سال ۱۳۹۳ به پایان و به روایتی لیست فیلمهای ممنوعالمانیش این سالها به عدد ۱۰۰رسید. سیاههی بلندی که از فیلم گزارش یک جشن ابراهیم حاتمیکیا هنرمند نزدیک به رهبر جمهوری اسلامی تا هنرمندان و فیلمسازان مستقل در آن جای دارد. امسال تنها در یک نوبت با فشار مجلس نخست چهار و در ادامه ۶ فیلم از سایه انداختن روی پرده نقرهای باز ماندند.
همانند عرصهی موسیقی و کتاب، سینما نیز یکی از پرچالشترین میدانهای برخورد میان محافظهکاران با وزارت ارشاد بود. اگرچه همانند حوزهی موسیقی وزیر ارشاد از فیلمسازان و پروانه نمایشهای صادر شدهی ارشاد دفاع کرد اما در مقابل مقابل فشار سمبهی پرزور مجلس و کمیسیون فرهنگی آن زه زد و عقب نشست.
اگرچه یک عضو کمسیون فرهنگی مجلس در برنامه تلویزیونی هفت اعتراف کرد که اعضای این کمیسیون و شخص خود او فیلمهای به گفتهی آنها مساله دار را تماشا نکردهاند اما همین گاف بزرگ مجلس هم باعث نشد که وزیر ارشاد توپ مجلس را به گل مجلس بزند. جنتی اما تنها با اشاره به ارائه بعضی اطلاعات غلط به برخی از نمایندگان مجلس گفت: “ برخی با جوسازی تلاش کردند از طریق اطلاعات اشتباه، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را تحت فشار قرار دهند. در این میان عده ای گفتند وزارت ارشاد در برابر این فشارها عقب نشینی کرد، در صورتی که اینگونه نیست”.
این بار به جای دولت اهالی سینما به میدان دفاع از همصنفان خود آمدند. مثلا داوود نژاد در جایی گفت: “این روزها مباحثی همچون فشارهای کمیسیون فرهنگی مجلس برای اکران نشدن چند فیلم مطرح و حتی گفته میشود امکان دارد صدور پروانه نمایش به یک سازمان بالادستی سپرده شود. این امر باعث بروز نگرانیهایی در سینماگران شده و چنین سیاستی تاثیر مستقیمی بر تولید فیلم میگذارد”.
مهمترین خبر سینمایی سال چند روز پیش منتشر شد و به دنبالش جنجالهای قابل پیشبینی اتفاق افتاد: فیلم خانه پدری کیانوش عیاری بعد از چند سال توقیف بالاخره رنگ پرده را به خودش میبیند. امیرحسین علمالهدی مدیر گروه هنر و تجربه گفت:این فیلم بدون هیچ تغییری با رعایت شرط سنی برای مخاطبان بالای ۱۶ سال در تمام سالنهای گروه سینمایی هنر و تجربه در سراسر کشور هم چون گرگان، اصفهان و مشهد اکران خواهد شد. خانه پدری سه سال توقیف بود اما با روی کارآمدن دولت جدید توانست در سیودومین جشنواره فیلم فجر نمایش محدودی داشته باشد. همه فکر میکردند مشکل فیلم حل شده است و پروانه نمایش هم دریافت کرد اما باز هم موقع اکران همه چیز به هم خورد. حجتالله ایوبی، رییس سازمان سینمایی، توقیف آن را رسمی اعلام نکرد اما پیشنهاد داد که جامعهشناسان فیلم را ببینند و دربارهاش اظهارنظر کنند. اتفاقی که هیچوقت نیفتاد و تکلیف فیلم هم مشخص نشد.
عده زیادی از منتقدانی که فیلم عیاری را یک اثر سینمایی تحسین برانگیز میدانند موافق اکران آن هستند. فیلم از حمایت نسبی انجمن منتقدان برخوردار است که موفق شد عنوان بهترین فیلم را در هشتمین جشن این انجمن از آن خودش کند. عده زیادی از هنرمندان هم موافق اکران فیلم هستند که در میانشان حتی چهرههای اصولگراتر هم دیده میشود. به عنوان مثال جهانگیر الماسی از اکران فیلم خانه پدری استقبال کرد و گفت: اکران فیلم خانه پدری در شرایطی که تحلیلهای مختلفی در مورد آن انجام می شود، یکی از مهمترین اتفاقات فرهنگی کشور است. نمایش این فیلم نشان میدهد از یک سو مدیریت فرهنگی کشور به طراحی هایی که انجام داده مطمئن است و این سطح از اطمینان وجود دارد که مخاطب در مقابل فیلم عکسالعمل مخربی نخواهد داشت. از سوی دیگر این ظرفیت نیز در مخاطب سینمای ایران وجود دارد که با آزاداندیشی نسبت به مسائل پیرامون سمت و سو داشته باشد.
محمدمهدی عسگرپور کارگردان و مدیرعامل خانه سینما درباره اکران خانه پدری گفته است: این فیلم را مثل خیلی از کارهای کیانوش عیاری پسندیدم و اکران این فیلم اتفاق خوبی درسینمای ایران است. این فیلم اگر عادی اکران میشد هم می توانست مخاطبانش را داشته باشد هر چند که نمایش فیلم در گروه هنر و تجربه نیز اتفاق خوبی است.
مجتبی راعی کارگردان هم جزو کسانی بود که از نمایش این فیلم در گروه هنر و تجربه خیلی استقبال کرد. مخاطبان سینما هم که مدتهاست برای دیدن فیلم عیاری لحظهشماری میکنند. چه آنهایی که طرفدار سبک کارگردانی عیاری هستند و چه کسانی که با شنیدن و خواندن حاشیههای فیلم کنجکاو شدهاند. فیلمی که هنوز فرصت پیدا نکرده در فضای درست نقد شود.
با این وجود همه منتقدان هم راضی به اکران فیلم عیاری نیستند. مسعود فراستی یکی از منتقدانی است که با اکران فیلم مخالفت میکند. مخالفت او واکنش خیلی از سینماگران و منتقدان و مخاطبان سینما را در پی داشت. کمتر سابقه داشته منتقدی درباره اکران یا عدم اکران فیلمی اظهارنظر کند و از آن مهمتر خواستار جلوگیری از نمایش یک اثر سینمایی شود. مسعود فراستی در روزهای جشنواره درباره فیلم عیاری نوشت: “ریختن کلی آدم بدون شخصیتپردازی در خانه خوش آب و رنگ قدیمی و پیگیری سرهم بندی شده سرنوشت آنها در طول دههها. یک ایده نیم خطی تکان دهنده که می توانست نقدی آسیبشناسانه بر خرافات باشد و ناموسپرستی ارتجاعی و ضد انسانی، که تبدیل به فیلمی ضد ایرانی شده. تا اینجایش با حرفهای فراستی مخالف باشید یا موافق او کارش را به عنوان یک منتقد انجام داده است و فیلم را به چالش کشیده”. ماجرا از جایی حساسیتبرانگیز میشود که، فراستی پس از جشنواره و در یکی از کلاسهایش توضیحات مفصلتری درباره خانه پدری میدهد و آن را فیلمی ضدایرانی میداند که باید توقیف شود. او در اینباره توضیح میدهد: “ یه چیز دیگر پشت فیلم است که بدتر از همهی اینهاست و من نمیفهمم روشنفکران از چه چیزی خوششان میآید. این فییلم ضدملی و ضدایرانی است، یعنی یکی این را ببینید میگوید ما با این وحوش طرفیم؟ کاملا معلوم است که وطنفروشی است این فیلم و تعارف هم نداریم. این تنها فیلم ایرانی است که من واقعا با توقیفش موافق هستم. به نظرم این از یک خانواده محترم هم فیلم بدتری است. این فیلم پررنگ و لعابتر و خطرناکتری است. در یک خانواده محترم همهچیز رو بود و بنابراین خطرش از این فیلم کمتر بود”.
یکی دیگر از مخالفان سفت و سخت اکران خانه پدری جمال شورجه بود که علاوه بر کارگردانی عضو شورای پروانه ساخت سینمای ایران هم هست. شورجه معتقد است که فیلم در وضعیت کنونی نباید به نمایش درآید مگر اینکه اصلاحاتی در آن انجام شود: “این فیلم قرار نبود اکران شود حال چه اتفاقاتی افتاده و چه مناسباتی صورت گرفته که قرار شده در گروه هنر و تجربه بدون هیچ گونه ممیزی اکران شود، بی اطلاع هستم”
اما سرانجام کمتر از یک هفته به اکران خانه پدری مانده بود که یک حاشیه جدید به وجود آمد : فارس از قول یک منبع آگاه در حوزه هنری گزارش داده حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی در ادامه سیاست پرهیز از اکران فیلمهای سیاه و ضددینی، فیلم خانه پدری را در سینماهای خود اکران نخواهد کرد.
در سال ۹۳ هرچه تیغ سانسور گلوی سینمای مستقل را فشرد اما سینمای حمایتی و نورچشمی از همهی امکانات موجود بهره گرفت. فیلم معراجیها ساخته مسعود ده نمکی اما یک فاجعه و شکست فروش بود و نشان داد که فیلمهای پیشین او با چه وضعیت به ارقام چند میلیادی دست یافته بود. با این که مقام رهبری جمهوری اسلامی نیز بارها از این فیلم تعریف و تمجید کرد اما باز هم این فیلم نتوانست انتظارهای کمپین تبلیغاتی خود را برآورده کند.
فیلمهای معراجیها، چ، امروز، مهمان داریم، فرشتهها باهم میآیند و شیار ۱۴۳ از جمله فیلمهای دوپینگی امسال بودند که با حمایتهای مختلف توانستند بخشی از فروش سینماییشان را تضمین کنند. از معراجیها و امروز که مستقیما محصول خود تلویزیون بودند که بگذریم، دو فیلم چ و شیار ۱۴۳ هم شدیدا مورد حمایت این رسانه قرار داشتند. تلویزیون به صورت همه جانبه از پخش مداوم تیزرهای تبلیغاتی گرفته تا برگزاری میزگرد و پخش مستندهای پشت صحنه و… هرطور شده به این فیلمها پرداخت و مطرحشان کرد. فیلمهای معراجیها، شیار ۱۴۳ و فرشتهها باهم میآیند از سوی ارگانهای دولتی هم حمایت شدند. توزیع بلیطهای رایگان میان ارگانها، اتفاقی بود که بخشی از فروش آنها را تضمین کرد. البته مهمان داریم و فرشتهها باهم میآیند از سوی خود حوزه هنری هم با حمایتهایی روبهرو بودند. با تمام این حمایتها سه فیلم معراجیها، شیار ۱۴۳ و چ به فروش بالای یک میلیارد در تهران دست پیدا کردند و توانستند جزو هشت فیلم پرفروش سال دسته بندی شوند اما سه فیلم دیگر، حتی به مرز ۷۰۰میلیون تومان هم نرسیدند.
در این سال همچنین خبر پایان یافتن فیلم محمد با هزینهی ۵۰ میلیون دلاری همچون یک بمب صدا کرد. فیلمی که با حمایت تمام قد حاکمیت ساخته شد و بالاترین شخص کشور نیز در فیلمبرداری آن حضور یافت. با این همه ساخت این فیلم در ایران واکنشهای منفی زیادی را در کشورهای اسلامی دیگر به دنبال داشت و پروژهی تبلیغاتی جمهوری اسلامی برای تشریح قرائت خود از تاریخ اسلامی در گاه نخست با شکست در عرصهی تبلیغات مواجه شد.
در سال ۱۳۹۳ همچنان جعفر پناهی و رسول اف از کار در سینما محروم بودند اما خبر دریافت خرس طلایی برای فیلم تاکسی پناهی، در جشنواره فیلم برلین شاید تنها و تنها خبر خوشی بود که در ماههای پایانی سال شنیده شد.