صلح در سایه

فخرالسادات محتشمی پور
فخرالسادات محتشمی پور

انگار همین دیروز بود: پرچم‌ها شده بود نواری بر مچ دست‌های فعالان انتخاباتی یک کاندیدا. در نگاه اول ابتکار قشنگی بود. چه نشانه‌ای بهتر از این برای اثبات میهن‌دوستی و وطن‌پرستی اما کمی که تأمل می‌کردی، دلشوره‌ای می‌افتاد به جانت: نکند به پرچم، این نشانه ملی، توهین شود؟ نکند پرچم به زیر دست‌وپا بیفتد؟!

و دست‌برقضا، شب اعلام توافق هسته‌ای، وقتی مردم روزه‌دار از پای سفره‌های افطار برخاستند و با هیجان راهی خیابان‌ها شدند، گذارم به خیابان ولیعصر افتاد و آن‌گاه که در یک جشن ملی خودجوش پرچم‌ها را بر فراز دست‌ها دیدم، دلم قرص شد: ریشه‌ها در خاک سرزمین اهورایی‌مان مستحکم است. و این پرچم سه‌رنگ تا همیشه بر فراز دست‌های جوانان برومند ایران‌زمین خواهد بود و نام ایران همچنان پرطنین بر زبان‌ها جاری خواهد ماند؛ نام زیبای ایران عزیزمان!

مردمی که به خیابان آمدند تا حمایت خویش را از مردان دیپلماسی کشورشان اعلام کنند، پرچم را به اهتزاز درآورده و سرود ملی می‌خواندند. مردمی که آمده بودند از مردانی تجلیل کنند که میراث زرین تمدن هزاران ساله نیاکان، پشتوانه گفت‌وگویشان شد و معجزه گفت‌وگو پس از بیش از ۱۴ قرن باز هم باطل کننده اسحار شد و برنده این گفت‌وگو همه جهانیان شدند همه دوستداران صلح و مخالفان جنگ. روحش شاد قیصر امین‌پور. کاش می‌بود و عمل به وصیت شهیدان را که نیکو سروده بود با چشم می‌دید:

“شهیدی که بر خاک می‌خفت

سرانگشتان خود در خون می‌زد و می‌نوشت

به امید پیروزی واقعی

 نه در جنگ که بر جنگ”

منبع: شرق، ۲۹ تیر