آزادی انتخاباتی یا انتخاب آزادی

سروش فرهادیان
سروش فرهادیان

معمولا خانواده های افرادی که به دلایل سیاسی در زندان به سر می برند نزدیک هرانتخاباتی امید، به آزادی عزیز در بندشان بیشتر می شود.برای این افزایش امید هم این گونه استدلال می کنند که حاکمیت با این آزادی های مقطعی تلاش می کند در جوبین المللی و داخلی جلوه ای دموکراتیک تراز خودش به نمایش بگذارد و فضای سیاسی را تا حدودی باز نشان دهد.

اعطای این “آزادی های انتخاباتی” البته در بسیاری از کشورهایی که با شرایط مشابه ما مواجه اند اعمال می شود.شدت، حدت و میزان در آن هم با توجه به نوع انتخابات تغییرمی کند؛ ازانتخابات شوراها گرفته تا خبرگان، مجلس و ریاست جمهوری.

هرچه میزان توجه کشورهای خارجی و نهاد های بین المللی به درصد شرکت کنند گان درانتخابات بیشترباشد میزان دربرگیری این آزادی های انتخاباتی هم بیشتر می شود.گویی هرچه نمودار اهمیت میزان شرکت کنند گان درانتخابات فزون تر باشد نمودار این آزادی های انتخاباتی هم بلند تر می شود.هرچند که این امید به مشمول آزادی های اتخاباتی شدن متهمان سیاسی، بیشتراز جنس احساس است تا واقعیت اما کم وبیش اتفاق می افتد.

در طیف اهمیت میزان شرکت کننده، بیش ازسایر انتخابات ها به درصد شرکت کننده در انتخابات ریاست جمهوری  برای نشان دادن میزان اقبال عمومی مردم و مشروعیت نظام اتکا می شود.

آزادی خانم “رکسانا صابری” خبرنگار ایرانی آمریکایی در فاصله 32 روز مانده تا انتخابات ریاست جمهوری دهم چه بخواهیم و چه نخواهیم از همین جنس اعطای آزادی ها تلقی می شود؛ “آزادی های انتخاباتی”.

وقتی این موضوع بیشتر قابل تاکید می شود که نامه احمدی نژاد رییس جمهور فعلی و نامزد آتی انتخابات ریاست جمهوری به دادستان تهران برای آزادی خانم صابری را به یاد بیاوریم.

احمدی نژاد در فاصله کم تر از دو ماه تا انتخابات ریاست جمهوری دهم از مرتضوی خواسته بود که خانم صابری از “کلیه آزادی‌ها و حقوق قانونی برای دفاع از اتهامات” بهرمند باشد.

به نظر می رسد که احمدی نژاد همان گونه که با وعده توزیع پول، دادن هدیه، سفرهای متعدد، جمع آوری نامه و… در راه جذب آرا عمومی است، نسبت به جلب نظر قشرهای دیگرهم با استفاده ازامکانات ویژه خود ودولت اصول گرایش بی توجه نیست.

رکسانا صابری هم البته سوژه مناسبی است برای اینکه این آزادی انتخاباتی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دهم مشمولش شود چرا که نه حسایت های کاذب امنیتی بر او متمرکز است و نه غیر مشهور که آزادی او بازتاب خبری چندانی نداشته باشد.

البته “آزادی انتخاباتی” خانم صابری خوشحال کننده است هم از این جهت که یک انسا ن بی گناه – با استناد به حکم دادگاه تجدید نظرچرا که حکم یک جاسوس دو سال حبس تعلیقی نیست! از بند رها شده و هم اینکه تعلق های صنفی ما را بر آزادی همکارمان خوشحال می کند اما وقتی می توان از این آزادی ها به خرسندی نهادینه شده ای رسید که “انتخاب آزادی” یک بار برای همیشه جای  “آزادی های انتخاباتی” را بگیرد.