این وجه فرهنگی خود را بخصوص پس از حوادث سال 88 تا حد زیادی از دست داده است. او در سال 89 و برای مراسم تودیع و معارفه روسای قدیم و جدید دانشگاه تهران، هنگامی که برای سخنرانی پشت تریبون می رود، با واکنش غیرمنتظره بسیاری از اعضای هیات علمی مواجه می شود که سالن مراسم را ترک می کنند. دانشجویان هم بخصوص در سال 88 و پس از حمایت های او از دولت احمدی نژاد، برخوردهای تندی با این استاد فلسفه دانشگاه تهران داشتند که به نظر می رسید در دنیای سیاست بسیار ضربه پذیر است (این ویدئو را ببینید).
از جمله ایرادات دیگر حداد عادل، عدم کاریزمای شخصی وی و احتمال پایین رای آوردن ـ– در شرایط نرمال ـ- توسط اوست. در اوایل امسال و پس از آنکه حداد عادل از قاضی مرتضوی قول گرفت تا از ریاست سازمان تامین اجتماعی استعفا دهد و نمایندگان هم وزیر را استیضاح نکنند، حداد به نماد حل منازعات سیاسی تبدیل شده بود، اما پس از آنکه مرتضوی بعد از پس گرفتن درخواست استیضاح توسط مجلس، و با تاکید رئیس جمهور به عنوان رئیس سازمان ابقا گردید و کناره گیری نکرد، معلوم شد که در اینجا هم حداد عادل مانند تمام دوران ریاست بر مجلس، در زیر سایه سیاسی احمدی نژاد قرار دارد و به راحتی گول می خورد (این خبر را بخوانید). پس از این اتفاق، تا مدت ها خبری از کاندیداتوری یا احتمال کاندیداتوری حداد عادل مطرح نبود، تا دوباره با پایان پاییز و فراموش شدن آن اتفاقات، حداد عادل فعالیت های سیاسی خود را آغاز کند، هرچند رقبای وی از این تذبذب ذاتی حداد عادل می توانند استفاده های زیادی در دوران تبلیغات انتخاباتی ببرند.
برای آیت الله خامنه ای به عنوان رهبری انقلاب، حداد عادل البته یکی از بهترین ـ– و البته بی خطرترین ـ– گزینه هاست. حداد عادل هم این را می داند و در کنار این موضوع از احتمال رای پایین و عدم توان تشکیلاتی خود خبر دارد که در تلاش برای همراه شدن با قالیباف است که به نظر می رسد هم از منظر تشکیلاتی و هم از منظر رای آوردن، یک سر و گردن از حداد عادل بالاتر است و با وعده معاونت اول رئیس جمهوری، به دنبال کارهای اجرایی در دولت خواهد رفت. مشکل این تاکتیک اما اینجاست که در انتخابات ریاست جمهوری مردم به کاندیدای ریاست جمهوری رای می دهند نه به کاندیدای معاونت اولی و اگرچه معاون اول می تواند یک عامل موثر باشد اما به هیچ وجه قابل اثبات نیست که بتواند ظرفیت ریاست جمهوری را در انتخابات تحت تاثیر قرار دهد. بخصوص آنکه طرفداران دولت ـ– و تا حدی جبهه پایداری ـ– می توانند از این بی عملگی سیاسی حداد عادل، استفاده های تبلیغاتی زیادی ببرند. ضمن اینکه این نکته را هم نباید فراموش کرد که ائتلاف قالیباف با حداد عادل (و البته ولایتی) استقبال طرفداران قالیباف در شبکه های اجتماعی رو به رو نشده است. حتی گروه فیس بوکی “محمد باقر قالیباف” که محلی برای بررسی اخبار مرتبط با او است، در نظرسنجی فیس بوکی خود در میان کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری آینده، نامی از حداد عادل نبرده است. سایر وب سایت های خبری طرفدار قالیباف و وبلاگ های هوادار وی هم نه از اثباتی و نه سلبی، به جز نقل خبر، هیچ تحلیلی در این مورد ارائه نداده اند.
حداد عادل بر خلاف سایر کاندیداهای اصول گرا، در شبکه های اجتماعی مورد اقبال نیست و فعالیت مهمی در مورد او وجود ندارد. تنها رسانه آن لاین او هم یک وب سایت به نام خودش است که خبرهای مرتبط با وی را منتشر می کند و البته این وب سایت به تنها چیزی که شباهت ندارد، وب سایت یک کاندیدای انتخاباتی است.
از هفته گذشته، ضمن بررسی کاندیداها، خبرهای مهم مربوط به انتخابات در هفته جاری را هم به صورت تیتروار بررسی کردم. در عین حال طی هفته های آینده هرکدام از این خبرها یا موضوعات مطرح، بر اساس استراتژی های تبلیغاتی کاندیداها مورد بحث قرار خواهند گرفت.
احمدی نژاد: برای برون رفت از وضع موجود باید بین مشایی و اصلاح طلبان انتخاب کنید.
محمود احمدی نژاد در دیداری با آیت الله خامنه ای، ضمن حمایت از مشائی گفته که مشکل ما با غرب یا توسط مشائی قابل حل است و یا توسط اصلاح طلبان و از آنجا که به اصلاح طلبان نمی شود اعتماد کرد، مشائی، بهترین گزینه است.
آیت الله خامنه ای در عین در پاسخ به برخی حمله ها علیه مشایی گفته که او را به عنوان انسانی متعبد و مسلمان می شناسد.
لار
یجانی: مصاحبه خیابانی نمی دهم
علی لاریجانی پس از شرکت در مراسم سالگرد آیت الله مفتح در مجلس قبا در پاسخ به درخواست خبرنگاران گفت که در خیابان مصاحبه نمی دهد. لاریجانی مصاحبه معروفش در سال 83 و در انتقاد از توافق هسته ای دولت با کشورهای اروپایی را که به مصاحبه “مروارید غلتان و آب نبات” معروف شد را در خیابان بارها و بارها تکرار کرده بود.
محسن رضایی: کاندیدا می شوم، کنار هم نمی روم
محسن رضایی که از ائتلاف انتخاباتی حداد عادل، قالیباف و ولایتی نگران است، به طرفداران خود گفته که در انتخابات ریاست جمهوری کاندیدا می شود و کنار هم نمی رود. محسن رضایی که در انتخابات مجلس نهم، جبهه ایستادگی را تشکیل داد اما اصول گرایان طرفداران وی را چندان جدی نگرفتند، در انتخابات ریاست جمهوری هم به عنوان گزینه موثری از سوی اصول گرایان به حساب نمی آید. شکست های انتخاباتی گذشته وی از مهمترین دلایل این امر است. هرچند خودش در تابستان 91 گفته بود که سال دیگر در ساختمان پاستور خواهد بود. گفته می شود که شعار انتخاباتی محسن رضایی، دولت فراگیر و امید است.
حامیان نجفی: اول خاتمی، بعد نجفی
صفحه حامیان دکتر نجفی در فیس بوک با انتشار بیانیه ای خاتمی را اصلح ترین گزینه انتخابات آینده اعلام کرد و گفت که بعد از خاتمی، محمد علی نجفی را “زمینه ساز بازگشت کشور به صلح و آرامش” می دانند.
صفحه رسمی قالیباف در فیس بوک
در حالی که گفته می شود قالیباف برای معاونت اولی با حداد عادل به توافق رسیده است، صفحه اصلی انتخاباتی طرفداران قالیباف در فیس بوک افتتاح شد. این صفحه، همنام با سایت اصلی انتخاباتی قالیباف به نام “هوادار” است.
جبهه پایداری؛ همایش پشت همایش: این بار با حضور مصباح
جبهه پایداری که به منظور برجسته کردن نقش مصباح یزدی در تحولات سیاسی ایران تشکیل شد، اعلام کرده است که همایشی با حضور این روحانی حوزه علمیه قم در روز 4 دی ماه برگزار می کند.
متکی با “سایت” آمد
حتما به سایت منوچهر متکی، وزیر پیشین امور خارجه نگاهی بیندازید. بخصوص با توجه به اینکه او هم یکی از دوست داران پست ریاست جمهوری است. متکی در قسمت دوم سفرنامه سال 88 به نیویورک می نویسد: “حوادث پس از انتخابات که قضاوت ابتدائی نسبت به آن، عدم پایبندی به قواعد یک رقابت سیاسی ودمکراسی است، زمینه و بهانه لازم را برای جولان تبلیغاتی غرب در ادامه فضاسازی های چند ماه گذشته فراهم تر نموده است. سخنرانی آقای احمدی نژاد در راهپیمایی عظیم روز قدس در تهران نیز به فاصله چند روز قبل از حرکت به سوی نیویورک عامل تشدید این فضا شد.”
لاریجانی از سپاه خواست به روستا برود
لاریجانی از سپاه خواست اقتصاد روستاها را فعال کند. مهمترین دلیل سیاسی و تبلیغاتی این درخواست، احتمال تاثیرگذاری طرفداران احمدی نژاد در روستاها با توجه به تجربه انتخابات 88 است.
مهدی چمران: به اسم شورا به کام پاستور
گفته می شود که مهدی چمران بدش نمی آید با الگوگیری از روش انتخاباتی سال 84 احمدی نژاد، خود را برای کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری 92 آماده کند. در سال 84، احمدی نژاد که از لحاظ تبلیغاتی توسط صدا و سیما خیلی مورد استفاده قرار گرفت تا نماد مدیریت اصول گرایانه باشد، در نهایت خود کاندیدا شد و به ریاست جمهوری رسید. مهدی چمران البته به صورت آشکار حضور در انتخابات ریاست جمهوری را تایید نکرده و از تلاش های خود برای حضور در انتخابات شوراها خبر داده است. در سال 84 هم احمدی نژاد تا اوایل سال 84، هرگونه حضور در انتخابات را تایید نکرده بود.
فقط همین مونده بود که کمالی کاندیدا بشه
گفته می شود، کمالی، وزیر کار دولت اول خاتمی از جمله کاندیداهای حزب اسلامی کار برای انتخابات آتی است. خبر آن را اینجا بخوانید و البته این کامنت یکی از کاربران سایت مشرق که می گوید: “فقط همین مونده بود که کمالی کاندیدا بشه.“
عارف: خاتمی بیاد من می روم؛ اما خاتمی نیاید بهتر است
معاون اول خاتمی گفت که در صورت حضور خاتمی، از کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری کنار می کشد. هرچند عارف ادامه داد که افرادی مانند هاشمی و خاتمی بهتر است وارد انتخابات نشوند.
مشایی: مظلوم تر از بهشتی، خدوم تر از رجایی
گفته می شود که طرفداران مشائی به دنبال جا انداختن این شعار انتخاباتی هستند که او “مظلوم تر از بهشتی و خدوم تر از رجایی است.” آنها در عین حال گفته اند که “پیش به سوی فتح خیبر” حرکت می کنند.