با نگاهی اجمالی به آموزههای ادیان مختلف و جستجو در فرهنگها و آیینهای موجود در سراسر دنیا این نکته را درخواهیم یافت که هر کشور، فرهنگ و آیین روشی خاصی را برای احترام و تمکین مردگان برگزیده است. شکل و نوع مراسم خاکسپاری و دفن اجساد شاید متفاوت باشد اما آنچه واضح است احترام و ارزشی است که انسان برای مردگان و از دسترفتگانش قائل است.
بهاییان ایران نیز همچون آیینها و فرهنگهای دیگر طی مراسمی به خاکسپاری و دفن از دسترفتگانشان میپردازند و باید همچون دیگر ایرانیان از حق دفن اجساد و برگزاری مراسم خاص خود برخوردار باشند. بر اساس ماده 18 اعلامیه جهانی حقوق بشر “هرکس حق دارد از آزادی اندیشه، وجدان و مذهب بهرهمند گردد، این حق شامل آزادی تغییر مذهب یا باور و نیز آزادی اظهار مذهب یا باور به شکل آموزش، عمل به شعائر، نیایش و بجای آوردن آیینها چه به تنهایی و چه بهصورت جمعی نیز میگردد.” حکومت ایران نیز به امضای اعلامیه جهانی اقدام ورزیده و همچنین موظف است بر اساس اصل 77 قانون اساسی عهدنامههای بینالمللی را به تصویب مجلس شورای اسلامی برساند.
البته تا به امروز حاکمیت ایران اثبات نموده که حتی به قانون اساسی که خود آن را نگاشته است متعهد نیست بنابراین فریاد زدن اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق بینالمللی حقوق سیاسی و مدنی و دیگر قراردادهای بینالمللی در گوش این نظام، راه به جایی نخواهد برد و شاید اصطلاح از این گوش فرو دادن و از گوش دیگر بیروندادن زیبنده عکسالعمل حاکمیت ایران در این موارد باشد.
قبرستانهای بهاییان از گذشته مورد تعرض قرار گرفته و در مواردی با تخریب گسترده روبرو شدهاند؛ گاه گستردگی و شدت تخریب و خسارت وارده به حدی بوده است که از عهده یک یا چند تن بر نمیآمده و از کمپرسی و بولدوزر برای تخریب قبور استفاده شده است. در سال گذشته قبرستان بهاییان اصفهان و در سال جدید قبرستانهای ویلاشهر و نجفآباد اصفهان و همچنین سمنان با حملات گستردهای روبرو شدند. به طور حتم، چنین عملیات عظیم و از پیش برنامهریزی شدهای نمیتواند کار یک گروه کوچک و خودسر باشد. اگر این حملات کار گروههای خودسر است چرا مراجع دولتی علیرغم مراجعهی چندینباره بهاییان با بیتفاوتی از کنار این موضوع گذشته و سر سوزنی توجه نشان ندادهاند.
حتی اگر این تعرضها کار یک گروه خودسر بوده باشد بیتوجهی حاکمیت، تفاوتی با دستداشتن در این جنایات ندارد چرا که دولت موظف است حیثیت، جان، مال، حقوق، مسکن و شغل اشخاص را از تعرض مصون نگاه دارد. چگونه است که در تاریخ 11 شهریور 86 پلیس امنیت و اطلاعات نجفآباد به قبرستان بهاییان این شهر مراجعه میکند و تنها چهار روز بعد طی حملهای عظیم تمامی قبور تخریب میگردد. آیا گروههای خودسر آنقدر قدرت دارند که شبانه با انواع وسایل حفاری و بولدوزر به قبرستان حمله میکنند و اجساد عزیزان مردم این سرزمین را زیر و رو میکنند؟
این گروههای خودسر چه کسانی هستند که تابلوهای منابع طبیعی و شهرداری را در اختیار دارند و در زمین قبرستانها نصب میکنند. چرامراجعهی چندین بارهی بهاییان برای دریافت مجوز بینتیجه میماند اما تابلوهایی دائما در زمین قبرستانها نصب میشوند که روی آنان نوشته شده “هرگونه تصرف و دفن جسد در اراضی ملی بدون اخذ مجوز ممنوع و پیگرد قانونی دارد؟” این تابلو بر روزی زمینی کوبیده میشود که توسط وزارت اطلاعات در اختیار بهاییان قرار داده شده و حال پس از گذشت سالها میخواهند همان تکه زمین را هم که عزیزان از دسترفتهی عدهای ایرانی در آن به خاک سپرده شدهاند، از آنان بگیرند.
در این بحبوحه، سکوت جامعه مدنی قابل بخشش نیست. وظیفه تکتک ماست که در اعتراض به نقض حقوق هموطنانمان برخیزیم و صدای آنان را به گوش جهانیان برسانیم. تبعیضهای اینچنینی که در شهرهای کوچک اتفاق میافتد، معمولا به دلیل عدم اطلاعرسانی مسکوت مانده و یا زود فراموش میشوند. نگذاریم هموطنانمان بیش از این از طبیعیترین حقوقشان محروم گردند.
اینروزها، ایران ما حتی برای آرمیدن اجساد فرزندانش جایی ندارد. میدانم، میدانم که خاک این سرزمین در سوگ این مردم بارها گریسته است. مردمانی که حتی بعد از مرگ نیز حق در آغوش کشیدن خاکشان را ندارند.