قاب

نویسنده
یوسف محمدی

در رثای همکار در بندشان

اول آبان، سایت پرشین کارتون خبر بازداشت هادی حیدری کارتونیست مطبوعاتی و از مؤسسان این سایت را بر صفحه اول خود درج کرد. به این ترتیب فهرست کارتونیست های زندان دیده ایرانی بلندبالاتر از قبل شد، حسن کریم زاده، توکانیستانی، داود احمدی مونس، نیک آهنگ کوثر، مانا نیستانی و بهزاد باشو از جمله فعالین این رشته اند که در سه دهه پس از انقلاب هرکدام به دلایلی- کمابیش مرتبط با حرفه اشان- طعم بازداشت را چشیده اند. بازداشت حیدری اما، مانند بهزاد باشو نه برای طراحی کارتون یا کاریکاتوری جنجال برانگیز که به خاطر حضور در مراسمی مذهبی انجام شد که جمعی از فعالین سیاسی و خانواده های زندانیان وقایع پس از انتخابات در آن شرکت داشتند. شاید به همین سبب مجموعه واکنش های صنف کارتونیست ایران قدری مردد و پراکنده به نظر می آید.

 

 سایت پرشین کارتون روزهای پس از دستگیری، فضایی به نشر طرح ها و نوشته های کسانی اختصاص داد که آزادی کارتونیست دربند را خواستار بودند. وجه مشترک اکثر این نوشته ها احساساتگرایی غلیظی است که انگار نا امید از سازوکارهای قانونی برای حل مشکل قضایی، راه حل را در به رقت آوردن بازجویان و زندانبانان می جویند. جمال رحمتی در یکی از اولین نوشته ها به تاریخ 2 آبان، درباره هادی حیدری چنین می نویسد:

وقتی پسرم پارسا این خبر را شنید علت دستگیری هادی را جویا شد. پیش از این به پسرمان یاد داده‌ایم که زندان جای بزهکاران است. جای دزدان و قاتلان و جنایت‌پیشه‌گان، کلاه‌برداران و قانون‌شکنان و متقلبان. اما هادی کدام یک از این‌ها بود؟ چه توضیحی می‌توانم برای پسرم بدهم. اگر جواب این سوال را می‌دانستم شاید می‌شد به زبان کودکانه برایش بازگو کنم اما جوابی نمی‌یابم… چه چیزی می‌تواند پسر ده ساله‌ام را متقاعد کند؟ نمی‌دانم خانواده هادی چه توضیحی برای دختر دو ساله‌اش «باران»؛ بارانی که تمام زندگی اوست داده‌اند؟ مگر کار ما کاریکاتوریست‌ها چیزی جز انتقاد است؟ پس مشکل کجاست؟

محمد واعظی روزنامه نگار زنجانی در مطلب دیگری با عنوان “دلقک را بکِش هادی” به تاریخ 5 آبان می گوید:

تحریریه روزنامه نگاران دربند یک کاریکاتوریست کم داشت که تو هم اضافه شدی و حالا داری حتماً طرح چهره بازجویت را روی دیوارهای سلول هاشور می‌زنی، داری دلقکی می‌کشی که توی یک سیرک تمام عیار دارد تو و ما را می‌خنداند.
گفته بودی می‌خواهی این هفته سورپرایزمان کنی، به چه به زبانی بگوییم از این سورپرایزها نمی‌خواهیم، نمی‌خواهیم خبر بازداشتت غافلگیرمان کند، می‌خواهیم مثل امروز که مجله “جدید” ات روی دکه آمد، سورپرایز شویم. کاش آزاد بودی هادی، کاش بودی تا شماره ات را که می‌گرفتیم برای تبریک و صدای خودت بود که با خنده جواب‌ می‌داد و تکیه کلام همیشگی‌ات :‌”مخلصیم”.
آقای همیشه لبخند، آقای لحظه‌های خوب دعا، آقای هاشور و طرح؛  دلمان برایت تنگ شده، مثل دل کوچک باران ات که حتماً از همه بی تاب تر است.

 

ایده ی تصویر دلقک بر دیواره زندان که در ابتدای نوشته واعظی به کلام درآمده جانمایه کارتونی از مانا نیستانی است که به تاریخ 3 آبان در سایت پرشین کارتون قرارگرفت: کارتونیستی دربند که با ترسیم چهره دلقکی به دور دریچه کوچک روی در سلول، چشمان غضب آلود زندانبان را به سخره می گیرد، وصف حال کارتونیست هایی است که حتی در زنجیر، با قلم و اندیشه خود اقتدارهای پوشالی را فرو می شکنند.

 

جواد علیزاده کارتونیست کهنه کار و مدیر مسئول نشریه طنز و کاریکاتور در یادداشت کوتاهی که به تاریخ هفت آبان در پرشین کارتون نقل شد عنوان می کند که:

 از خبر دستگیری “هادی حیدری” کاریکاتوریست فعال و مدیر سایت کارتونی پرشین کارتون (هادیتونز) بسیار متاسف شدم. جای کاریکاتوریست در زندان نیست چرا که آنان شریف ترین و عاشق ترین هنرمندان زمانه اند که اکثرشان بدون انگیزه های مادی به این حرفه ی “کم درآمد و پر دردسر!” روی می آورند. ازسویی کاریکاتوریستها معمولا به طور علنی و با نام و امضا و نشانی مشخص کار می کنند، پس نمی توانند سوء نیت داشته باشند….

فیروزه مظفری و امین مؤیدی دیگر کارتونیست هایی هستند که در تاریخ شش و هفت آبان با لحنی پر عاطفه درباره همکار دربند خود نوشته اند. موج همراهی احساسی کارتونیست ها یا سایر طیف های نخبگان بی شک تأثیرات نیکی خواهد گذاشت اما این کامنت هم که زیر نوشته جمال رحمتی خطاب به تمام یادداشت های این چنین آمده، قابل تأمل است:

 باورکنید که موقع بیانیه های سوزناک نوشتن نیست
طبیعی است که مخاطبان این وب سایت افراد عام درجامعه نیستندکه بخواهید با این نوع نوشته ها از ماجرایی که برای هادی پیش آمده باخبرشان کنید.
کارهای بسیاری می توان کرد.
مثلا تهیه ی بیانیه ای برای درخواست آزادی او وجمع آوری امضای کارتونیست های کل دنیا.
امیدوارم زودتر شروع کنید

کارتونیست های دنیا فعالیت را زودتر، با کشیدن آثاری در حمایت از هادی حیدری در سایت کارتون “دون کیشوت” آغاز کرده اند. هرچند آثار به نمایش درآمده که عمدتاً در زمره کاریکاتور چهره قرار می گیرند، چندان محکم و تأثیرگذار نیستند و اکثراً از آماتوریسم مفرط، اجراهای ضعیف و فقر ایده های ناب، رنج می برند اما سرشار از احساسات انسانی مثبت و گرمابخش اند که هنرمندان سودان و ترکیه و فنلاند و دیگر کشورها را با کارتونیست محبوس ایرانی و همکاران نگرانش پیوند می دهد.

برخورد سایت ایران کارتون که دعوای اش بر سر تحریم دوسالانه با سایت پرشین کارتون و شخص حیدری اسباب مناقشات فراوان را فراهم اورد، در نوع خود جالب و قابل ذکر است. مسعود شجاعی طباطبائی مدیر ایران کارتون چهارم آبان در یادداشتی که بر صفحه اصلی این سایت نقش بست چنین آورد:

 با شنیدن خبر دستگیری هادی حیدری کاریکاتوریست جوان و مسئول سایت پرشین کارتون بر آن شدم در این زمینه اطلاعاتی کسب کرده تا اگر وی در ارتباط با کاریکاتورهایش دستگیر شده است، اقدامی برای برون رفت از این مشکل انجام شود.
اما طبق اطلاعات به دست آمده، هادی حیدری با عده ای دیگر دستگیر شده و دلیل زندانی شدن وی در هاله ای از ابهام قرار دارد.
بدینوسیله ضمن ابراز نگرانی نسبت به وضعیت نا مشخص هادی حیدری، امیدوارم تا هر چه زودتر زمینه برای آزادی ایشان فراهم شود.

 

با وجود این که مدیر ایران کارتون دلیل “غیر کارتونی” دستگیری حیدری را دستاویز برخوردی محتاطانه قرار می دهد و دلیل بازداشت را علی رغم اطلاعیه سایت پرشین کارتون و سایر منابع خبری- شرکت در مراسم دعای کمیل- در هاله ای از ابهام می داند تا احتمالاً در صورت پرونده سازی های آتی سکوت محتمل این نهاد را توجیه کرده باشد، اشاره به وضعیت هادی حیدری و ابراز نگرانی هرچند در حد تعارف ایشان، ارزشمند است چرا که قدمی هرچند کوچک به سمت “تفاهم” محسوب می شود، کیمیایی که صنف کارتونیست های ایرانی انگار که مدت ها از کف داده است.

با این اوصاف همچنان جای خالی نهادی منسجم که در چنین مواقع قادر به تشکل و رسمیت بخشیدن به آراء و نظریات پراکنده کارتونیست هایی باشد که در قالب یادداشت های تک و توک ابراز وجود می کنند، به شدت خالی می نماید. تشکلی که هادی حیدری خود همواره در مصاحبه ها و یادداشت های مختلف بر ضرورت آن تأکید کرده است، باشد که نفرات بعدی که در نوبت محبس نشسته اند چنین بی پناه نمانند.