آمریکایی ها رهبری ندارند

مصطفی تاجزاده
مصطفی تاجزاده

پیروزی اوباما و تفاوت انتخابات در ایران و آمریکا

خوشبختانه پیروزی اوباما باعث شد تا بهانه برای تند کردن فضا در داخل و خارج گرفته شود ولی جالب اینجاست که در این زمینه هم دو گروه داخلی و خارجی به نحوی خواهان پیروزی رامنی بوده اند. یک گروه کسانی که طرفدار حمله نظامی آمریکا به ایران هستند و مدلی مثل لیبی و سوریه را در ایران دنبال می کنند و گروه دیگر اقتدارگرایان داخلی ؛ یعنی در این زمینه هم براندازان خارجی و داخلی درون حاکمیت کاملا با هم هماهنگ عمل کرده اند. اینها در محاسبات خود اعلام این که مذاکرات ۵+۱ را بعد از انتخابات آمریکا انجام می دهند را به نوعی آخرین تیرترکش به اوباما و حرکتی به سود رامنی ارزیابی میکردند.

نکته دیگر اینکه اقتدارگراها با اشاره به تبریک گفتن رامنی به اوباما معتقدند که اصلاح طلبان باید رفتار درست بازنده انتخابات را یاد بگیرند، این پیشنهاد خیلی خوبی است که ایران از انتخابات آمریکا درس بگیرد و نامزد شکست خورده بلافاصله به نامزد پیروز تبریک بگوید اما بایدبه تفاوتهای انتخابات آمریکا با انتخابات برگزار شده در کشورمان نیز توجه داشت. برخی از این تفاوتها به شرح زیرند: ۱- در آمریکاکسی از نیروهای نظامی ستاد انتخابات رقیب را ستاد دشمن نمی‌خواند و فکّ و از کارانداختن ابزار‌هایش از جمله قطع شبکه ارتباطی ناظرینش راعنایت امام زمان نمی‌نامد.

۲- آن‌ها رهبری ندارند که شکست یک نامزد را شکست خودش بخواند تا به این ترتیب طرفدارانش با استفاده از ابزارهای غیرقانونی و غیراخلاقی برای پیروزی یک طرف و ناکامی نامزد دیگر امکانات کشوری و لشکری را مورد سوء استفاده قرار دهند.

۳- آمریکایی‌ها شورای نگهبان ندارند که هفت عضوش که باید ناظر و داور مسابقه باشند به نفع یک نامزد موضع گیری کنند و سخن گوی این شورا در می‌تینگ انتخاباتی یک نامزد شرکت کند.

۴- در جریان انتخابات میلیارد‌ها پول بیت المال در چندماه تبلیغات انتخاباتی به سود یک نامزد در بین مردم توزیع نمی‌شود.

۵- روز برگزاری انتخابات، ستاد انتخاباتی رقیب مورد تهاجم نیروهای خودسر با حکم دادستانشان که یک مرجع قضائی است، قرار نمی‌گیرد.

۶- احکام بازداشت فعالان ستاد انتخاباتی رقیب سه روز قبل از برگزاری انتخابات صادر نمی‌شود. خبر دستگیری آن‌ها هم توسط خبرگزاری رسمی کشور آن هم به دروغ در روز انتخابات منتشر نمی‌شود.

۷- به شکایات منتقدان در انتخابات گذشته کاملا رسیدگی می‌شود. نه اینکه رئیس جمهور و رئیس مجلس سابق نامه بنویسند و خواهان بازشماری تعدادی از صندوق‌ها در انتخابات قبل (مجلس هشتم) بشوند و هیچ توجهی به این درخواست نشود و همه راه حل‌های قانونی برای شکایت بسته باشد.

۸- شبکه‌های رادیو-تلویزیون در اختیار نامزدهای مختلف و هواداران آن هاست و در انحصار یک جناح نیست به گونه‌ای که نامش رسانه ملی باشد و نزد مردم به رسانه میلی معروف شود.

۹- تظاهرات مسالمت آمیز مردمی حق شهروندان محسوب می‌شود نه اینکه با گلوله به مصاف معترضان و منتقدان بروند.

۱۰- بازداشت شدگانشان به کهریزک فرستاده نمی‌شوند و متهم ردیف اول کهریزک به مناصب بالاتری منصوب نمی‌شود تا به قول خود آقایان در فتنه بعدی، دادستان‌های بعدی جرأت کنند بازداشت کنندگان را به جاهایی مثل کهریزک بفرستند.

۱۱- نامزد پیروز و حامی اصلی او طرفداران نامزد رقیب را خس و خاشاک و میکرب نمی‌خوانند.

۱۲- نامزدهای انتخاباتی رقیب را در حصر غیرقانونی قرار نمی دهند.

قطعا اگر انتخابات آزاد و سالم باشد، اصلاح طلبان زودتر از هرکس دیگر به رأی ملت تمکین می کنند ولی مادام که انتخابات را با نظارت نظامی-استصوابی برگزار کنند و سردار مشفق به نمایندگی از کودتاگران بیاید و گزارش عملیات بدهد که چگونه با مهندسی انتخابات، رقیب را شکست داده اند، این انتخابات مخدوش است. من امیدوارم اکنون که همه به این نتیجه رسیده اند که انتخابات آزاد تنها راه نجات کشور است، به خصوص با پیروزی اوباما و احتمال تشدید تحریم ها و فشارها علیه کشور، رهبری نیز به سوی گزینه انتخابات آزاد و قانونی حرکت کند و امیدوارم که قدر لحظات را بدانند و حساسیت ها را درک کنند. الآن انتخابات آزاد فقط خواست جنبش سبز و اصلاح طلبان نیست. خوشبختانه در شرایط فعلی از مراجع گرفته تا بسیاری از چهره های اصول گرا و راست سنتی و از آقای هاشمی گرفته تا احمدی نژاد همه خواستار انتخابات آزاد هستند!


معیارهای دوگانه اقتدارگرایان و شیوه اصلاح طلبی
ما کارهای تروریستی را محکوم می کنیم. یعنی هرنوع عملیاتی را که در آن افراد غیرنظامی و بی گناه آسیب ببینند، اقدامی تروریستی می دانیم. چه در سوریه چه در ترکیه. چه در عربستان یا ایران و فرقی نمی کند که توسط دولتی ها انجام شود یا اپوزیسیون. منطق ما مثل بقیه موارد منطق اخلاقی-انسانی است و برخلاف جناح جنگ طلب داخلی و جنگ طلبان خارجی از معیارهای دوگانه سودی نمی بریم که برخی از این گونه اقدامات را مجاز بدانیم و برخی را غیرمجاز و یکی را محکوم کنیم و آن دیگری را نادیده بگیریم! برخلاف جناح اقتدارگرا که دقیقا براساس معیارهای دوگانه به تأیید یا تکذیب اقدامات تروریستی می پردازند. برای نمونه زمانی که حزب بعث سوریه، همه دفاتر حماس را در این کشور که نمایندگان قانونی مردم فلسطین براساس انتخاباتی دموکراتیک هستند، می بندد نه تنها این اقدام را محکوم نمی کنند بلکه دفاع از رژیم بعثی جنایتکار سوریه را با عنوان دفاع از مقاومت توجیه می کنند!

 

یادداشت اخیر آقای رسول جعفریان از عربستان سعودی و نکته عبرت آموز این روزها
واقعا باید تبریک گفت که از زمان احمدی نژاد که ایران به ابرقدرت تبدیل شده، ریال ایرانی نه فقط در عربستان بلکه در عراق و افغانستان هم بی اعتبار شده و دیگر پول ایرانی را در این کشورها قبول نمی کنند.وی با توجه به مطلب مورد اشاره آقای جعفریان که در روز بیست و نهم از اقامتش در عربستان تأکید کرده که برخلاف سال های پیش، امسال حتی یک بار هم نام آقای احمدی نژاد را از زبان کسبه و مردم این کشور نشنیده است، هرچند از سال ۸۸ نام او کمتر شنیده می شود،گفت: آقای جعفریان یا فراموش کرده و یا نخواسته علت این مسئله را بیان کند. برای یادآوری به برخی از دلایل این تغیرات اشاره میکنم: ۱- سرکوب‌ها و برخوردهای غیر انسانی سال ۸۸

۲- موضع ایران در جریان جنایات حزب بعث سوریه که شیعیان را در برابر قاطبه اهل تسنن که اکثریت جهان اسلام هستند، قرار داده است.

۳- اوضاع اسفناک کشور به لحاظ اقتصادی و سیاسی از جمله این که در فیجی هم دونامزد انتخاباتی را در حصر غیرقانونی قرار نمی دهند آن هم در حالی که خودشان ادعا می کنند ایشان ۱۴ میلیون رأی داشته اند. بنابر این با این مواضع معلوم است که جایگاه احمدی نژاد و اقتدارگرایان ایرانی ضربه خورده است خاصه این که جهان اسلام با آغاز بهار عربی کاملا با افکار سلفی- تکفیری و جریانی که شعارش استقرار حکومت اسلامی و اجرای اجباری احکام شرعی و فقهی است، آشنا شده و دیده است که نتیجه آن چیزی جز استبداد دینی و دیکتاتوری نعلین چه در نوع تشیع تکفیری-خوارجی باشد و چه سنی سلفی-طالبانی نیست و بنابراین اندیشه اصلاحی اسلامی که اساسش بر پذیرش موازین حقوق بشری است، حرف اول را در جهان اسلام می زند و همه می دانند که آن چه در نهایت اسرائیل را تهدید می کند، دموکراتیک تر شدن منطقه است نه قدرت گیری سلفی- تکفیری ها چه شیعه چه سنی.


انتخابات ریاست جمهوری پیش رو
ما به دلیل اصلاح طلب بودن خود، به خاطر بهبود وضعیت بحرانی کشور، حاضریم از بخشی از حقوق خود بگذریم تا حق بزرگ تری که همانا حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشورمان و امنیت ملی و بهبود وضعیت مردم و پیشرفت کشور است، دست پیدا کنیم. و موارد فوق الاشاره از حقوقی که از ما ضایع شده به مراتب مهم تر است و حتی مهم تر از این است که رهبری و گروه تحت امرش بیایند و از فجایع سال ۸۸ و اشتباهات قبل و بعدش و به خصوص فراهم کردن شرایط تحریم همه جانبه علیه کشورمان، عذرخواهی کنند!


دو سال روزه داری و تشکر از پیام های محبت آمیز و دغدغه های انسانی
اکنون که در اعتراض به شرایط غیرقانونی خود و فشارها و تضییقات حقوقی خود دو سال روزه داری را پشت سر گذاشته ام، در ارتباط با اظهار نگرانی های مردم و شخصیت ها و گروه ها از امکان ایجاد مخاطرات ناشی از روزه داری های مستمر با تشکر از همه کسانی که پیام های محبت آمیز و دغدغه های انسانی شان را به اینجانب رسانده اند، اعم از مراجع عالیقدر، علما و فضلای حوزه عملیه و اساتید و دانشجویان دانشگاه ها، خانواده معظم شهداء، خانواده های زندانیان سیاسی، زندانیان سیاسی قبل از انقلاب، فرهنگیان، هنرمندان، نویسندگان و شعرا، احزاب، فعالان سیاسی و حقوقی و مدنی در داخل و خارج کشور و نمایندگان اقشار مختلف کشور، باید بگویم:
بی شک این اظهار نگرانی ها ناشی از مهر و محبت دوستان عزیزی است که این جانب را از سال های دور خدمتگزاری می شناسند و بدان معنا نیست که جامعه دینی ما از سایر اتفاقات ناخوشایند در زندان های جمهوری اسلامی ایران غافل مانده و دغدغه های انسانی و شرعی خویش را به دست فراموشی سپرده است. حقیر نیز ضمن تشکر از این توجه و هم دلی یاران همیشه همراه، به همه عزیزان اطمینان می دهم که تلاش خود را برای حفظ صحت و سلامت خود در حدّ مقدورات خویش، خواهم کرد و در عین حال باید بگویم که به واقع، پربارترین دوران عمر من ایام زندان و انفرادی و تنهایی بوده است. اکنون هم به یاری خدا مشکلی ندارم و از همه یاوران معنوی خویش می خواهم که دعا کنند این حال و هوایی که اینک در آن به سر می برم، که فقط دوری از خانواده و دوستان آن را سخت کرده است، پس از آزادی احتمالی هم از من گرفته نشود و هم چنان استمرار داشته باشد.

باری شدائد و سختی های روزگار می گذرد و روسیاهی برای کسانی می ماند که ظلم و ستم را به مردم مظلوم و رهبران محصور جنبش سبز تحمیل کرده اند. چنان نمانده و چنین نیز نخواهد ماند!

منبع: نوروز