در فضای روزنامهنگاری در ایران که میشود از آن به عنوان حرکت روی تیغ نام برد، ترسیم آینده شفاف، کاری دشوار است. آینده را غبار حوادث غیرقابل پیشبینی پر کرده و روزنامهنگار میان امیدواری و ناامیدی در آمدوشد است. در چنین فضایی است که ارزش جایزه روزنامهنگاری “امید” که امسال شاهد برگزاری پنجمین دوره آن بودیم، بیش از گذشته قابل درک است. آنچه که باعث دوام روزنامهنگاری مستقل در روزگار ماست، تنها امید است و نامگذاری جایزهای به این نام که همسو با آرمان و آرزوی برگزارکنندگان آن است، ارزشی دوچندان دارد.
خانواده بزرگوار زندهیاد دکتر مهدی سمسار، از چند سال پیش قدم در راهی گذاشتهاند که آن مرحوم سراسر زندگی پربار خویش را در جهت عمل به آن گام برداشت. کشف و معرفی استعدادهای جوان در عرصه روزنامهنگاری ایران برای پویا نگه داشتن این حرفه از آرزوهای بلند آن بزرگوار بود. بر همین اساس، برگزاری چنین رویدادی از سال 1385 جزیی از برنامههای خانواده دکتر سمسار قرار گرفت. از نکتههای قابل توجه برند این جایزه، تنوع شاخههای روزنامهنگارانی است که موفق به دریافت این جایزه شدهاند. چنین نگرش جامعی این جایزه را فراگیرتر کرده و اعتبار قابل توجهی به آن بخشیده است. روزنامهنگاران جوان در رشتههای مختلفی چون محیطزیست، بینالملل، سیاست و کارتون افتخار دریافت جایزه “امید” را داشتهاند.
امسال نیز دوست و همکار عزیزم “پرویز براتی” که از روزنامهنگاران حوزه هنرهای تجسمی در مطبوعات ایران است توسط بنیاد دکتر مهدی سمسار موفق به دریافت این جایزه شد. انتخابی که به گمان من هوشمندانه و بجا صورت گرفت. براتی در سالهایی که میشناسمش، روزنامهنگاری جستوجوگر و نواندیش نشان داده که بیحاشیه و با عشق به کارش پرداخته است. گفتوگوی او با چهرههای داخلی و بینالمللی هنرهای تجسمی و پوشش گزارشهای اختصاصی از حراجهای هنری و حتی انتشار کتاب و بسیاری موارد دیگر، او را شایسته دریافت این جایزه کرده است.
ارج نهادن به تلاش روزنامهنگاران جوانی که در شرایط حاضر، با تمامی موانع در ایران مانده و چراغ روزنامهنگاری را هرچند کمرمق اما روشن نگه داشتهاند، ارج نهادن به آزادی و امید است. در چند سال گذشته که از نزدیک شاهد تلاشهای همسر بزرگوار دکتر مهدی سمسار بودهام، عشق و دلدادگی ایشان به جوانان روزنامهنگار را دیدهام. احساسی که با “امید” گره خورده است.
منبع: شرق، 31 اردبیهشت